تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۲۹ - ۱۸:۱۵ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 151144

سید محمد مهدی طباطبایی‌نژاددبیر سی‌ونهمین دوره جشنواره فیلم فجر با تاکید براینکه برای برگزاری جشنواره مجوز رسمی داشته و هیچ «دستوری» برای تعطیلی آن نگرفته است، درباره چرایی برگزاری جشنواره در سه سطح، انتقاد مستندسازان و فیلم کوتاهی‌ها، حاشیه‌های سیمرغ مردمی جشنواره و برخی انتقادهای دیگر توضیحاتی را ارائه کرد.

به گزارش سینماسینما، یک هفته از پایان سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر می‌گذرد؛ جشنواره‌ای که استثنایی‌ترین دوره‌ در تاریخ برگزاری‌اش ثبت شد و شیوع کرونا شرایطی ویژه را بر آن حاکم کرد.

برپایی این جشنواره به دلیل همین وضعیت خاص ناشی از شیوع کرونا، منتقدان و مخالفان زیادی داشت ولی در نهایت تصمیم مدیران بر برگزاری آن شد؛ گرچه شاید حاشیه‌های اولین شب جشنواره آن‌ها را از تصمیم‌شان پشیمان کرد؛ حاشیه‌هایی که هنوز تمام نشده و طرح مباحثی از سوی برخی مسئولان در ستاد مقابله با کرونا کلیت برپایی این رویداد را با ابهام روبرو می‌کند.

با این حال سید محمد مهدی طباطبایی‌نژاد – دبیر جشنواره فیلم فجر – در گفت‌وگویی از برپایی این جشنواره اعلام رضایت کرد. او همچنین به صحبت‌های اخیر استاندار تهران پاسخ داد.

انوشیروان محسنی بندپی به تازگی گفته است، «از برگزارکنندگان فیلم فجر گلایه داریم چون فاصله‌گذاری اجتماعی و رعایت پروتکل‌های بهداشتی و شرایطی را که وعده کرده بودند بر اساس توافق انجام دهند، عملیاتی نکردند و در همان شبی که عدم رعایت پروتکل‌ها را در جشنواره فیلم فجر مشاهده کردیم، قرار بود جشنواره را تعطیل و پلمب کنیم که اعلام کردند شب آخر است و ما نتوانستیم کاری کنیم.»

مشروح مصاحبه با دبیر جشنواره فیلم فجر را در ادامه می‌خوانید:

با توجه به اظهارات متناقض برخی مسئولان مرتبط با مدیریت بحران کرونا که یکی رعایت پروتکل‌ها را در جشنواره تایید می‌کند و بعد از چند روز استاندار تهران از رعایت نشدن پروتکل‌ها گله می‌کند و خبر از قرار برای تعطیلی جشنواره می‌دهد، این سوال‌ها مطرح می‌شود که برگزاری جشنواره فجر بر مبنای چه اصرار و سیاستی بوده؟ آیا فقط به این دلیل که شرایط مساعد بود آن را برگزار کردید؟ آیا اصلا مجوز رسمی برای برپایی این رویداد در شرایط کرونایی صادر شد؟

شاید بخشی از پاسخ من به این سوال تکراری باشد ولی باید بگویم که ما ابتدا مسیری طولانی را در جهت برگزار نشدن جشنواره پیمودیم، یعنی فکر می‌کردیم جشنواره سی‌ونهم اساساً برگزار نشود یا به بهار موکول شود. من ساعت‌های متمادی با کارشناسان و فعالان حوزه سلامت و پیشکسوتان سینما – که اگر بخواهم اسامی آن‌ها را بگویم خیلی زیاد می‌شوند – مفصل صحبت کردم. گزینه‌های پیش رو را که شامل برگزار نشدن، تعویق و برپایی در چند مرحله بود مطرح کردم.

تصور ما این بود که اگر شرایط تهران مناسب شد و مجوز گرفتیم، با حداکثر رعایت پروتکل‌ها جشنواره را برای اهالی رسانه و صاحبان آثار برگزار کنیم، البته پیش‌بینی ما برای برگزاری در این مرحله هم بسیار محدودتر از همین چیزی بود که الان داشتیم یعنی می‌خواستیم با «بخشی» از اصحاب رسانه جشنواره را برگزار کنیم. چون قاعده‌ای وجود دارد که مثلا در فضای سربسته و در اوضاع نارنجی بیش از ۲۰ نفر را نمی‌توانیم مهمان داشته باشیم و اگر این طور می‌شد ما خیلی گلچین شده تعدادی از از اهالی رسانه یا کارشناسان برنامه‌ها را دعوت می‌کردیم که بتوانند در یک فضای کاملا استریلیزه شده فیلم‌ها را ببینند. درواقع من در هر سطح دسترسی، خودم چند مرحله را در نظر گرفته بودم و در آخر قرار شد در استِپ دو، با صدور مجوز و ظرفیت ۳۰ درصد سالن، صاحبان آثار، منتقدها و اهالی رسانه فیلم‌ها را ببینند.

اما سطح سوم که شامل نمایش عمومی فیلم‌ها بود، به قوانین جاری کشور برمی‌گشت و اینکه سینماها اجازه فعالیت پیدا کنند. وقتی این اتفاق افتاد ما هم طبق پروتکل بازگشایی سینماها می‌توانستیم جشنواره را در سینماها برگزار کنیم و خوشبختانه تمام این مراحل به مرور اتفاق افتاد. حالا اگر بخواهم به سوال شما برگردم باید بگویم روزی که استارت جشنواره را زدیم خودم این پیش‌بینی را که به سطح سوم یعنی نمایش عمومی برسیم، نداشتم چون در آن زمان بسیاری از شهرهای کشور در وضعیت قرمز بودند و حدود ۸۰ درصد پیش‌بینی‌ ما همین بود که به سطح دو هم ممکن است به سختی برسیم و شاید خیلی کنترل شده و محدود بتوانیم برگزار کنیم، اما در نهایت شرایط جور دیگری پیش رفت، چون بسیاری از شهرهای کشور در هنگام برگزاری جشنواره وضعیت آبی داشتند و سینماها نیز فعال بودند. آنچه محقق شد براساس شرایطی بود که ما از قبل برایشان پیش‌بینی و برنامه‌ریزی کرده بودیم و خوشبختانه شرایط کشور به گونه‌ای پیش رفت که امکان انجام آن‌ها را پیدا کردیم. به این ترتیب حدود ۲۳۰۰ سانس در تهران و تقریباً همین مقدار هم در ۳۵ شهر کشور فیلم‌های جشنواره را نمایش دادند.

درباره صحبت‌های متناقض هم که اشاره کردید باید بگویم ما هیچ گزارش منفی به غیر از آنچه در روز اول اتفاق افتاد، نداشتیم. در روز اول هم چند عکسِ به نظر من اغراق شده، منتشر شد و چون خودم در آن لحظه شاهد ماجرا بودم می‌توانم تاکید کنم که در آن موضوع، اغراق در بیان صورت گرفت وگرنه ما از روز اول پروتکل‌ها را به دقت رعایت کردیم. اما درباره بعضی صحبت‌های مسئولان از جمله استاندار تهران که گفته‌اند می‌خواستند جشنواره را تعطیل کنند، واقعیت این است که من خیلی متوجه فرمایش ایشان نمی‌شوم چون مبنای قضاوت، خروجی یک یا دو عکس نیست. مبنای قضاوت، اظهارنظر ناظران و کارشناسانی است که هر روز و روزی دو یا سه مرحله سینمای رسانه و دیگر سالن‌های سینما را سرکشی می‌کردند و حتی یک گزارش منفی هم نداشتند.

آیا در این‌باره اسناد مکتوب وجود دارد؟

بله، روزی دو بار و گاهی سه بار کارشناسان دانشگاه علوم پزشکی ایران از سینمای رسانه‌ها در برج میلاد و پردیس ملت بازید می‌کردند و همینطور از سینماهای مردمی که همکاران اورژانس کنار ما بودند، گزارش رعایت یا عدم رعایت پروتکل‌ها را تنظیم می‌کردند و ما حتی یک گزارش منفی برای عدم رعایت پروتکل‌ها نداشتیم. روز اول یک خبر اغراق شده که تاکید می‌کنم اغراق و نمی‌گویم دروغ، هم ما را نگران کرد و هم دوستانی را که در حوزه سلامت مسئولیت دارند.

حتی خود آقای وزیر (عباس صالحی) مستقیماً به بنده تذکر دادند و من هم اطمینان خاطر دادم که مراقبت‌ها صورت می‌گیرد به طوری که در روزهای بعد برای حضور عکاسان و عوامل فیلم‌ها نقطه‌گذاری روی سطح زمین انجام شد تا فاصله‌گذاری هنگام عکس گرفتن هم رعایت شود. ۷۰ درصد صندلی‌های داخل سالن و نیز لابی‌های اطراف هم پیش‌تر برداشته شده وفضا کاملاً تغییر کرده بود. انجام این تغییرات هم کار  بسیار دشواری بود ولی باید انجام می‌شد.

نکته‌ای که باید یاداوری کنم این است که با وجود آن‌که ۷۰ درصد ظرفیت سالن‌ همایش‌های برج میلاد خارج شده بود، باز هم گاهی ظرفیت را کمتر از ۳۰ درصد نگه می‌داشتیم و ادعا می‌کنم که ما با ضریب حدود ۲۵ درصد در شلوغ‌ترین سانس‌ها پذیرای مخاطب در برج میلاد بودیم.

بلیت‌های مردمی هم که از طریق سمفا به فروش رسید و همه صندلی مهمانان قفل شده بود و امکان ورود بالای ظرفیت ۳۰ درصد اصلا وجود نداشت. آمار کامل هم درباره ضریب اشغال وجود دارد. درواقع می‌خواهم بگویم همه این موارد رعایت شد و من هم از طریق مدیران سینما و هم خودم شخصاً نظارت دائم بر رعایت پروتکل‌ها داشتیم. بر استفاده از ماسک، نخوردن تنقلات در سالن و استفاده از تب سنج تاکید داشتیم و بیش از ۵۰ تب سنج هم در تهران از طرف ستاد جشنواره خریداری و به سینماها اهدا شد تا سرعت کار بالا رود. بنابراین تاکید می‌کنم برای رعایت پروتکل‌ها از ابتدا تا انتهای جشنواره، اساسا امکان دیگری بیشتر از آنچه انجام دادیم مقدور نبود.

با این حال یک انتقاد این است که وقتی این میزان نگرانی وجود داشت و بویژه حالا که حرف‌های متناقض گفته می‌شود، آیا نمی‌شد از برگزاری جشنواره آن هم در سطحی وسیع صرفنظر کرد؟

ببینید یک زمانی هست که می‌گویند تا زمانی که کرونا وجود دارد باید همه جا تعطیل باشد. این یک بحث حاکمیتی است و تصمیم‌گیرانش مشخص‌اند ولی وقتی می‌گویند در وضعیت آبی شما امکان بازگشایی سینماها را دارید و من فقط موظف به رعایت پروتکل‌ها هستم چرا باید تعطیل کنم؟ چند روز پیش خبرنگاری با من تماس گرفت و گفت در شرایطی که مدرسه‌ها بسته هستند شما چرا اجازه دادید مردم به سینما بروند؟ پاسخ من این است که همان دولت و ستادی که اجازه فعالیت مدارس را نمی‌دهد، اجازه می‌دهد سینماها با یک ظرفیت مشخص و رعایت این پروتکل‌ها فعالیت کنند. حال من چه کاری باید انجام دهم؟ مگر من می‌توانم سرِ خود سینما را تعطیل کنم؟ آن هم وقتی شرایط برای فعالیت مجاز است. بالاخره یک ستاد (مقابله با کرونا) وجود دارد متشکل از نخبگان حوزه سلامت و اجتماعی و مدیریتی، آن‌ها تصمیم گیری می‌کنند و در حوزه ما، باید پروتکل ابلاغ می‌شد که این کار هم انجام گرفت.

یک نکته‌ای که به نظرم سوی دیگر ماجراست و باید به آن توجه کرد این است که شاید شرایط کرونا تا یکی دو سال دیگر هم ادامه داشته باشد. آن وقت باید چه کرد؟ من معتقدم ما مکلف به رعایت شرایط و ضوابطی هستیم که ستاد مقابله با کرونا تعیین می‌کند و اینکه بگوییم با وجود مجاز بودن به برگزاری جشنواره، آیا بهتر است آن را برپا کنیم یا تعطیل، محل بحث و گفتگو است.

با این حال ما برای جشنواره فیلم فجر مجوز رسمی از وزارت کشور و وزارت بهداشت گرفتیم، یعنی تمام نمایش‌ فیلم‌ها در برج میلاد، پردیس ملت، سینماهای مردمی و همینطور مراسم اختتامیه با مجوز رسمی و با رعایت کامل پروتکل‌های ابلاغی برگزار شدند.

بنابراین من متوجه صحبت‌هایی که گاهی ممکن است جوانب آن خیلی سنجیده نشده، نمی‌شوم. قصد هم ندارم کسی را زیر سوال ببرم که چرا حرفی را بیان کرده ولی در مقام دبیر جشنواره فیلم فجر می‌توانم گلایه آقای استاندار را نسبت به دست‌اندرکاران جشنواره این طور پاسخ ‌دهم که این گلایه به جا نیست و به عنوان خادمان حوزه فرهنگ، مهمترین اولویت ما برای برگزاری جشنواره حفظ سلامتی مخاطبان سینما و رعایت کامل پروتکل‌های ابلاغی بود. برای حفظ این اولویت هم از هیچ چیزی عدول نکردیم و اگر جایی خبری آمده یا مطلبی عنوان شده، مقرون به صحت نیست و خیالتان آسوده باشد.

پس اینکه آقای محسنی بندپی گفته‌اند قرار بوده جشنواره پلمب شود ولی چون از طرف جشنواره اعلام شده شب آخر است و نتوانسته‌اند کاری کنند، چیست؟ 

همین نکته عجیب است که اتفاق پیش آمده مربوط به شب اول جشنواره است نه شب آخر، ضمن اینکه احتمالا آقای استاندار به تمام گزارش‌هایی که ناظران ستاد مقابله با کرونا و ناظران دانشگاه علوم پزشکی اعلام کردند، اعتماد دارند. اگر ایشان به عنوان مقام مسئول گزارش ناظران را دریافت کنند می‌بینند که گزارش منفی در میان آن‌ها وجود ندارد.

آیا شما در طول برگزاری جشنواره دستوری یا تذکری مبنی بر تعطیلی جشنواره گرفتید؟

چیزی به این معنا که ابلاغ رسمی شده باشد خیر، ولی از طرف وزارت بهداشت تذکر گرفتیم و ما هم اطمینان خاطر دادیم که بیش از هر مسئله‌ای، آن خبر اغراق شده بود و آنچه باید از طرف ما (ستاد جشنواره) رعایت شود را به طور کامل رعایت کرده و خواهیم کرد. این کار تا روز آخر انجام شد و نظارت هم صورت گرفت.

آقایان جهانپور و وهاب‌زاده (مشاور وزیر بهداشت) هر دو مقام عالی وزارت بهداشت از جشنواره بازدید کردند و مهر تایید بر آن زدند. بنابراین اینکه یک نفر یک عکس را از یک لحظه شکار کند و آن را به عنوان عدم رعایت پروتکل‌ها برای یک مجموعه بزرگ چند هزار نفری تلقی کند، یک پروپاگاندا است.

تاکید می‌کنید که برای رعایت پروتکل‌ها ظرفیت را در سالن رسانه‌ها کم کردید، اما به نظر می‌رسد در مواردی کوتاه آمدید. 

من به عنوان دبیر جشنواره حتی یک نفر را خارج از آنچه تصمیم گرفته بودیم به برج میلاد دعوت نکردم و از دوستانی که سالیان متمادی همکار و همراه ما در جشنواره بودند و به عنوان منتقد و اهالی رسانه و یا مدیر فیلم می‌دیدند، خواهش کردم امسال اسمشان از لیست خارج شود. خیلی از آن‌ها دلخور می‌شدند و به شوخی به یکی از همکارانم می‌گفتم که بخاطر همین مسئله دوستانی را از دست دادم ولی همه تلاش ما این بود کسانی که در سینمای رسانه قرار می‌گیرند کاملاً مرتبط باشند. حال ممکن است ۳ تا ۵ درصد خطایی رخ داده باشد و این میزان خطا در یک مجموعه طبیعی است.

 با وجود همه نگرانی‌ها و انتقادهایی که مطرح شده و هنوز می‌شود، آیا از این شیوه برگزاری جشنواره راضی هستید؟

ما وقتی که جشنواره را استارت زدیم زیر صفر و در شرایط کاملاً قرمز بودیم و بعد به اجرای جشنواره در سطح سوم رسیدیم. معتقدم درست‌ترین شیوه اجرا در مراحل مختلف را پشت سر گذاشتیم. البته قرار نیست من قضاوت کنم ولی به عنوان یک فرد می‌توانم شرایط را تحلیل کنم. در وضعیتی که ما بودیم بهترین تصمیم ممکن را گرفتیم و به بهترین شکل ممکن اجرا کردیم. مجموعه بزرگی از همکارانم در جشنواره فجر با این شکل از گستردگی همراهی کردند تا بیش از ۴ هزار سانس داشته باشیم و اغراق نیست اگر بگویم سخت‌ترین سال جشنواره فجر را با کمترین گزارش منفی برگزار کردیم.

به نظرم کار بزرگی صورت گرفته و شاید یکی از نمونه‌هایی که بتوان اشاره کرد همین باشد که سابقه نداشته ۱۵۰ سالن در اختیار جشنواره باشد، سالن‌هایی که خیلی از آن‌ها ۱۱ ماه تعطیل بودند و کارکنان خود را مرخص کرده بودند. این نکته دقیقی است که بگوییم کرونا نفس‌های سینما را به شماره انداخته بود، اما جشنواره یک احیا در حوزه سینما و سینماداری بود و امیدوارم ادامه این شرایط هم درست اتفاق بیفتد.

در این راستا تلاش کردیم برخلاف سال‌های قبل، یک هفته پس از پایان جشنواره حساب و کتاب سینماها و صاحبان آثار مشخص و اعلام شود و این‌ها اتفاقات تازه‌ای است. در کنار آن‌ها باید به بلیت فروشی هم اشاره کنم که بدون مشکل در سیستم کار خود را درست انجام داد و این ساختار سمفا و فروش گیشه خیلی از تراکم‌ها و ازدحام‌ها را در سینما حذف کرد.

اما همین سامانه سمفا اعتبار یکی از مهم‌ترین جایزه‌های جشنواره فجر را زیر سوال برد. اصلا چه شد که برای رأی‌های مردمی جشنواره فجر، خانه سینما حذف شد و به این پروسه رسیدید تا در نهایت یکی از حاشیه‌های مهم جشنواره همین سیمرغ مردمی باشد؟

با شرایطی که سمفا داشت احساس می‌کردیم اجرای مکانیزه کاملاً مطمئن است و نیازی به اجرای دستی نیست. ضمن اینکه می‌خواستیم  رأی‌گیری در سراسر کشور انجام شود و این کار عملاً برای خانه سینما ممکن نبود. شیوه مکانیزه معقول بود ولی اتفاقی افتاد و کسانی توانستند الگوریتم‌های جعلی را وارد سیستم کنند و رأی‌های جعلی وارد شد. البته این رأی‌ها قابل شناسایی بود و من این اطمینان را می‌دهم که همکاران در سامانه سمفا توانستند تمام رأی‌های غیر واقعی را حذف کنند، یعنی رأی‌های شمرده شده برای کسانی بود که از گیشه سینما بلیت خود را دریافت کرده و وارد سالن سینما شده بودند. بنابراین آن اختلاف رأیی که وجود داشت مربوط به رأی‌های جعلی بود که از مجموع آراء خارج شدند.

به نظر می‌رسد اعلام جزئیات آماری در سمفا باعث ایجاد شبهه شد. آیا شما به عنوان دبیر جشنواره اعتبار سیمرغ مردمی جشنواره سی‌و نهم فجر را که حتی برنده‌اش (تهیه‌کننده فیلم ابلق) پیش‌تر گفته بود، این جایزه امسال معتبر نیست، تایید می‌کنید؟

بله کاملاً و این اطمینان خاطر را می‌دهم که رأی مجعولی خوانده نشده و آنچه در اختتامیه اعلام شد رأی صحیح و دقیقی بود که بدون آرای جعلی محاسبه شده بود. بنابراین جای نگرانی وجود ندارد، اما این نکته را قبول دارم که یک جایی رفتار غلطی توسط برخی افراد با رأی‌های جعلی صورت گرفت. درباره اعلام جزئیات هم قصد براین بود همه چیز را شفاف اعلام کنیم و هر رأیی که به صورت آنلاین وارد سیستم می‌شد مشخص بود اما بعد رأی‌های نادرست جدا شدند.

بعد از پایان اختتامیه، بیانیه‌هایی از سوی مستندسازان و انجمن فیلم کوتاه منتشر شد. به نظر می‌رسد با توجه به سابقه مدیریتی شما در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی توقع دیگری از شما برای توجه به فیلم‌های مستند و کوتاه و تدارک زمانی برای نمایش آن‌ها داشتند.

قبل از هر توضیحی باید بگویم من از خانواده سینمای مستند هستم و این از افتخاراتم است، به همین دلیل حرف دوستان را هم می‌فهمم و هم حساسیت آن‌ها را کاملا درک می‌کنم و هم مدافع‌شان هستم چون معتقدم یکی از ابزارهای جامعه‌ای که نگاهی رو به رشد و اعتلا دارد همین سینمای مستند است، ولی در این بین یک نکته وجود دارد. ما یک جشنواره فجر داریم با هزار جور محدودیت و با فیلم‌هایی که با هزینه‌های سنگین مالی در شرایط بسیار دشوار کرونا تولید شده‌اند و هیچگونه نمایش و امکان عرضه‌ای هم نداشتند.

مخاطب آن‌ها هم باید در یک شرایط کاملاً مراقبت شده بیاید و فیلم‌ها را ببیند. سوال من از مستندسازان عزیزم این است که مگر یک ماه قبل از جشنواره فجر همین فیلم‌های مستند در جشنواره محترم «حقیقت» و در پلتفرم‌ها نمایش داده نشدند؟ مگر میزان بازدید بعضی از آن‌ها نزدیک به ۵۰ هزار نفر نبوده؟ پس این چه توقع ناصوابی است که در این شرایط کرونایی از من دارند؟ من چطور برای فیلمی که ۵۰ هزار بار دیده شده سانس نمایش قرار بدهم، نشست خبری برگزار کنم و انتظار را داشته باشم که همه هم برای تماشا بیایند؟ به نظرم این خارج از انصاف است و من از مستندسازان توقع داشتم که اتفاقاً به کمک ما بیایند و از تصمیم همکار خودشان که در جمع آن‌ها بوده حمایت کنند.

این قضیه در مورد فیلم‌های کوتاه هم صدق می‌کند. اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه تهران ششم بهمن برگزار شده و همه فیلم‌ها درسالن‌های «ایران مال» نمایش داده شدند و خود من هم مخاطب آن‌ها بودم. حتی برایشان جلسه نقد و بررسی هم برگزار شد. یعنی ما با دو جشنواره مواجه بودیم که یکی یک ماه  و نیم قبل و دیگری حدود یک هفته قبل از جشنواره فجر برگزار شده و فیلم‌هایشان نمایش داده شدند. از آنجا که روزانه امکان نمایش دو فیلم بیشتر نداشتیم، آیا اگر ۶ سانس را در سه روز جشنواره در برج میلاد با نشست مطبوعاتی برگزار می‌کردیم، آن هم برای فیلم‌هایی که زمان زیادی  از برگزاری جشنواره‌هایشان نمی‌گذرد، جشنواره دچار افت نمی‌شد؟

شاید این حرفم مستندسازان عزیز را ناراحت کند، اما خودشان خوب می‌دانند که من اگر بیشتر از آن‌ها نگران احترام و اعتبار سینمای مستند نبوده باشم، کمتر از آن‌ها نیستم.  ۲۲ سال از عمرم را در سینمای مستند به عنوان تهیه‌کننده یا مدیر گذرانده‌ام، پس چطور ممکن است اجازه دهم اعتبار جایی که پایگاه و خانه خودم بوده مخدوش شود؟ سال ۹۲ بعد از چند سالی که مستند از جشنواره فجر حذف شده بود، دوباره به آن برگشت و یکی از کسانی بودم که بیشترین تلاش را کردم تا آقای دکتر ایوبی را متقاعد کنم که در جشنواره فجر فیلم مستند هم باشد. البته شاید خودشان هم نسبت به موضوع تمایل داشتند و بعد در همه این سال‌ها به عنوان مسئول و مدیر سینمای مستند هم تلاش می‌کردم در سانس‌های نمایش مستند در جشنواره (دوره‌هایی که در برج میلاد بود) حضور داشته باشم. آن زمان از تعداد حاضران در سالن شرمسار می‌شدم و می‌گفتم این همه اصرار می‌کنیم که سینمای مستند در فجر باشد آن وقت با این تعداد کم مخاطب؟حال تصور کنید شرایط امسال که خیلی بدتر بود ولی متاسفانه خیلی از دوستان مستندساز نمی‌خواهند این واقعیت را قبول کنند و من نمی‌دانم چه باید کرد که آن‌ها متوجه باشند و بدانند اگر به چنین تصمیمی‌ رسیدم بخاطر این بود که دلسوزتر بودم. البته این را هم نباید فراموش کرد که انصاف و عدالت نبود فیلم‌هایی را که تا به حال نمایشی نداشته‌اند در قرعه‌کشی سینمای برج میلاد در کنار فیلم‌هایی قرار دهیم که نمایش مردمی با بازدید بالا داشته‌اند.

با همه این شرایط شاید باید از شما این انتظار می‌رفت که سنگ بنای حضوری تازه از سینمای مستند و کوتاه را در جشنواره فجر بگذارید تا مثلا مستندهایی به جشنواره فجر  راه یابند که نمایش اول خود را داشته باشند.

ما دو جشنواره معتبر سینما حقیقت و فیلم کوتاه تهران را داریم و از آن سو در فجر یک تیم داوری داریم و یک قله‌ اهدای سیمرغ. این منطقی نیست که ما ۱۰ فیلم را انتخاب کنیم، آن هم از بین فیلم‌هایی که همه یکی دو ماه قبل در جشنواره‌های خود نمایش داده شدند. من از ۱۰۰ درصد یک جامعه آماری که ترکیبی از مستندساز، سینماگر، مدیر و مخاطب مردمی است این را می‌گویم که ۹۰ درصد آن‌ها معتقدند در حالی که جشنواره تهران و حقیقت وجود دارد، جشنواره فجر نیازی به اجرای بخش مستند و کوتاه ندارد و این دو باید از جشنواره فجر جدا شوند. حتی باید تاکید کنم که در عالی‌ترین سطح وزارت ارشاد و سازمان سینمایی هم این سوال مطرح بود که وقتی جشنواره‌ای مثل حقیقت داریم چرا به حضور بخش مستند در جشنواره فیلم فجر اصرار داریم؟‌ البته برایشان توضیح دادم و گفتم اعتبار سیمرغ فجر برای آینده  کاری مستندسازان و فیلمسازان کوتاه یک دستاورد است.

علاوه براین‌ها یکی از مواردی که مستندسازان از من گله داشتند این بود که سال گذشته وقتی دکتر داروغه‌زاده قصد داشته دو جایزه برای بخش مستند در نظر بگیرد بنده به عنوان عضو شورای سیاستگذاری مخالفت کرده‌ام که اگر فرض کنیم چنین چیزی هم درست باشد، باید بگویم همین الان هم با این موضوع مخالفت می‌کنم، چون ما یک جایزه برای انیمیشن داریم؛ انیمیشینی که آینده‌ای برایش در نظر است و هزینه می‌شود و همینطور برای فیلم کوتاه که آینده سینمای داستانی ماست. برای مستند هم باید همین طور رقم بخورد و دوستان ما در حوزه مستند و کوتاه باید فضای فجر و شرایط برای مدیریت عادلانه این فضا را درک کنند.  من با همه احترام فراوانی که برای دوستان مستندساز قائلم که خودشان هم خوب می‌دانند چقدر به این فضا علقه دارم، سعی کردم بهترین تصمیم را با حفظ اعتبار و احترام سینمای مستند بگیرم.

البته معترضان فقط مستندسازها و فیلم کوتاهی‌ها نبودند. برای بیانیه گروه هنر و تجربه چه پاسخی دارید؟ 

در مورد هنر و تجربه گمان من این بود که از بین این ۱۶ فیلم می‌شد یک فیلم را در قالب هنر و تجربه پیدا کرد و جایزه را به آن داد. این را به دوستان داور هم گفتم و خواستم یک بار از این زاویه فیلم‌ها را ببینند چون به نظرم آثاری بودند که «نوع دیگر گفتن» را داشتند و می‌شد از نگاه خلاقانه آن‌ها را در قالب هنر و تجربه دید.

هیات داوران مشاوره‌ای با هم داشتند و پیشنهاد دادند که بتوانند از بین ۵۷ فیلم، سه تا چهار فیلم را با مدل تعریفی که از هنر و تجربه دارند انتخاب کنند. مثلاً یکی از تعاریف آن‌ها روایتی خلاف روایت مرسوم سینما بود. با این کار ممکن بود فیلم‌هایی انتخاب شوند که اصلا جزء نامزدها نبودند و بعد به اینجا رسیدیم که برای نمایش این‌ها چه کنیم؟ نمی‌شد فیلم‌هایی را اضافه کرد که در میان انتخاب داورها نبود و  دیدن‌شان شاید سرسوزنی برای مخاطب جشنواره مهم نباشد.

داورها می‌گفتند اگر بخواهیم جایزه هنر و تجربه بدهیم باید یک پکیج انتخاب کنیم که این پکیج واجد ویژگی‌های هنر و تجربه‌ای باشد و از دل آن یک فیلم برگزیده شود. اعتقاد من این است که باید با نگاه جشنواره فیلم را انتخاب کنیم و بعد همان فیلم‌های راه یافته به جشنواره را از زاویه هنر و تجربه نگاه کنیم و اگر آن ویژگی را داشت، سیمرغ هنر و تجربه را بدهیم؛ بنابراین چون نظر داورها ملاک بود و نه نظر شخصی من، به نتیجه‌ای برای انتخاب یک فیلم نرسیدند.

آیا موردی بوده که شما می‌خواستید جایزه به فیلم یا فردی دیگر برسد و نظر داورها متفاوت بوده؟

من اصلا درباره داوری نظر مستقیمی ندادم ولی همیشه ممکن است این اتفاق بیفتد که نظرها با هم فرق کنند و شاید اگر گروه دیگری انتخاب می‌شدند نظرها متفاوت می‌شد، اما از این هیات داوری تمام قد دفاع می‌کنم و معتقدم تیم داوری فجر سی‌ونهم یکی از سرحال‌ترین، تکنیکال‌ترین و دقیق‌ترین‌هایی بود که جشنواره فجر تا به حال داشته است، چون هم ترکیب جوان بود و هم اعضا بسیار سخت کوش، منظم و همراه بودند. همه به مدت یک ماه تمام  از ۸ یا ۹ صبح  تا ۹- ۱۰ شب بدون وقفه و تعطیلی فیلم می‌دیدند. با هم بحث و گفت‌گو و استدلال می‌کردند و تقریباً در اکثر موارد جایزه‌ها با اکثریت آراء داده شد.

پس یعنی اگر چند سال دیگر بگذرد، حرف و حدیثی از داوری این دوره حاشیه‌ساز نمی‌شود؟

قطعاً این‌طور نخواهد بود بخصوص اینکه هر سال می‌بینید چه حاشیه‌ای پس از اختتامیه جشنواره فجر بخاطر داوری‌ها به پا می‌شود، اما امسال واقعا اتفاقی نیفتاد و رأی‌هایی که اعلام شد با کمترین حاشیه مواجه شدند. من شاهد بودم که داورها برای تعیین رأی‌های یک جایزه جنبه‌های مختلف آن رشته را با جزئیات زیاد در میان نامزدها بررسی می‌کردند و به عنوان یک شاهد ناظر شهادت می‌دهم که تک تک آرا با وسواس داده شد و صمیمانه از انتخابم برای چیدمان این تیم داوری راضی هستم.

ادامه دبیری جشنواره در سال آینده به شما پیشنهاد نشده است؟ 

طبیعی است که خیر! چون سال آینده دولت عوض می‌شود و مسیر دیگری پیش می‌رود. من در این شرایط فقط آمدم که کنار دکتر انتظامی باشم چون ابتدا مایل نبودم و امتناع کردم اما ایشان بر پذیرش این مسئولیت تاکید داشتند و خواستم باری از روی دوش ایشان و همکارانم بردارم و آنچه انجام دادم همه توانم بود.

و سوال آخر اینکه جمع‌بندی نهایی برای هزینه‌های جشنواره انجام شده است؟

تقریبا مشخص شده و حدودا بیش از یک میلیارد تومان فقط پول جوایز را دادیم و در کل، هزینه‌های جشنواره یعنی همه آنچه در تهران و استان‌ها اتفاق افتاد حدود پنج میلیارد تومان است، حالا شاید کمی بیشتر یا کمتر و این در شرایطی اتفاق افتاد که قیمت همه چیز چند برابر شده و با توجه به تجربه یک دوره ۱۷ میلیاردی در جشنواره فجر فکر می‌کنم با مبلغ معقولی جشنواره را به پایان رساندیم.

البته ممکن است بگویند نهار که ندادید یا شنیدم آقای فراستی عزیز که رفیق قدیمی من هم است، شوخی کرده درباره اینکه در پردیس ملت چای داده نمی‌شد. شاید بد نباشد به همین بهانه بگویم  که در این باره اصلا بحث هزینه مطرح نبود و ما به جد از هر ‌پذیرایی پرهیز داشتیم چون فضای لابی پردیس‌ ملت خیلی محدود بود.

حتی روز دوم جشنواره به آنجا رفتم تا فضا را کامل ببینم که بتوانیم شرایط پذیرایی را در پردیس ملت هم بگذاریم ولی دیدم بخاطر محدودیت فضا اگر چهار نفر کنار هم جمع شوند، در رعایت پروتکل‌های بهداشتی دچار مشکل می‌شویم، در حالی که برای ما افتخار بود که از مهمانان جشنواره پذیرایی کنیم. بنابراین ترجیح دادیم خجالت‌زده دوستان باشیم ولی شرایط بغرنجی برای جشنواره به وجود نیاید و رعایت پروتکل‌ها زیر سوال نرود.

در آخر هم می‌خواهم از همکارانم در حوزه رسانه تشکر کنم و شاید الان فرصت خوبی باشد که احترام و سپاس قلبی خودم را از همه دوستانی که در این مدت جشنواره را نقد و قضاوت کردند و در مورد فیلم‌ها گفتند و نوشتند بیان کنم. از کسانی هم که گاهی جانب انصاف را رعایت نکردند گله‌ای ندارم. آن‌ها هم مسیری را رفتند هرچند همواره اعتقادم این است که مهمترین ویژگی جوانمردی، رعایت انصاف است ولی از همه یکجا تشکر می‌کنم که تنور جشنواره را گرم نگه داشتند و برای سینمای ایران آرزو می‌کنم که با رفتن این ویروس منحوس دوباره رونق به آن برگردد.

منبع: ایسنا

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها