
شهرزاد کمالزاده بازیگر سریال «مرز خوشبختی» معتقد است برخی کارگردانها بازیگر را برای نقشهای تکراری میخواهند، در صورتی که بازیگر دوست دارد ریسک کند و شخصیتهای متفاوت بازی کند.
شهرزاد کمالزاده در دو سال گذشته بازیگر پرکاری در تلویزیون بود و سال ۹۶ را هم با سریال نوروزی شبکه دو «مرز خوشبختی» آغاز کرد. او در این سریال در نقش دختری به نام فرشته ظاهر شد که نقشی متفاوت با آنچه مخاطبان تا به امروز از او دیدند بود. «مرز خوشبختی» دومین تجربه همکاری این بازیگر با حسین سهیلیزاده بعد از سریال مناسبتی «نیاز» است که تجربه خوبی را برای بازیگرش رقم زده است.
نقشم در «مرز خوشبختی» متفاوت بود
شهرزاد کمال زاده در تلویزیون نقشهای مختلفی را بازی کرده و در ایام عید نیز با سریال «مرز خوشبختی» و نقش فرشته که شخصیتی شیرین و با مزه بود به شبکه دو آمد، او درباره بازی در این نقش که تجربهای متفاوت بوده می گوید: «برخی از نقشهایی که اخیرا در سریالهای تلویزیون بازی کرده بودم، رگههای منفی داشت یا به زعم برخی از مخاطبان نقشهای خاکستری بودند اما وقتی سریال «مرز خوشبختی» به من پیشنهاد شد با یک فیلمنامه و نقش متفاوت رو به رو شدم و به عنوان یک بازیگر برایم جای خوشحالی داشت که بتوانم از این فرصت استفاده کنم و شخصیتی متفاوت را به تصویر بکشم. یکی از مشکلاتی که در سینما و تلویزیون ما وجود دارد این است که برخی از کارگردانها ریسک پذیر نیستند، ریسک نه به آن معنا که بخواهند نتیجه کار خودشان را زیر سوال ببرند، ولی سپردن نقشهای متفاوت به بازیگر به نظرم اتفاقی طبیعی است که باید بیفتد.»

کاش کارگردانها ریسک میکردند
بازیگران در همه جای دنیا نسبت به ایفای نقش های متفاوت علاقه نشان می دهند، هنرمندان سینما و تلویزیون ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بازیگر سریال «آرام می گیریم» درباره علاقه اش به بازی شخصیت های مختلف می گوید: «در سینما و تلویزیون ما وقتی یک بازیگر نقش مثبت بازی می کند همه او را برای این نقشها انتخاب می کنند و فکر می کنند فقط از عهده ایفای این کاراکترها بر می آیی، برعکس وقتی نقش منفی و پر شر و شور را بازی می کنی همه نگاهها به تو این میشود. مثل اتفاقی که برای من بعد از بازی نقش بهاره در سریال «راه طولانی» رضا کریمی افتاد و بعد از آن همیشه کاراکتر منفی بودم. در «بچههای نسبتا بد» هم یک دختر تین ایجر ولی خاکستری را بازی کردم. ولی بعد از این کارها آقای عربنیا من را برای بازی در سریالشان انتخاب کردند که نقشی متفاوت بود، یک مادر افسرده و بی حرکت که برای من به عنوان بازیگر که دوست دارم تجربههای متفاوتی در زمینه کاریام داشته باشم جذابیت های زیادی داشت. آقای سهیلیزاده هم در سریال «نیاز» تجربه قبلی که با هم داشتیم نقشی دیگر به من سپردند که باز هم تا حدودی خاکستری بود اما فرشته در «مرز خوشبختی» شخصیتی متفاوت بود که شاید فکرش را هم نمیکردم چنین نقشی را بازی کنم.»
هیچ وقت به کمدی فکر نمیکردم
از آنجاییکه حضور یک بازیگر در یک نقش یا ژانر ممکن است او را به کلیشه در آن تبدیل کند، برخی از بازیگران ترجیح میدهند با احتیاط در فیلم یا سریالی کمدی بازی کنند. شهرزاد کمالزاده هم از آن دسته بازیگرانی است ابتدا نسبت به بازی در مجموعه ای طنز تردید داشته است، او میگوید: «من قبل از اینکه در سریال «مرز خوشبختی» بازی کنم هم پیشنهاد بازی در آثار کمدی داشتم اما راستش خودم علاقه چندانی به این ژانر نداشتم. البته از طرف مخاطبان بازخوردهایی داشتم که ظاهرا دوست دارند من را در نقشی متفاوت ببینند. ماجرای «مرز خوشبختی» اما فرق داشت، اول اینکه من با آقای سهیلیزاده قبل از این سریال هم کار کرده بودم و ویژگیهای کاری و حرفهای ایشان را میشناختم و بعد فضای این کار کمدی صرف نبود. این سریال قصهای داشت که در جامعه ما اتفاق میافتد و آن را با لحنی شیرین و طنزگونه به تصویر کشید. یکی از ویژگیهای کارگردانی آقای سهیلیزاده اشراف و مدیریت دقیق است که به کار و گروه دارند، من هم چون در سریال «نیاز» این شناخت را نسبت به ایشان پیدا کرده بودم وقتی گفتند نقش فرشته را در این فیلمنامه برایم در نظر گرفتند میدانستم که نباید تردید داشته باشم. تجربه کار در محلات هم جزو شیرینیها و خاطرات قشنگ این سریال بود که برای من رقم خورد و طبیعت زیبای آنجا، بکر بودن برخی از مناطقش و دور بودن از هیاهو و جنجال زندگی شهری روحیهام را در مدتی که آنجا فعالیت میکردم خوبتر کرده بود.»

از کیانوش عیاری درس بازیگری یاد گرفتم
بازیگر سریال «رنگ شک» از سن کم وارد دنیای بازیگری شده و در این مدت تجربه همکاری با چهره هایی چون کیانوش عیاری، فریبرز عرب نیا و … را داشته است، او درباره تجربیاتی که در این سالها از همکاری با این کارگردان ها به دست آورده توضیح می دهد: «من سن زیادی نداشتم که وارد عرصه بازیگری شدم و خوشحالم که در اولین تجربه حرفهایام با کارگردان بهنام و مطرحی چون کیانوش عیاری همکاری کردم. جالب است که یکی از بزرگترین درسهای بازیگریام را از آقای کیانوش عیاری گرفتم. من اولین نقش زندگیام را زمانی که ۱۶ ساله بودم، در «هزاران چشم» ایشان بازی کردم. یادم میآید بعد از اینکه من را انتخاب کردند و کار تمام شد، از ایشان پرسیدم چرا بدون اینکه هیچ تستی بگیرید من را برای بازی در کارتان انتخاب کردید و آقای عیاری در جواب گفتند اگر کارگردان کارگردان باشد وقتی یک بازیگر را می بیند متوجه میشود که آیا او هنر ایفای یک نقش را دارد یا نه.»
سینما و تلویزیون برایم فرقی ندارد
برخی از بازیگران وقتی از تلویزیون به سمت سینما میروند و فعالیت شان در این زمینه پررنگ میشود دیگر رغبتی برای حضور و بازی در سریالهای تلویزیونی ندارند، کمالزاده با وجود اینکه در این مدت در سینما نیز حضور داشته اما پیشنهادهای تلویزیونی را هم رد نمیکند: «برای من فعالیت در سینما و تلویزیون تفاوتی ندارد و به عنوان یک بازیگر از حضور در هر دو مدیوم لذت میبرم اما شاید پیشنهادهایی که در تلویزیون به من میشود طوری بودند که حضورم در این عرصه بیشتر به چشم آمده. در واقع کارهایی را انتخاب کردم که در ذهن مخاطب ماندند و البته باعث خوشحالیام است. البته خودم فکر میکنم در سینما هم به اندازه تلویزیون فعالیت می کنم. اما به طور کلی اگر کاری که پیشنهاد می شود از هر لحاظ خوب باشد مدیوم را مدنظر قرار نمی دهم. دوست دارم در سینما اتفاقات بهتری بیفتد و شرایط بهبود پیدا کند، به نظرم سینمای حال حاضر ما دچار یک نوع بحران است و امیدوارم هر چه زودتر به سروسامان برسد. البته خوشحالم که سینما رفتن برای مردم به عنوان فرهنگ جا افتاده و تعداد خانوادهها و افرادی که این روزها بیشتر سینما میروند بیشتر از قبل شده است و از فیلمها هم استقبال میشود، فقط امیدوارم هیجان مردم فقط به تماشای فیلمهای کمدی و طنز محدود نشود و به همه ژانرها توجه کنند»
منبع: خبرآنلاین
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما





