فریار جواهریان در ۹ اثر از داریوش مهرجویی در مقام طراحی صحنه و در یک اثر هم در مقام طراح لباس کار کرده است.
فکر میکنم اولین تجربه شما با جناب مهرجویی، فیلم سفر به سرزمین آرتور رمبو باشد که ما در ایران آن را ندیدهایم. چگونه تجربهای است؟
بله، یک ساعت فیلم برای تلویزیون فرانسه است که اتفاقا میخواستند با مرحوم ساعدی کار کنند که در یک کافه میگذشت و در آنجا شخصیتهایی میآیند و میروند. تلویزیون فرانسه از چهارتا خارجی خواست که راجع به فرهنگ فرانسه کار کنند و رویکردشان این بود که نگاه شما به فرانسه چیست؟! روی آن کار نشد و نشد… خلاصه دچار وضعیت بحرانی بودیم و من از آنجا که از بچگی در فرانسه بزرگ شده بودم و به شخصیت آرتور رمبو ارادت داشتم و میدانستم که او شاعر فرانسوی است که به فلسفه اشراق و به شرق علاقهمند و سالها در عدن (یمن) زندگی کرده بود، به داریوش پیشنهاد کردم که بیا مثل یک مستند کار کن، او قبلا هم درباره الموت مستندی ساخته و در آن زندگی حسن صباح را بازسازی کرده بود و در آنجا عده زیادی روشنفکر رفته و دربارهاش نظر داده بودند. حالا هم تصمیم بر این شد که این آدمهای روشنفکر درباره رمبو صحبت کنند و درکل نسبتا فیلم جمعوجور، ساده و خوبی شد و از همانجا کار من هم بهعنوان طراح صحنه آغاز شد. بعد هم اجارهنشینها در سال ۶۵ اتفاق افتاد.
این طراحشدن، انتخاب شما یا پیشنهاد جناب مهرجویی بود؟
انتخاب من نبود، چون من آدم نسبتا خجالتیای هستم و خیلی زیاد میل ندارم که خودم را جلو بیندازم و اسمم را بهعنوان سناریست و طراح صحنه بگذارند. بیشتر دوست دارم آن پشتها در سایه کارم را بکنم، ولی چون «اجارهنشینها» درباره ساختمان بود و به حرفه من ربط داشت، من راحتتر میتوانستم آن را کار کنم. همچنین میتوانستم راجع به لباسها کمک بدهم و درمجموع فیلمسازی برایم مثل یک ماجرای خانوادگی بود، چون بعدها هم کارگردانهای مختلف بهعنوان طراح صحنه به سراغم آمدند؛ به آنها گفتم که من بهخاطر شوهرم و خانوادهام این کار را کردهام. این درست مثل آشپزی است که در خانه میکنم و سعی میکنم که غذای خوشمزهای بپزم و غذایم هرگز نسوزد، همچنین بدمزه درنیاید. من دیگر آشپز حرفهای نیستم که بخواهم در بیرون از خانه در رستوران کار کنم یا برای خودم رستورانی داشته باشم. بنابراین به دنبال چسبانیدن اسمی نبودهام، اما درهرحال کارم مهم بوده است و آنچه در توان داشتهام انجام دادهام و داریوش هم خیلی راضی بود و از نظر دیگران بیخبرم!
حساسترین کارتان در کنار مهرجویی کدام است؟
سختترین کارم «هامون» است که دارای ۶۲ لوکیشن بود و در آن شخصیتهای متفاوتی حضور داشتند و فیلم از دوره فیلمبرداری طولانیمدتی برخوردار بود و فکر میکنم اواخر خرداد یا اوایل تیرماه شروع شد و در دیماه هنوز داشتیم صحنههای کنار دریا را فیلمبرداری میکردیم. خوشبختانه این فیلم در سینمای ایرانی خیلی خوب شد.
اهمیت آن برای خودتان در چیست؟
اهمیتش این بود که من با ژیلا مهرجویی کار کردم و ما در سینمای ایران طراح صحنه و لباس را از هم جدا کردیم و این دوتا حرفه مقولههای کاملا متفاوتی با هم هستند. ژیلا هم خیاط خوبی بود و لباس عروسش در «هامون» خیلی قشنگ بود و فکر میکنم همکاری من با ژیلا بسیار اهمیت داشت و ما تقریبا رویکرد مدرنی به صحنه و لباس داشتیم و سلیقههایمان اروپایی بود و این نگاه ما را از فکر کاملا کهنه ایرانی دور میکرد. بعد از همکاری من و ژیلا دیدیم که در سینمای ایران خیلیها از روی کار ما کپی کردهاند و این خودش علامت خوبی بود، وقتی میدیدیم که خیلیها مثل ما کار میکنند.
این تأثیرگذاری برایتان جالب بوده است؟
بله.
بعدا بحث ساخت یک فیلم دیگر به نام «کارآگاه یحیی» پیش آمد که معلوم نیست چه سرنوشتی یافت.
آن فیلم هرگز ساخته نشده است. فیلمنامهاش بر اساس یک رمان از رضا جولایی بود که رمانش خیلی عالی است؛ یک ماجرای پلیسی.
چرا کار نشد؟
فکر کنم هیچگاه بودجهاش پیدا نشد و هیچوقت هم نشد… حتی آن را به روسی ترجمه کردیم و به باکو فرستادیم. داریوش دوست داشت در آنجا یا یک جای خیلی سرد و کوهستانی کار شود. این فیلم درباره یک چاهکن (مقنی) بود.
فکر کنم آخرین کارتان با آقای مهرجویی درخت گلابی و در سال ۷۶ بود؟
خیلی درخت گلابی را دوست دارم و پیشنهاد من بود که قصه گلی ترقی را فیلم کنیم و ما با گلی و داریوش روی سناریویش خیلی کار کردیم؛ مثلا پیشنهاد من این بود که این دختر همهاش سرش پوشیده نباشد، برای همین سرش را تراشیدیم و کلاهی بر سرش گذاشتیم، اما آن خانهباغ را خود داریوش در آبعلی پیدا کرد، اما ایده کلاه از من بود.
بهترین کارتان در میان این کارها هنوز هم کدام است؟
هامون! در آنجا دستیارم معصومه وثوق بود که او هم آرشیتکت و تحصیلکرده معماری از پاریس بود و کمتر پیش میآید دو آرشیتکت در یک کار در کنار هم برای یک فیلم کار کنند. او آدم با دانش و مطالعهای بود و اطلاعات گستردهای راجع به تمام سبک مبلها داشت و این باعث میشد که اطلاعات فوقالعادهای را به فیلم بدهد.
چرا بعد از آن با آقای مهرجویی کار نکردید؟
ما از هم جدا شدیم و دیگر همکاریمان با هم قطع شد.
با دیگران چرا کار نکردید؟
طراحی، حرفه من نبود و من این کار را از سر لطف برای شوهرم میکردم. اصلا با هیچکس دیگر نمیتوانستم کار کنم. بعد از جدایی هم شرایط دیگر طوری نبود که با داریوش کار کنم.
آیا هنوز رابطهتان با جناب مهرجویی حفظ شده است؟
بله. رابطه خوبی با هم داریم و هر دو، سه روز به هم زنگ میزنیم و هر دو، سه ماه یکبار همدیگر را میبینیم، چون ما سه فرزند داریم و همچنان با هم در ارتباطیم.
درباره تولدشان چه حرفی دارید؟
تولدش را تبریک میگویم و برایش آرزوی سلامتی، سلامتی، سلامتی و آرامش، آرامش و آرامش… میکنم… . داریوش مهرجویی برای این کشور یک سرمایه ملی است و دوست دارم که مسئولان واقعا حواسشان به او باشد و از داریوش تا میتوانند مراقبت کنند و به نظرم تا مادامی که زنده هستیم باید قدر یکدیگر را بدانیم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- در مراسم زادروز زندهیاد «داریوش مهرجویی» مطرح شد؛ مهرجویی سهم عمدهای در بخشهای مختلف تاریخ سینمای ایران دارد
- موزه سینما برگزار میکند: «مهرجویی؛ سینماگر فیلسوف»
- سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد؛ ابعاد پرونده قتل داریوش مهرجویی روشن است
- پایان کار جشنواره فیلم کوروش با معرفی برگزیدگان
- مراسم سالگرد قتل داریوش مهرجویی و همسرش برگزار شد؛ دادخواهی دوباره در سالگرد «شب هولناک سینمای ایران»
- بزرگداشت داریوش مهرجویی در جشنواره کوروش
- کانون کارگردانان سینما برگزار میکند؛ مراسم اولین سالگرد قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر
- نمایش «بانو» در جشنواره فیلمهای ایرانی کوروش/ برگزاری یادبود داریوش مهرجویی در تورنتو
- سینمای ملی ایران را تعریف کنید و شکل آن را بکشید
- اختتامیه پاسداشت فرهنگی روز ملی سینما؛ یادبود کیومرث پوراحمد و داریوش مهرجویی برگزار شد
- تحولات سیاسی و جریان موسوم به موج نو در سینمای ملی/ بهمناسبت روز ملی سینما
- برگزاری مجدد دادگاه متهمان قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر
- هارون یشایایی: مهرجویی خیلی اهل مدارا بود
- معرفی فیلمهای راه یافته به مرحله دوم جایزه ایسفا
- وکیل متهم ردیف اول: شاید هیچ وقت ابهاماتِ پرونده قتلِ مهرجویی و همسرش حل نشود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ مجوز ساخت سینمایی برای ۶ فیلمنامه صادر شد
- «ماهی سیاه کوچولو» نه سفارشی است نه سیاسی/ حاشیهنگاری بر سال ۱۳۶۰
- نگاهی به فیلم پرویز ساخته مجید برزگر / پرویز، مستند یک سقوط پس از هبوط
آخرین ها
- نامزدی دو بازیگر فیلم علی عباسی در اسکار
- یک فیلم از کارگردان ایرانی در ساندنس/ آغاز جشنواره آمریکایی بعد از آتشسوزی لسآنجلس
- با حضور احتمالی دیکاپریو و اسکورسیزی؛ اقتباس سینمایی «شیطان در شهر سفید» جان گرفت
- فیلم رسولاف در میان کاندیداهای نهایی آکادمی/ «دانه انجیر معابد» نامزد اسکار بهترین فیلم بینالمللی شد
- نامزدهای اسکار ۲۰۲۵ اعلام شد/ انیمیشن ایرانی در جمع نامزدهای نهایی اسکار
- معرفی نامزدهای تمشک طلایی؛ «جوکر ۲» با ۷ نامزدی پیشتاز بدترینهای سال شد
- غولی که دنیای سرگرمی را میبلعد/ آیا درآمد نتفلیکس در سال جدید بیشتر از ۴۰ میلیارد دلار میشود؟
- نشریه ورایتی پیشبینی کرد؛ انیمیشن ایرانی نامزد جایزه اسکار میشود
- مراسم رونمایی و اکران فیلم مستند «آواز باد» / گزارش تصویری
- به بهانه سریال «زخم کاری»/ فقط خشونت است و حرص و آز
- فوت برنده جوایز اسکار، کن و سزار؛ برتراند بلیه درگذشت
- نشان ویژه «روابطعمومی پیشگام در کاربرد هوش مصنوعی» به همراه اول اعطا شد
- «جن زدگان» ایبسن روی صحنه تئاتر شهرزاد میرود
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ مجوز ساخت سینمایی برای ۶ فیلمنامه صادر شد
- صداپیشه «مهمونی» به «۱۰۰۱» پیوست
- تنها یک فیلم کوتاه، سهم سینمای ایران در برلین؛ فیلمهای جشنواره برلین ۲۰۲۵ اعلام شد
- جوایز سینمایی لومیر اهدا شد؛ ۵ جایزه به «امیلیا پرز» رسید/ «دانه انجیر معابد» بهترین محصول مشترک اروپا شد
- به بهانه تبلیغات «کیولین» و «بنمانو» در سریال «قهوه پدری» مهران مدیری؛ جایی که برندها به قلب داستان میرسند
- هتتریک دیزنی در ۲۰۲۴/ فروش «موآنا ۲» از مرز یک میلیارد دلار گذشت
- نمایندگان جدید وزارت ارشاد در شورای صدور مجوز ساترا معرفی شدند
- «تاری» در راه لهستان
- نکوداشت خسرو سینایی برگزار شد؛ سینماگری که فردگرا و خودنما نبود
- مراسم جوایز «جوی» برگزار شد/ هاپکینز، فریمن و دیگر ستارهها در عربستان
- هوشنگ مرادی کرمانی: هیچ وقت مُهر سیاسی نخوردم و نمیخورم
- آغاز به کار نخستین نمایشگاه «اهواز پترواکس» با حضور همراه اول
- جزئیاتی درباره «۱۰۰۱ قاب»؛ قصه شهرزاد و هزار و یک شب در جشنواره برلین
- ویژگیهای تفکری که سینما را از بنبست و سکون نجات داد
- «خائن کشی» آنلاین میشود
- مستند «در میان امواج» و روایتی زنانه از جنوب ایران
- جوآن پلورایت درگذشت