سینماسینما، نوشین خدامی:
وارد یکی از پردیس های سینمایی شدیم. روی مانیتور زمانبندی سانس ها جمله ای نقش بسته بود که ما را به یاد فرودگاه مهرآباد انداخت:« فیلم سینمایی مصادره با سی دقیقه تاخیر به نمایش درخواهد آمد» !!!
با دوستان همراه فرصت را مغتنم شمردیم و به مرور خاطرات گذشته پرداختیم. کم کم خاطره ها رنگ و بوی طنز گرفت. انگار چون قرار بود به دیدن یک فیلم کمدی بنشینیم داشتیم خودمان را مانند ورزشکاران گرم می کردیم. سی دقیقه خندیدیم، سپس به سالن رفتیم تا اولین فیلم سینمایی مهران احمدی را ببینیم و بخندیم؛ اما دریغ! در طول نمایش فیلم به جز در سکانس های ابتدایی و پس از آن جز با چند شوخی جنسی صدای خنده مخاطبین در سالن بلند نشد . باز هم مردم هنگام دیدن یک فیلم کمدی فقط و فقط به چند جمله ی رکیک خندیدند، نه ویژگی های طنزآمیز اثر!
شروع «مصادره» خوش ریتم است. فیلم با تصاویر ضبط شده توسط یک تلفن همراه در دادگاه آغاز می شود. ذکریا در حال داد و فریاد بر سر قاضی قوه قضاییه است. این تصاویر که در یک شبکه ی فارسی زبان ضد انقلاب پخش شده است در اتاق بازجویی برای خود ذکریا پخش میشود. با این شروع مخاطب متوجه می شود که قرار است یک فیلم کمدی با طعنه ها و انتقادات سیاسی تماشا کند. این شروع ، نوید بخش یک فیلم با تمام ویژگی های ژانر کمدی است.
کاراکتر اصلی بدون نیاز به روایت راوی، در آیینه موسیقی های محبوبش که توسط خوانندگان کافه خوانده میشود، معرفی می گردد. تغییر چهره و لباس «خاوندی» با بازی بابک حمیدیان در سکانس های مختلف برای بیننده به اندازه کافی سوال برانگیز است. حال و هوای ماه های پایانی سلطنت پهلوی و اوضاع نابسامان کشور نیز در روزهای ابتدای انقلاب، با نگاهی منتقدانه به تصویر کشیده شده است.
کارگردان در همان ابتدا با میزانسن ها و موقعیت های طنز، سطح توقع مخاطب را نسبت به اثر خود بالا می برد. حتی در طراحی صحنه نیز ایده های جذابی دیده می شود. آن هنگام اسماعیل به عنوان مامور خرید اداره ساواک سیم کابل و شیشه نوشابه خریداری میکند؛ یا وقتی که پلاکارد «اعترافات تکان دهنده ماموران ساواک» پشت سر «اسی» خودنمایی می کند، بیننده امیدوار می شود که در طول تماشای فیلم، لحظات دیگری از این جنس طنز را خواهد دید.
«اسی» از ترس اعدام ایران را ترک میکند، وکالت زمین پنج هزار متری اش را به دوست هم پیاله اش «خاوندی» می سپارد. کاراکتری که قرار است نامش برای مخاطب یادآور نام یک مفسد اقتصادی باشد که این روزها در کشور کانادا زندگی می کند. تمام این ایده های خوب با خروج «اسی» و خانواده اش از ایران ناگهان تمام می شود. به یکباره لحن فیلم تغییر میکند و دوباره همان شوخی های عطاران وار آغاز میشود. تلاش موفق کارگردان برای دکوپاژها و میزانسن هایی که یادآور فیلمهای وسترن باشد ستودنی است ؛ اما دیگر از آن جنس طنز که در ابتدای فیلم وجود داشت، خبری نیست. گویی کارگردان برای موفقیت و فروش فیلمش به سراغ فیلم های پرفروش یا خوش ساخت کمدی سال های اخیر رفته است و از هر کدام مولفه ای را وام گرفته است؛ شاید بتواند یک فیلم موفق و پرفروش بسازد. شخصیت اسماعیل با بازی رضا عطاران یادآور بازی او در فیلم های «ورود آقایان ممنوع» و «نهنگ عنبر» است. ذکریا همان هومن سیدی سریال عاشقانه است. کاراکتر سخاپور نیز میرطاهر مظلومی در گشت ارشاد است . صدای ناصر طهماسب نیز به عنوان راوی ، خاطره ی روایت او را در «سن پترزبورگ» زنده می کند. البته یکی از نکات شگفت انگیز فیلم همین روایت راوی است! وقتی فیلم با ذکریا شروع می شود و او در حین بازجویی قصه خانواده اش را تعریف می کند، روایت قصه توسط طهماسب چه دلیلی می تواند داشته باشد؟
یکی از عجایب مصادره این است که چندین کارگردان موفق سینما در کنار مهران احمدی ایستاده اند، اما فیلم ایرادهای فاحشی دارد! آیا همین حضور رضا عطاران، هومن سیدی و نرگس آبیار به جای اینکه به نفع فیلم باشد به ضررش تمام شده است؟ آیا دوپاره بودن فیلم، مولود مشاوره های دیگران است؟ مشاوره های دیگران در پرده ی اول و خوش ساخت فیلم تاثیرگذار بوده یا پرده های دوم و سوم؟ چرا شخصیت مادر همسر اسماعیل تنها در یک سکانس حضور دارد و پس از چند سکانس متوجه میشویم که از دنیا رفته است؟ چرا سکانس بازی اسماعیل در کازینو و معامله اش با خدا ما را به یاد سکانس معامله ی پرویز پرستویی با خدا در «لیلی با من است» می اندازد؟ چرا سکانس های مجری گری سخاپور در شبکه ی معاند ما را به یاد آیتم های برنامه ای طنز به کارگردانی مهران مدیری می اندازد که چند سال پیش در فضای سایبری پخش شد؟ چرا مهران احمدی بهترین ها چهره ها ، بهترین ایده ها، بهترین لحظه ها را برای مصادره، مصادره کرده است؟ چرا مهران احمدی فیلم خودش را نساخته است؟
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «آقای زالو»؛ روایتی کمیک با طعم تلخ و گزنده
- «اجل معلق»؛ میان زمین و آسمان
- سریال «وحشی»؛ الهامی واقعی از یک اسطورهی شوم
- فیلمهای شهاب حسینی، مهران احمدی و حسین ریگی اکران میشود
- «وحشی»؛ اولین حضور سریالهای ایرانی در تورنتو
- درباره «وحشی»؛ شاخ و برگ ندهیم
- رضا عطاران با «اجل معلق» به شبکه نمایش خانگی میآید
- وحشیسازی یا وحشیزادگی؟/ روایتی از داود اشرف و زخم فرودستان در «وحشی»
- شروین حاجیپور تیتراژ ابتدایی «وحشی» را خواند
- در آستانه انتشار سریال؛ پوستر رسمی «وحشی» رونمایی شد
- از ۲۵ فروردین؛ سریال هومن سیدی به شبکه نمایش خانگی میآید
- آقای عطاران اگر قرار نبود به سوالی جواب دهید پس چرا در نشست خبری شرکت کردید؟
- اکران آنلاین «قیف» از سهشنبه
- چهار فیلم جدید با ترکیب تازهای از بازیگران روی پرده سینماها
- انتشار عکس گریم متفاوت رضا عطاران/ «قیف» اکران میشود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶





