تاریخ انتشار:1395/09/05 - 03:01 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 33016
 ماتموزه سینماهفته گذشته  میزبان افتتاحیه یک فیلم تازه به نام «مات» به کارگردانی صبا کاظمی برای اکران در گروه «هنر و تجربه» بود.

به گزارش سینماسینما، این اثر سینمایی در چهلمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم سائوپائولوی برزیل، اولین تندیس کیارستمی را به نام خود ثبت کرد و هیات داوران در این باره گفتند: «تندیس کیارستمی سهم فیلم مات است؛ برای اینکه با راهی خلاقانه و پرریسک، ‌نابسامانی دنیای مدرن را با ‌تعدادی بازیگر شگفت‌انگیز، تنها در یک آپارتمان واقع در تهران امروزی، در یک نمایش زنده روایت کرده است.»

فیلم بلند کاظمی، روابط انسانی را در موقعیتی ناملموس و شکنجه‌آور روایت می‌کند. او توانسته ۶ کاراکتر اصلی خود را تنها در یک آپارتمان و آن‌هم تنها در مدت دو روز فیلمبرداری به تصویر بکشد. در شب افتتاحیه «مات» منتقدان و کارگردانان بسیاری حاضر بودند و واکنش بسیار مثبتی به این فیلم بی‌ادعا و کم هزینه داشتند. صبا کاظمی پیش از این فیلم‌های کوتاهی مانند «زرتشت غربی»، «خط فاصله»، «جاده» و مستندهایی از قبیل «چهار در چهار» و «برف چال» را جلوی دوربین برده بود و در آثاری مانند «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بهروز افخمی، «سایلنت» مرتضی میرمنتظمی و «مرگ» میلاد نیازی به‌عنوان بازیگر حضور داشته است. گفت‌وگوی حسین رسولی در فرهیختگان را با کارگردان فیلم مات  را بخوانید.

فیلمنامه‌ شما از کجا متولد شد و چگونه پیش رفت تا آن را کارگردانی کردید؟
آغاز «مات» به دو فیلمنامه دیگر برمی‌گردد که مشغول نگارش آنها بودم. یک روز به‌طور اتفاقی خبری خواندم که در آن به موضوعی پرداخته شده بود که حالا موضوع اصلی فیلم من است. اگر اجازه بدهید این اتفاق را به علت لو رفتن داستان فیلم توضیح ندهم ولی اتفاقی است که این روز‌ها فراوان شنیده می‌شود. یک لحظه احساس کردم همین اتفاق باید در فیلمنامه جای بگیرد و عجب موقعیت دراماتیک پرکشش و پرتعلیقی است. همین شرایط چالشی بین تعدادی انسان و فضای پرتنشی که شکل می‌گیرد موضوع فیلمنامه دیگرم هم بود. فکر می‌کنم مدت دو ماه وقت گذاشتم تا یک طرح ۳۰ صفحه‌ای از این موضوع را روی کاغذ پیاده کنم و بعد با میلاد نیازی روی فیلمنامه اصلی کار کردیم که حدود دو ماه یا کمتر طول کشید تا به اتمام برسد. ما روی این فیلمنامه به صورت کارگاهی کار کردیم. دو ماه‌ونیم هم تمرینات با بازیگران زمان برد. برای تمرین روزی حداقل ۳ ساعت وقت گذاشتیم. این نکته را همین جا بگویم که از جنس بازی‌ها، زندگی شخصی بازیگران، ایده‌ها و حتی تجربه بازیگران و دیالوگ‌های آنها هم استفاده کردیم تا رسیدیم به این شکل نهایی که شما دیدید.

کار با بازیگران چگونه بود و چه تاثیری بر فیلمنامه داشت؟
اگر دیالوگ‌های فیلمنامه ثقیل بود، با بازیگران تمرین می‌کردیم تا واژه‌ها برای خودشان بشود. ما درنهایت به علت کمبود وقت، امکانات و حتی منابع مالی، دو روز فیلمبرداری داشتیم و درنهایت دو ماه‌ونیم تمرین را جلوی دوربین بردیم. میلاد نیازی خیلی در نگارش فیلمنامه وقت گذاشت. ما بسیار به شخصیت اصلی خود بازیگران توجه کردیم و سعی کردیم کاراکترهای فیلمنامه به آنها نزدیک بشوند. باید همه چیز واقعی و ملموس می‌بود. لهجه‌ها و شهرهایی که بازیگران به آن اشاره می‌کنند، ‌واقعی است.

بعد از دیدن فیلم در سالن همه از هیچکاک و شیوه روایت او نام می‌بردند؛ شما به این کارگردان علاقه دارید؟
جالب است بدانید وقتی در جشنواره سائوپائولو برزیل بودیم و فیلم با زیرنویس بومی آنها پخش شد تمام هیات داوران و منتقدان حاضر همین را گفتند. حتی مردم در دو سانسی که فیلم به نمایش درآمد دائم می‌گفتند چقدر این فیلم شبیه به آثار هیچکاک است. من عاشق داستان‌گویی هستم. داستان باید نقطه عطف و تعلیق داشته باشد. سینما حتما باید کشش و شوک داشته باشد تا تماشاگر امروزی بتواند پای آن بنشیند. دکتر مسعود دلخواه و تماشاگران بعد از افتتاحیه فیلم آمدند و گفتند که تا ثانیه آخر درگیر ماجرای فیلم بودند. من روزها و شب‌ها در این فکر بودم که چه کنم تا مخاطب با فیلم «مات» همراه شود. دوست داشتم مخاطب در زندگی این کاراکترها سرک بکشد و با موضوعی مواجه بشود که برای خودش مساله است و با این آدم‌ها هم‌دل شود. خیلی از دوستان نیز وقتی دکوپاژها و فیلم تمرینات را دیدند؛ گفتند «مات» شبیه به فیلم «طناب» آلفرد هیچکاک است. ولی واقعا دوست نداشتم فیلمی شبیه آثار هیچکاک بسازم.

در روز افتتاحیه انتقاد‌ها بیشتر در مورد پایان‌بندی و نوع قاب‌بندی فیلم بود…
واقعا این موضوع را قبول دارم. فیلم من کامل نیست و حتما اشتباهاتی هم داشته‌ام. ولی در حقیقت جبر شرایط محیطی و منابع مالی خیلی دستم را بست. من دوست داشتم همه چیز در فیلم تار و مات باشد؛ چون این کاراکترها و زندگی آنها مات است. ما در سرتاسر فیلم لانگ تک (برداشت طولانی و بدون قطع) داشتیم. بازیگران ما همه تئاتری بودند و همه می‌خواستند سر اجرا‌هایشان بروند اما تلاش کردم تا سه ماه کامل در اختیار فیلم باشند و حتی یک کتاب و یک نمایشنامه دیگر هم نخوانند و به هیچ تمرین دیگری فکر نکنند. دو روز پنجشنبه و جمعه فیلمبرداری کردیم و به علت ضعف‌های پیش‌آمده تکنیکی و حتی کیفیتی مجبور شدم تنها از نماهای روز جمعه در فیلم نهایی استفاده کنم. تکان و لرزش دوربین زیاد داشتیم که این را قبول می‌کنم اما در این نوع سینمایی که من کار کردم این مساله طبیعی است.
فیلمبردار دقایق طولانی با «استدی کم» فیلمبرداری می‌کرد و واقعا کار بسیار زجرآور و کلافه‌کننده‌ای است. البته توجه کنید که اسم فیلم «مات» است و یک فیلم با شیوه لانگ تک چنین چیزی را می‌طلبد.
هزینه فیلم چگونه بوده و آیا حوزه هنری پشت فیلم شما بوده است؟
هزینه فیلم را تماما خودم تامین کردم. این کار یک فیلم کم‌هزینه است. فیلم دیگری با همین نام «مات» در حوزه هنری تولید شده که گاهی با فیلم من اشتباه گرفته می‌شود. البته این اتفاق تقصیر خودم است. کلی گشتم که اسم فیلمم تکراری نباشد و در تمام بانک‌های فیلمنامه و بخش‌های مختلف سرک کشیدم تا این اشتباه صورت نگیرد و درنهایت رخ داد. فیلم حوزه هنری قبل از فیلم ما ساخته شده و حتی در جشنواره فیلم‌های مذهبی ایتالیا هم شرکت داشت.

نمی توانید از هزینه فیلم خود به‌طور شفاف بگویید؟
همان‌طور که عرض کردم یک فیلم کم‌هزینه هست که تا به امروز برای پوستر و تمام جزئیات دیگرش از جیبم خرج کرده‌ام و قرار است باز هم خرج کنم.

گروه سینمایی هنر و تجربه را چگونه می‌بینید؟ آیا فیلم شما سودآوری خواهد داشت؟
گروه هنر و تجربه یک اتفاق بزرگ و شایسته در سینمای ایران است که کلی دشمن پیدا کرده و سعی می‌کنند که دائم این گروه را نقد کنند؛ ولی چه فیلم‌های بزرگی در این گروه به نمایش درآمدند و واقعا چقدر زحمت می‌کشند. نقاط قوت زیادی در هنر و تجربه است. در حقیقت باید بگویم که گروه هنر و تجربه بزرگ‌ترین اتفاق سینمایی در این سال‌هاست. فیلم محسن امیر یوسفی عزیز و خوش سلیقه را اکران کردند. فیلم «خواب تلخ» سال‌های دور ساخته شده بود و وقتی اکران شد من چندبار آن را دیدم. فکر می‌کنم یک شاهکار بزرگ و ماندنی است. مگر می‌شود یک فیلم پس از سال‌ها که از زمان تولید آن می‌گذرد و وقتی اکران می‌شود این همه قدرت داشته باشد؟! محسن امیر یوسفی کارگردان بزرگی است و در جشنواره‌های بین‌المللی هم درخشیده است. چرا نمی‌گذارند فیلم‌های او به راحتی اکران بشود؟ وقتی چهره او را می‌بینم می‌فهمم در این سال‌ها خیلی لاغر و تکیده شده و ریش و موهایش سفید شده است. این را بگویم که بعید می‌دانم در گروه هنر و تجربه فیلمی به مرحله سود دهی برسد؛ تنها دو فیلم «پرویز» و «ماهی و گربه» به علت اکران طولانی و کیفیت بالایی که داشتند و تبلیغات خوبی که نصیب‌شان شد؛ به سود رسیدند. فیلم «چهارشنبه» سروش محمدزاده که در جشنواره‌های بین‌المللی دیده شده بود و بازی شهاب حسینی را هم داشت، فکر می‌کنم فروش خوبی نکرد. «چهارشنبه» هم فیلم کم‌هزینه‌ای بود. ما هزینه‌ها را از جیب خودمان می‌دهیم و کسی از ما حمایت نکرده است.

در بخش بین‌الملل، پخش‌کننده دارید؟
بله داریم. در برزیل گفتند که پیش ازاین با فیلم‌های زنده‌یاد عباس کیارستمی بزرگ و چند کارگردان دیگر دچار شوک شده بودند و حالا فیلم «مات» باز آنها را شوکه کرده است. به داستان‌گویی فیلم در فضایی مدرن توجه ویژه داشتند. مردم هم فیلم را دوست داشتند.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها