پرویز جاهد نوشت در یادداشتی به بهانه تولد مسعود کیمیایی کارگردان سرشناس سینمای ایران نوشت: «سینما اگر نتواند دل آدم را به درد بیاورد، به چه کار میآید؟ مسعود کیمیایی اما در این کار استاد است.»
به گزارش سینماسینما، هفتم مرداد سالروز تولد مسعود کیمیایی است؛ کارگردانی که نزدیک به ۵ دهه از عمر فیلمسازیاش میگذرد. پرویز جاهد (نویسنده و منتقد سینما) برای زادروز این فیلمساز و نویسنده یادداشتی نوشته که مشروح آن را میخوانید:
«هفتم مرداد برای من از دو جهت روز بسیار عزیزی است چرا که در این روز بود که پسرم باربد در بیمارستان مهراد تهران به دنیا آمد و نور زندگی ما شد. دیگر اینکه هفت مرداد روز تولد سینماگر بزرگی است که سینمای ایران بدون وجود او و فیلم هایی که ساخت قطعا چیزی کم داشت. میدانم که خیلیها با کیمیایی مخالفاند و فیلمهایش را دوست ندارد و با القاب زشتی مثل «لمپنیسم»، «ناموسپرستی»، «ارتجاعی» و غیره آنها را میکوبند اما هیچکدام از اینها باعث نشد که من ارزشهای انسانی و سینمایی نهفته در کارهای کیمیایی را نادیده بگیرم و مقهور حرفهای مخالفان او شوم. بارها و به مناسبتهای مختلف از کیمیایی و سینمایش نوشتم، چرا که کیمیایی را دوست دارم و به عنوان یک سینماگر، برایش احترام ویژهای قائلام. کیمیایی برای من عزیز است، حتی اگر همه فیلمهایش را دوست نداشته باشم. چرا که کیمیایی را به خاطر برخی از فیلمهایش میستایم. سینمای کیمیایی، در ستایش اعتراض، عدالت خواهی، ظلم ستیزی و جوانمردی و در نکوهش نامردی، بیشرافتی و خیانت در دوستی است. او سازنده آثار درخشانی چون قیصر، خاک، داش آکل، غزل، گوزنها، تیغ و ابریشم، سرب، گروهبان، دندان مار، ردپای گرگ و حکم است. او به قول ابراهیم گلستان آن قریحۀ کمیابی است که توانست فیلم درخشان قیصر را در برزخ سینمای فقیر و بینوای فارسی بسازد. قیصری که با عصیان فردی و مرگ خودخواستهاش، نخواست وقتی که «آفتاب سه دفعه بیفته سر اون دیفال و سه دفعه که اذون مغرب رو بگن»، همه یادشون برود که او کی بود و برای چی مُرد. قیصری که فارغ از قضاوتهای اخلاقی و برداشتهای مدرن امروزی، نمیتوان حرکت فردی و ستیزهجویانه او را علیه ظلم، علیه قدارهکشی و تجاوز برادران آب منگل ستایش نکرد و از مرگ تراژیک او متاثر نشد. همانگونه که مرگ مصیب در فیلم خاک دل آدم را به درد میآورد. همانگونه که زخم خوردن داش آکل از پشت به دست کاکارستم نامرد، دردناک است. همان طور که مرگ حماسی و قهرمانانه سید رسول و قدرت در گوزن ها دلِ آدم را خون میکند. سینما اگر نتواند دل آدم را به درد بیاورد، به چه کار میآید؟ مسعود کیمیایی اما در این کار استاد است. او درد و کاراکترهای دردمند را خوب میشناسد و و در به تصویر کشیدن این دردها مهارت شگفتانگیزی دارد. هیچ سینماگری در سینمای ایران به خوبی کیمیایی نتوانسته درد یک آدم را به تصویر بکشد، همانگونه که فرد زینه مان، جان فورد، آرتور پن و وایلر در سینمای آمریکا روایتگر درد بودند.
زنده باشی آقای کیمیایی عزیز.
پرویز جاهد/ تهران، هفتم مرداد ۱۳۹۷»
منبع: ایلنا
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «خائن کشی» آنلاین میشود
- ماجرای برخورد کیمیایی با کاپولا و انتقاد کیمیایی از ساخت ادامه پدرخوانده توسط کاپولا
- کیمیایی از تجلیل تا تحلیل
- بزرگداشت مسعود کیمیایی برگزار شد؛ «قیصر» سخنگوی جامعه است/ کیمیایی بهزودی فیلم جدیدش را میسازد
- «قیصر»؛ خندقی در گذر زمان
- همزمان با سالگرد اولین نمایش عمومی «قیصر»؛ بزرگداشت مسعود کیمیایی برگزار میشود
- «جسدهای جاندار» در گالری ثالث؛ آثار مسعود کیمیایی تماشایی میشود
- رونمایی از فیلم مستند ساموئل خاچیکیان با پیام مسعود کیمیایی
- تحولات سیاسی و جریان موسوم به موج نو در سینمای ملی/ بهمناسبت روز ملی سینما
- بهمناسبت سالمرگ بهمن مفید/ جاهل جاودانه سینمای ایران
- عدالت به سبک قیصر مسعود کیمیایی/یادداشتی از کامبیز نوروزی
- از پخش پیام صوتی کیمیایی تا حضور گلچهره سجادیه در نمایش «دندان مار»
- نسخه اصلاح و مرمت شده «دندان مار» در موزه سینما نمایش داده میشود
- بیتا فرهی به خانه ابدی بدرقه شد
- تشویق طولانی مسعود کیمیایی در «بازنمایش قصه ترانههای ماندگار»/ کیمیایی از غم نبود مهرجویی گفت
نظر شما
پربازدیدترین ها
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- با امضای بیانیهای؛ ۱۵۷ نفر از فعالان هنری خواستار آزادی نوید میهندوست شدند
- پاسخ متقابل سعید مستغاثی به امیر اثباتی؛ اما به تخممرغهایش نیاز دارم!
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- علی زرنگار کارگردان «علت مرگ: نامعلوم»: آقای مستغاثی در حدود تخصصتان سخن بگویید
آخرین ها
- اندر احوالات هوش مصنوعی
- در سومین روز جشنواره فیلم فجر؛ بهرام رادان از هیات داوران جشنواره خارج شد
- آغاز دور جدید حراج شمارههای رند همراه اول
- تنور سرد روز دوم جشنواره فیلم فجر/ چرا باید هر فیلمی سر از جشنواره دربیاورد؟
- نقد «صنم» و «آنتیک»/ از چرایی حضور یک فیلم در جشنواره تا اثری که محترم ماند
- «رگهای آبی»؛ با فروغ، رزومهای برای باران
- واکنش پوریا شکیبایی به سوءاستفاده از صدا و تصویر پدرش در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر
- اختتامیه جشنواره بینالمللی تئاتر فجر / گزارش تصویری
- چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر برگزیدگانش را شناخت
- دومین روز جشنواره چهل و سوم فیلم فجر / گزارش تصویری
- تأملی بر فضای شنیداریِ «منطقهی دلخواه»/ خارجِ قاب، کمی آنسوتر
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر؛ از اعتراض به کیفیت اکران فیلمها تا قیمتهای عجیب بلیت در بازار سیاه
- جشنواره فیلم ساندنس در ایستگاه پایانی/ جایزه جشنواره آمریکایی به دو فیلم ایرانی
- اعلام نامزدهای دریافت جایزه در چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- «۱۹۶۸»؛ هیاهو برای هیچ
- اولین دوره جایزه آرونا واسودف و یک نامزدی دیگر برای «کیک محبوب من»
- اولین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- ماجرای پرواز پرچالش از انگلستان به استرالیا/ اثر جدید کارگردان برگزیده کن مقابل دوربین رفت
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر/ از دست دادن رضا بابک با مرضیه برومند تا سوءاستفاده از صدا و تصویر شکیبایی
- جوایز بخش تبلیغات اهدا شد/ غیبت چهرههای شاخص سینما در افتتاحیهی جشنواره فیلم فجر
- ترکیب داوران جشنواره برلین تکمیل شد
- بستههای ویژه همراه اول بهمناسبت دهه فجر ۱۴۰۳
- هنرمندان فعال در تئاتر خیابانی جوانانی دغدغهمند هستند
- ۹۰ نفر دیگر از فعالان هنری خواستار آزادی نوید میهندوست شدند
- سعید مستغاثی دوباره به امیر اثباتی جواب داد؛ حکایت دفتر کارگاه چرخ طیاره و دستیارش
- نشست خبری جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- پاسخ دوبارهی امیر اثباتی به جواب سعید مستغاثی؛ گفتوگو ادامه دارد
- پاسخ سعید مستغاثی به یادداشت علی زرنگار؛ حکایت پوری فِش فِشو و نگهبانی از دایی جان ناپلئون
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ بزرگداشت بابک، والیزاده و الوند در افتتاحیه جشنواره