تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۰۵/۲۸ - ۱۳:۳۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 199599

سینماسینما، محمد حقیقت؛

مدتی است که حضور کارگردانان ایرانی در اروپا و غیره چشم‌گیر شده و روز به روز به تعداد آنها افزوده می شود. این کارگردانان یا از ایران کار خود را شروع کرده و سپس در تلاش بوده اند در غرب راهی برای پیشرفت بیشتر کنند یا به دلیل شرایط اجتماعی و سانسور بیش از حد در کشور مجبور به مهاجرت شده اند که  امیر نادری از مشهورترین آنها در طی ۳۵ سال  اخیر است.  آخرین نمونه آن محمد رسول‌اف که  مخفیانه از کشور خارج شد تا مراحل پس تولید فیلم را در آلمان انجام دهد. وی با این فیلم برای نخستین بار به مسابقه کن ۲۰۲۴ راه یافت و جایزه ویژه داوران را گرفت . وی در حال حاضر در آلمان مستقر شده است.

تعدادی دیگر از فیلمسازان کار خود را از ابتدا در خارج از کشور شروع کرده اند مثل علی عباسی، علیرضا خاتمی و غیره و میلاد تنگشیر یکی دیگر از این گروه است که در ایتالیا به تحصیل سینما و سپس به فیلمسازی پرداخت و با اولین فیلم بلند داستانی‌اش به بخش «هفته بین‌المللی منتقدین ونیز» راه یافت و بلافاصله هم درجشنواره تورنتو پذیرفته شد. جشنواره ونیز از ۲۸ اوت تا ۷ سپتامبر و جشنواره تورنتو از ۵ سپتامبر آغاز خواهد شد.

داستان فیلم در باره عیسی یک جوان مهاجر سنگالی است که غیرقانونی خود را به ایتالیا در شهر تورین رسانده است. کافرمای او روزی از ترس پلیس عیسی را اخرج می‌کند. وی بعدا به کمک یکی از دوستانش دوچرخه‌ای قسطی می‌خرد تا در شغل جدید غذاهای آماده را در هر کجا و هر زمان بدست مشتریان برساند اما این آغاز ماجرا است تا اینکه روزی  دوچرخه که سرمایه کاری اوست دزدیده می‌شود ولی او از پا نمی‌نشیند….

بعد از دیدن فیلم با کارگردان آن به گفت‌وگو پرداختم.

اسم فارسی این فیلم را خودتان چی می‌گذارید ؟

من خودم پیشنهادی برای آن نداشتم . ترجمه‌ای که در سایت‌های ایرانی زبان کرده‌اند به‌نظرم خوب است. عیسی برای اینکه بتواند در هر شرایطی زندگی کند لذا باید غذاهای حاضری را به هر کجا و هر زمان برساند.  پشت ساکی که غذاها ها را هم حمل می‌کند همین نوشته شده است. در واقع این داستانی است برای هر جا و هر موقع  در ضمن این ماجرا  می‌تواند در هر جایی هم صدق کند.

بر این مبنا می‌توانیم بگوییم که شما هم به‌عنوان کارگردان در هر کجا و هر زمان می‌توانید فیلم بسازید ؟!

)کارگردان کمی خنده اش می گیرد(  بله این می‌تواند داستان خود ما باشد! بسیاری از این مهاجران سعی کرده اند از طریق گوناگون کاری انجام بدهند که در میان آنها کسانی که کارهای هنری کرده اند جلب توجه کرده اند.

آیا فیلمسازی را از ایران شروع کردید ؟

نه. از  ۲۰۱۱ در ایتالیا شروع کردم .  قبلا در ایران با دوستان گروه موسیقی داشتیم و سه تا آلبوم هم بشکل زیر زمینی  ساخته بودم  که با مشکلات روبرو شدیم. البته در کودکی به سینما علاقه‌مند بودم . بعدا به ایتالیا آمدم . البته از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ مشغول کارهای دیگری بودم . در اینجا  تحصیلات سینمایی کردم و بعد از چند ماه توانستم با قرض گرفتن دوربین از دانشگاه فیلم کوتاهی بسازم . برایم این کار جالب آمد و وسایل موسیقی که داشتم فروختم و وسایل فیلمبرداری خریدم. من سرانجام در دانشگاه تورین مدرک سینمایی گرفتم.

چه شد که ایتالیا را برای تحصیل و غیره انتخاب کردید؟

از بچکی به ایتالیا علاقه داشتم. پدرم عاشق سینما بود و در خانه آرشیو فیلم داشت کاست های فیلم ها را نگاه می‌کرد که بیشتر آثار ایتالیایی و نیورآلیسم بودند. وی فیلم‌های مارچلو ماسترویانی و سوفیا لورن و غیره را می‌دید. من این شانس را داشتم که با این سینما بزرگ شدم. حس می‌کردم که فرهنگ ایتالیایی به ما نزدیک بود.

فیلم‌های کوتاهی اولیه که ساختید در باره چه بود؟

در باره پدر و مادرم بود. وقتی که به ایران برگشته بودم با دوربینی که خریده بودم در نزدیکی دماوند از انها و زندگی عادی شان فیلم می گرفتم. بعدا که انها را مونتاژ کردم برایم جالب آمد. برای خودم در ابتدا به عنوان یک آرشیو شخصی تلقی می‌شد آنرا در ایتالیا به جشنواره‌ای دادم  که پذیرفته شد و یک دیپلم ویژه هم بدست آوردم. بعدا در ایتالیا فیلمی ساختم در باره مهاجرانی که از بالکان از چند کشور اروپایی می‌آمدند و حالت مستند داشت. بار دیگر که در سال ۲۰۱۷ که به ایران برگشته بودم در منطقه کردستان که زلزله ای رخ داده بود فیلمی هم آنجا ساختم.

برای ساخت اولین فیلم بلند سینمایی گویا چندین سال طول کشید تا بتوانید سرمایه آنرا فراهم کنید، درست است؟

بله ۶ سال طول کشید . وقتی ایده اولیه را داشتم با یک جوان سنگالی که با دوچرخه این طرف و آنطرف غذا می برد آشنا شدم، تمام تابستان را با او این طرف و آن طرف رفتم . وقتی که از مستند سازی می خواستم به فضای داستانی وارد شوم این ترس را داشتم.  لذا فکر کردم که از نزدیک باید شاهد ریزه کاری های زندگی آن شخصیت باشم – وی را حس کنم- شناخت بهتری از او بدست آورم و غیره. حالا می توانم بگویم از این کارم راضی هستم .

حالا که فیلم راجع به زندگی مهاجران است سوال پیش می آید که چی اتفاقی می افتد که یک ایرانی به جای مثلا پرداختن به زندگی یک مهاجر ایرانی سراغ یک مهاجر آفریقایی رفته ؟

فرقی نمی‌کند تراژدی یک آدم مهاجر و دردسرهای او فرق آنچنانی نمی‌کند. آنچه من در ایتالیا دیده بودم و دایم جلو چشمم بود این مهاجرین آفریقایی بودند که تقریبا هشتاد در صد مهاجرین را در ایتالیا تشکیل می‌دهد. البته چیزی را که اشاره کردید می‌تواند درست باشد و حتی می توانست جلب توجه تهیه‌کنندگان بیشتر قرار بگیرد اگر راجع به ایرانیان می‌ساختم . ولی دوست ندارم یک اتیکت رویم بخورد که چون ایرانی هستم باید راجع به ایرانی فیلم بسازم. بنظرم پاسپورت آدم نباید بگوید چه چیزی باید بسازد و یا نسازد! ما باید این آزادی را داشته باشیم که راجع به موضوعی که دوست داریم و آنرا حس می کنیم فیلم بسازیم.

در فیلم شما کمی حال هوای فیلم «دونده» امیر نادری دیده می‌شود. در طول فیلم می‌بینیم برای اینکه عیسی  به چیزی دست یابد همواره در حال دویدن و تلاش کردن است و حتی استفاده از چرخ و غیره این شباهت ها را به وجود می آورد اما از سوی دیگر یک نوع ستایش هم از فیلم دزد دوچرخه ویتوریو دسیکا هست که می تواند برای ایتالیایی هم جالب باشد.

به نکات جالبی اشاره کردید و کاملا درست است . البته فیلم امیر نادری یکی از شاهکارهای سینمای ایران است. اما در طول ساخت فیلم به این نکته دقت نکرده ام.

شاید بدانید که اولین باری که فیلم «دونده» در صحنه جهانی نشان داده شده بود در سال ۱۹۸۵ در همین جشنواره ونیز در سالن ولپی بود که دو نمایش محدود داشت و حالا که فیلم شما هم اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره ونیز آغاز می کند تصادف جالبی است. در ضمن جالب است که یکی از سرمایه گذارن فیلم کانال۳ ایتالیا است که به فیلم‌های هنر و تجربه کمک می کند.

بله این شانس را داشتم که توسط تهیه‌کننده ایتالیایی که کارهای فیلم را به عهده گرفته بود بتواند آنها را هم در کار شریک کند. در طول پروسه ساخت و نهایی شدن فیلم در مجموع حدود یک میلیون ونیم یورو بودجه فیلم شد. کانال ۳ در طول سال روی فیلم های مولف بسیاری – مستند و داستانی – سرمایه‌گذاری می‌کند که سینمای ایتالیا بدون کمک آنها قادر به تولید آنها نخواهد بود.

صحنه‌های خوبی در فیلم هست که فیلم را برای من جالب توجه کرده از جمله در کلیسا، همچنین آشنا شدن با آن دختری  که بعدا او را با دوچرخه  به جای غذای حاضری، غذای روحی و احساسی با خود به هر کجا حمل می کند.  صحنه دیگر آنجایی است که به خانه پیرزن ایتالیایی برای کمک به او وارد می شود. اینجاست که دوربین وارد جامعه خصوصی افراد معمولی آن کشور می شود و با قشری از آنها آشنا می شویم و غیره.

ممنون از توجه شما.

چه زمانی فیلم در ایتالیا به‌نمایش عمومی در خواهد آمد ؟

قرار است از ۱۱ سپتامبر  چند روز بعد از پایان جشنواره ونیز به‌نمایش عمومی در آید.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها