تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۱/۲۴ - ۲۲:۵۴ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 51596

نویسنده: سلیمان فرهادیان . زینب همتی

«اصغر فرهادی» که سال ٢٠١٢ با فیلم «جدایی نادر از سیمین» جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دریافت کرد و اولین اسکار را برای کشور به ارمغان آورد، سال جاری میلادی (اسفند ٩۵) نیز توانست بار دیگر با «فروشنده» این موفقیت را تکرار و اسکار دیگری را تصاحب کند. اکنون «اصغر فرهادی» از معدود افرادی است که چند اسکار گرفته اند؛ اما از زمان ساخت و تولید فیلم تا امروز، آن قدر حاشیه این فیلم را فرا گرفته که دریافت اسکار آخرین چیزی است که به ذهن می رسد. از زمان نمایش فیلم، بسیاری به تهیه کننده این فیلم و همچنین موضوع آن ایراد گرفتند؛ اما ماجرا زمانی پیچیده تر شد که «ترامپ» سفر اتباع چند کشور مسلمان از جمله ایران به آمریکا را ممنوع کرد. در آن هنگام منتقدان فیلم (که بیشتر منتقدان دیدگاه های اجتماعی شخص فرهادی هستند)، گفتند «اصغر فرهادی» باید برای مخالفت با وضع این قانون و حمایت از هم وطنانش، فیلم را از رقابت اسکار خارج کند؛ اما طرفداران فیلم که نمی خواستند به همین راحتی بخت تصاحب اسکار دیگر را از دست دهند، قاطعانه می گفتند «فرهادی» نباید فیلمش را از اسکار بیرون بکشد و با عرضه هنرش در مجامع بین المللی، باید با «ترامپ» مقابله کند و در عمل نشان دهد که مردم کشوری که او بی دلیل آنها را دشمن می خواند، هنری ستودنی دارند که همدلی ها را به زیبایی تصویر می کنند؛ اما «اصغر فرهادی» راه سومی را در پیش گرفت و ضمن انتشار یادداشتی در نیویورک تایمز تاکید کرد که در مراسم اسکار شرکت نمی کند. او در این یادداشت گفت: «تندروها با وجود جنگ ها و دعواهای سیاسی شان در همه جای دنیا، بسیار شبیه به هم به جهان می نگرند» و تاکید کرد: «من از این طریق انزجار خود را از شرایط تحمیل شده ناعادلانه ای که برای ورود قانونی بعضی از هم وطنانم و همچنین مردم شش کشور دیگر به ایالات متحده در حال اعمال است، ابراز می کنم و امیدوارم این شرایط منجر به شکاف بیشتر بین ملت ها نشود». درحالی که همه در خلسه سکرآور این راه حل شگفت انگیز بودیم، «اصغر فرهادی» غافلگیری اش را تکمیل کرد. او دو نفر از برجسته ترین ایرانیان مقیم آمریکا را که در حوزه علم و فناوری و تجارت نامدار هستند، به عنوان نمایندگان خود به مراسم اسکار فرستاد. «فیروز نادری» و «انوشه انصاری» به شایستگی فرهنگ ایران را در یکی از مهم ترین مراسم های هنری جهان نمایندگی کردند. «فیروز نادری» از برجسته ترین مدیران ناسا بود که نقش مهمی در موفقیت های اخیر ناسا داشت. «انوشه انصاری» نیز تاجر موفقی است که بیشتر او را با عنوان اولین فضانورد ایرانی و اولین زن گردشگر فضایی جهان می شناسیم. حالادیگر همه علاوه بر توانایی اصغر فرهادی در نوشتن فیلم نامه و کارگردانی، بر هوش سرشار او در انتقال پیام در عرصه بین المللی نیز پی بردند. «اصغر فرهادی» هم در پیامش به اسکار که خانم «انصاری» آن را قرائت کرد، گفت: «تقسیم بندی جهان به ما و دشمنان ما به وسیله سیاست مداران افراطی، باعث ترس می شود؛ ترسی که توجیهی است دروغین برای خشونت ها و جنگ ها. جنگ هایی که مانع بزرگی بوده اند برای رسیدن به دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شده اند. سینماگران می توانند با چرخش دوربین هایشان به سمت مشترکات انسانی، کلیشه هایی را که از ملیت ها و ادیان مختلف ساخته شده است، بشکنند و زمینه همدردی و به دنبال آن همبستگی مردمان جهان را فراهم کنند. همدردی چیزی ا ست که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم». گفت وگوی ما با دکتر «فیروز نادری»، دانشمند و مدیر برجسته ایرانی ناسا و یکی از نمایندگان فرهادی در مراسم اسکار را درباره این مراسم و بازتاب های آن در آمریکا، در ادامه بخوانید.

آقای «نادری» چه شد که به عنوان نماینده ایران در مراسم اسکار شرکت کردید؟
آقای «فرهادی» پیشنهاد کرد که ما به عنوان نماینده ایران روی سن برویم. البته هرچند من آقای «فرهادی» را می شناختم؛ اما تا پیش از آن، وی را از نزدیک ملاقات نکرده بودم؛ ولی گمان می کنم آقای «فرهادی»، من و خانم «انصاری» را از روی سابقه کاری و فعالیت های مان می شناخت و به همین دلیل ما را به عنوان نماینده خود معرفی کرد؛ اما دلیلش برای این کار چه بود و چرا ما را معرفی کرد و افراد دیگری را معرفی نکرد، چیزی است که شما باید از خود آقای «فرهادی» بپرسید.

ارزیابی خود شما چیست؟
شاید دلیلش این باشد که ما هم در آمریکا افرادی شناخته شده هستیم و هم در ایران. به تازگی آقای «ترامپ» قانونی درباره منع سفر شهروندان چند کشور از جمله ایران وضع کرده است. شاید آقای «فرهادی» می خواست با این کارش بگوید افرادی که به آمریکا مهاجرت می کنند، افراد تاثیرگذاری برای جامعه آمریکا هستند. از طرف دیگر من در برنامه اسکار هم گفتم که ما نسبت به کره زمین نظر و دیدگاه دیگری داریم. هنگامی که از فضا و بیرون از جو زمین، به زمین نگاه می کنیم، اتحاد زمین را می بینیم. وقتی از فضا به زمین نگاه می کنیم، خط و مرزها و جنگ ها به چشم نمی آید و تفاوت ها دیده نمی شود. شاید نظر آقای «فرهادی» نیز چنین چیزی بود یا شاید هم دلیل دیگری داشت که خودش بهتر می تواند توضیح دهد.

واکنش مردم و جامعه هنری به حضور دو نفر از بخش علم و فناوری در مراسم هنری چگونه بود؟
واکنش ها و بازتاب ها بسیار عالی بود. بازتاب سخنان در اتاق رسانه و گفت وگو با خبرنگاران بسیار عالی بود. من چند دقیقه ای درباره دید انسان از فضا به کره زمین صحبت کردم که انعکاس بسیار خوبی داشت.

ارتباط شما با هنر به چه صورتی است؟ آیا شما با هنرهایی مانند سینما، موسیقی و شعر هم ارتباط دارید؟
بله، من تا حدودی با هنر و به ویژه سینما ارتباط دارم. من به انواع هنرها علاقه دارم. اصولاهنر مرزی نمی شناسد و با همه ارتباط برقرار می کند.

شما این فیلم را دیدید؟
بله، من این فیلم را اینجا دیدم، ولی حتی قبل از اینکه این فیلم در سینماها اکران شود، هم دیده بودم. یکی، دو ماه قبل، آقای «فرهادی» به آمریکا آمده بودند و این فیلم را در سینمایی در دانشگاه «UCLA» به مدت دو شب نمایش دادند. بعد از نمایش فیلم، خود آقای «فرهادی» هم بالای سن رفت و درباره این فیلم توضیحاتی ارائه کرد. البته در این برنامه یکی، دو هزار نفر بودند و من ایشان را از نزدیک ندیدم.

نظرتان درباره این فیلم چیست؟
من از این فیلم بسیار خوشم آمد. فیلم «جدایی» که پنج سال پیش جایزه اسکار را دریافت کرد، یکی از بهترین فیلم هایی است که من دیدم. همچنین این فیلم هم بسیار بسیار خوب بود و شایسته بود که برنده جایزه اسکار شود.

برخی می گویند وضع قانون منع سفر اتباع هفت کشور باعث شده «فروشنده» اسکار بگیرد. نظر شما چیست؟
بله، در این مورد جریان کمی سیاسی شده بود، ولی در نظر داشته باشید که فیلم آقای «فرهادی»، چهار، پنج ماه پیش و قبل از اینکه آقای «ترامپ» رئیس جمهور شود، نامزد شد و پیش از آن هم در جشنواره فیلم کن، جایزه های بسیاری دریافت کرد و بسیار پیش از اینکه «ترامپ» بر سر کار بیاید و ممنوعیت سفر و موضوعاتی از این دست پیش بیاید، این فیلم نامزد اسکار شد؛ بنابراین به نظر من، این فیلم بسیار زیبا و شایسته این جایزه هم بود.

از اینکه فروشنده برنده شد، چه حسی دارید؟
من خوشحالم که فروشنده برنده اسکار شد. در نظر داشته باشید که الان آقای «فرهادی» یکی از چهار کارگردانی است که چندبار برنده این جایزه شده است. در بخش فیلم های خارجی، تا کنون چهار نفر چند جایزه گرفتند، آن سه نفر دیگر هم که غول های کارگردانی سینما هستند. «اینگمار برگمن» (کارگردان سوئدی، سه بار)، «فدریکو فلینی» (کارگردان ایتالیایی، چهار بار) و «ویتوریو دسیکا» (کارگردان ایتالیایی، دو بار) اسکار گرفتند. همه هنردوستان با اسم این سه نفر به خوبی آشنا هستند و اکنون هم آقای «اصغر فرهادی» با دوبار جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی به این فهرست اضافه شده است.

آیا مردم آمریکا می توانند به درستی با این فیلم و پیام های آن ارتباط برقرار کنند؟
فیلم آقای «فرهادی» را ما با زیرنویس انگلیسی دیدیم، ولی من که زبان فارسی را می دانم، به صحبت های شخصیت ها گوش می دهم، ولی دیگران باید زیرنویس ها را بخوانند. من بعضی اوقات از خودم می پرسم آیا این افرادی که این فیلم را دیده اند، می توانند متوجه تمام این نکات ریز و ظرافت های فیلم شوند؟ چون من خودم زبان فارسی را بلدم و با اجتماع ایران آشنا هستم، متوجه ظرایف فیلم می شوم، اما وقتی این گفته ها و مکالمه ها را با زیرنویس فیلم مقایسه می کنم، از خودم می پرسم آیا افراد دیگری که فقط زیرنویس فیلم را می خوانند، متوجه این نکته ها و ظرایف فیلم می شوند؟

برخی در ایران به «اصغر فرهادی» و دیگر کارگردان هایی که فیلم هنری می سازند، انتقاد می کنند که آنها فیلم هایی می سازند که جنبه ناخوشایندی از زندگی در ایران مانند فقر را نشان می دهد که این برای وجهه بین المللی ایران بد است. آنها می گویند ما نباید در فیلمی که می سازیم، نقطه ضعف خودمان را نشان دهیم؛ چون باعث می شود نظر مردم کشورهای دیگر درباره ما منفی شود. اکنون از شما می پرسم کسانی که این فیلم را دیدند، نظر منفی به مردم ایران پیدا کردند؟ یا نظرشان درباره ایران و مردم این سرزمین، خوب و مثبت شد؟
اگر موضوع پروپاگاندا و تبلیغات رسانه ای مطرح باشد، باید کارگردانی را پیدا کنند و به او دستور بدهند که فیلم پرزرق و برقی بسازد و آن را به عنوان یک فیلم تجاری نشان دهند، اما کاری که آقای «فرهادی» می کند این است که لایه های ظریف و پنهان را نمایش می دهد. هنرمند باید نوری روی جامعه بیندازد. اگر جامعه ای نقص هایی دارد، این کار هنرمند است که در این زمینه روشنگری یا آنها را بازگو کند. من فکر می کنم مردم اینجا هم به اجتماعی بودن فیلم های ایشان علاقه مند هستند و از این زاویه به فیلم های او نگاه می کنند؛ به ویژه درباره فیلم «فروشنده» نمی دانم چه نقطه سیاهی در آن بود؟ چراکه این اتفاق در هر کشور دیگری هم ممکن بود روی دهد. در خود آمریکا هم این موضوعات مطرح است؛ بنابراین فرق می کند که کسی می خواهد یک اثر هنری نشان دهد یا اینکه می خواهد پروپاگاندا بکند. پروپاگاندا و اثر هنری، دو چیز متفاوت اند.

وقتی فیلمی از ایران در آمریکا به نمایش درمی آید و اسکار می گیرد، آیا به نظر شما می تواند روابط انسانی را تقویت کند؛ به طوری که امیدوار باشیم در آینده، جنگ و خون ریزی و دشمنی بین ملت ها کمتر شود؟
دولت ها ممکن است به دلایل مختلفی با یکدیگر ستیزه جویی کنند. ولی ملت ها (در هر کجای جهان که باشند)، خواست شان یکی است، به باور من، هنر و ورزش می تواند پلی باشد برای نزدیک ترکردن روابط بین دو ملت بدون اینکه وارد ماجراهای سیاسی دو دولت شویم. مدتی قبل تیم کشتی آمریکا، به ایران رفت. انعکاسی که اخبار این ورزش در اینجا داشت این بود که مردم ایران که ورزش دوست هستند، همان مقدار که تیم ایران را تشویق کردند، تیم آمریکا را هم تشویق کردند. بنابراین، وقتی که وارد خط اجتماعی و هنری و ورزشی می شویم، این اختلافات سیاسی تا حدودی از بین می رود؛ بنابراین، فکر می کنم که راه خوبی است که به وسیله آن، دو ملت را به هم نزدیک کنیم.

اگر قرار باشد شما ایران را برای همکاران تان معرفی کنید، به چه ویژگی های مهم ایران و مردم آن اشاره می کنید؟
من حدو ۵٠ سال است که در آمریکا زندگی می کنم و نزدیک ۴٠ سال گذشته هم در ایران نبودم. من با دوستان آمریکایی خودم، معمولادرباره تاریخ و تمدن ایران صحبت می کنم. من توضیح می دهم دو هزار سال پیش چه جایگاهی داشتیم و بعدها، در زمینه های علمی مانند نجوم نیز دستاوردهای مهمی داشتیم و به پیشرفت علوم کمک کردیم. توصیف ایران و دستاوردهای علمی و فرهنگی ایران برای افراد خارجی مشکل نیست، فقط بعضی وقت ها باید از واقعیت و وضع موجود فاصله گرفت. باید در نظر داشت که تاریخ ۵٠ سال و صد سال نیست، بلکه باید بیشتر به عقب برگشت تا فاصله زمانی بیشتری مد نظر ما قرار گیرد. به باور من با توجه به تمدن غنی و گسترده ای که ایران دارد، توصیف ایران برای آمریکایی ها دشوار نیست.

در صحبت های تان گفتید ورزش و هنر نقش زیادی در افزایش صلح و دوستی بین ملت ها دارد و باعث کاهش خصومت می شود. برخی از دانشمندان هم بر این باورند که علم هم تا حدود زیادی چنین نقشی دارد و به ویژه در سال های اخیر این نقش علم پررنگ تر هم شده است. نظر شما چیست؟
به باور من علم و به ویژه فناوری نقش زیادی در نزدیکی مردم و تقویت صلح و دوستی دارد؛ به ویژه از زمانی که با توسعه فناوری های جدید، برقراری ارتباط بین مردم نیز ساده شده است، این نقش علم نیز پررنگ تر شده است. امروزه اطلاعات فقط از شبکه های دولتی به ما نمی رسد، بلکه وجود این ارتباطات باعث شده است ما خیلی زود باخبر شویم که در کشورهای دیگر چه می گذرد.

آقای «ترامپ» به تازگی قانونی وضع کرده است که طبق آن ورود اتباع چند کشور، از جمله ایران به آمریکا محدود می شود. نظرتان درباره این قانون چیست؟
در این زمینه نگرانی من به ویژه، درباره دانشجویان ایرانی است؛ چون بهترین دانشگاه های آمریکا مثل ام آی تی (موسسه فناوری ماساچوست) و استنفورد برای دانشجویانی که به اینجا می آیند و تحصیل می کنند، سر و دست می شکنند؛ چون دانشجویان ایرانی بسیار بااستعداد هستند. وقتی که این دانشجویان به آمریکا می آیند، از دو حال خارج نیست؛ یا پس از اتمام تحصیل در آمریکا می مانند که این به نفع آمریکاست یا اینکه به ایران برمی گردند که در این حالت هم دستاوردهای جدید علم و دانش را به کشور خود منتقل می کنند. چیزی که الان من را بیش از همه ناراحت می کند، این است که آمدن دانشجویان ایرانی به آمریکا سخت شده است و از آن مهم تر، برخی از دانشجویان در نیمه راه تحصیل، برای دیدار با خانواده خود به ایران رفتند و الان برای برگشت دچار مشکل شدند که این موارد ناراحت کننده است. چیزی که بیش از همه من را ناراحت می کند، محدودیت هایی است که این قانون برای دانشجویان به وجود آورده است که ا ن شاءالله رفع می شود.

منبع :شرق

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها