سینماسینما، علی اشرفی
اوپنهایمر (Oppenheimer) آخرین ساخته کریستوفر نولان (Christopher Nolan)، کارگردان بریتانیایی – آمریکایی، با بازی بینقص کلین مورفی (Cillian Murphy) در نقش جولیوس رابرت اوپنهایمر است. این فیلم با فروش موفق در گیشه، بهعنوان پرفروشترین فیلم در مورد جنگ جهانی دوم است.
فیلم یک برداشت آزاد و دلخواه کارگردان درباره اتفاقات جنگ نیست؛ بلکه روایتی بینظیر و بدون قضاوت، درباره روند زندگی دکتر اوپنهایمر (پدر بمب اتم) بین سالهای دانشجویی و پیری آن است.
نولان در فیلمهای قبلی، خود را بهعنوان یک کارگردان دقیق به اثبات رسانده است. او استاد تعلیقهای بهوقت و نشانههای معنادار است. لایهای بودن آثار او نزد مخاطبان موردی کاملاً مشهود است؛ بهطوری که گاهی یکبار دیدن برای فیلمهای او کافی نیست.
در اوپنهایمر نیز او به این سنت خود پایبند بوده است. استفاده از نشانههای معنادار و تعلیقها، پل ورود مخاطب به لایههای زیرین اثر است. نگاه سطحی به این فیلم بیشک بزرگترین خیانت به اثر هنری او است.
قضاوتها و نقد در باب ضدجنگ بودن این فیلم حرفی بیهوده بوده چرا که او تمرکز خود را بر روی شخصیت گمارده و جنگ فقط فضایی است که داستان در آن روایت میشود. این نکته بسیار مثبت فیلم است. اصل موضوع فیلم برچسبهایی از جنس موافقبودن یا مخالفبودن فیلم در مورد جنگ را مدنظر ندارد؛ روایت داستان متمرکز بر روی شخصیت تأثیرگذار قرن بیستم است.
اخلاق حرفهای نزد مترجمان، وفاداری به اصالت اثر را یک امر بدیهی و لازم به شمار میآورد. مترجم هیچگاه نباید قضاوتها و برداشتهای مربوط به امر زیسته خود را در اثر وارد کند. نولان بهخوبی از پس ترجمه متن زندگی اوپنهایمر برآمده است. او هیچگاه به تأیید ساختهشدن بمب اتم نپرداخته بلکه، روایتی یکدست به دور از قضاوتها به مخاطب ارائه میدهد.
بر آمدن از پس این کار خطیر نیاز به نیروی خلاقی دارد که فقط نولان توانایی آن را دارد؛ او با استفاده از تعلیق که در آن بسیار کارکشته است این قضاوتها را از اثر خود دور میکند. از نمونه آن میتوان به سرنوشت جین در همین فیلم اشاره کرد. جین، در یک سکانس با دو پلان متفاوت، دو نوع مرگ متفاوت را تجربه میکند. در پلان اول مرگ خودخواسته و در پلان دوم قتل توسط شخص دیگری؛ این یک تعلیق و روایت صرف است که مخاطب را برای انتخاب، دعوت به همکاری میکند. مخاطب نزد خود در قامت تصمیمگیرنده انتخاب میکند کدام مرگ را قبول کند. نمونههایی ازایندست تعلیقها که در آثار نولان کم نیستند ما را به این سو هدایت میکند که با اثری در راستای جنگ یا ضدجنگ رو به رو نیستیم و فقط به نظاره شخصیت اصلی داستان و شکاف شخصیتی آن مینشینیم.
ابتدا و انتهای فیلم ما را در این باور که اثر افکار ضد جنگی دارد مشکوک میکند. در ابتدای فیلم متنی ظاهر میشود با این مضمون که “پرومته آتش را از خدایان دزدید و به انسان داد، به همین دلیل او را به صخرهای زنجیر کردند و تا ابد شکنجه کردند” و در پایان فیلم هم تصویر کره زمینی نشان داده میشود که توسط آتش محاصره شده که این اشاره به مجازات اوپنهایمر دارد. او با برپاساختن این آتش و با استفاده از نیروی ویرانگر علم، لایق مجازات بوده همانطور که در افسانه پرومته آمده است. این دو سکانس شاید ما را به سمت اثری ضدجنگ رهنمود کند؛ اما این بسیار تعبیر سطحی و سادهلوحانهای است. باید توجه داشت که این برداشتها، برداشتهایی از یک شخص بیرونی نیست؛ بلکه برداشتهای شخصیت از خود، و روان خود است. مصداق این حرف را میتوان به دیالوگ دو بار تکرار شده در فیلم که مونولوگی درونی است ارجاع داد؛ “اکنون به مرگ تبدیل شدهام، نابودگر دنیا”. از طرف دیگر در سکانسهای پایانی و ملاقات با انیشتین، اوپنهایمر خود را سزاوار مجازات میداند. در این مثالها مصداقی برای ضدجنگ بودن فیلم نیست و موردنظر بعد روانشناختی شخصیت است.
یکی از نقدهای منفی به این فیلم که خلاف ایده اصلی فیلم نیز بوده؛ نشانندادن آسیبدیدگان راستین بمب اتم در ژاپن است. این نقد اشتباه است زیرا کارگردان قصد تولید اثری ضدجنگ ندارد، بلکه شخصیت اوپنهایمر، موردتوجه و محور اصلی فیلم است. او قضاوتها را به شکل استادانهای با روش روایتگری تاریخ و استفادهکردن از خرده شخصیتها با بازیهای درخشان، بر عهده مخاطب گذاشته است. کلوزآپهای متعدد طولانی و توهماتی سازمانیافته در راستای ایده علمی شخصیت اصلی، همگی گواه این ادعاست.
قطرات باران که در فیلم چندین بار تکرار میشود، نشان از شکاف هستهای، بمباران هسته اتم توسط نوترون، ورود به دنیای درونی و ایده کلی اوپنهایمر را دارد. نولان در این فیلم تمرکز خود را بر شکاف شخصیتی خالق بمب اتم معطوف کرده تا شکاف اورانیوم. او به شکل فوقالعادهای برچسبهای ضد جنگی اثر را از خود برمیدارد و قضاوتکردن را برعهده مخاطب میگذارد. شاید بتوانیم این ادعا را کنیم که هر کارگردانی غیر از نولان این اثر را خلق میکرد بیشک در کمترین حالت بارقههایی از ضدجنگ بودن را به اثر خود نسبت میداد؛ اما ویژگی کارگردانی خوب نولان برداشتن این برچسبهاست.
در مجموع خواندن این فیلم بهعنوان اثری ضدجنگ کاملاً بیهوده است. این فیلم اصلاً درباره جنگ سخن نمیگوید که بگوییم حکم تأییدی به آن میدهد یا نه؛ بلکه فیلم یک اثر بدون قضاوت و کاملاً بیرونی از زندگی پدر بمب اتم (اوپنهایمر) است. در معنای واقعی کلمه ما با یک فیلم از بیوگرافی شخص مهم قرن بیستم طرف هستیم. خرده برداشتها جایی در اثر ندارند و کارگردان هیچ رهنمود یا سمتوسویی به فیلم نمیدهد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- پس از هفت ماه؛ فیلمبرداری «اودیسه»ی نولان به پایان رسید
- یک سال پیش از اکران؛ بلیتهای آیمکس «اودیسه» از فردا فروخته میشود
- لوگان مارشال-گرین به «اودیسه» پیوست/ کاسمو جارویس از فیلم نولان جدا شد
- آیا «اودیسه»ی نولان موفقیت «اوپنهایمر» را تکرار خواهد کرد؟
- فیلمی با بودجه حدودی ۲۵۰ میلیون دلار؛ «اودیسه» نولان به نیمه راه رسید
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ فیلمِ بعدی نولان، اقتباسی از اودیسه است
- به خاطر نقش برجسته در صنعت سینما؛ کریستوفر نولان و همسرش، شوالیه و بانوی فرمانده شدند
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- بر اساس یک نظرسنجی؛ «اوپنهایمر» بهترین فیلم دهه ۲۰۲۰ شد
- به مناسبت دهمین سالگرد ساخت؛ «میان ستارهای» دوباره به سینماها بازمیگردد
- روایتی از یک جنایت/ نگاهی به فیلم «بیبدن»
- کیلین مورفی، بهترین بازیگر مرد آکادمی فیلم و تلویزیون ایرلند/ پیروزی «اوپنهایمر» کامل شد
- ژاپنیها سرانجام «اوپنهایمر» را تماشا کردند/ واکنشهای متفاوت
- برای خدمات ارزنده به صنعت سینما؛ کریستوفر نولان و اما توماس شوالیه میشوند
- معرفی برگزیدگان اسکار ۲۰۲۴/ «اوپنهایمر» بهترین فیلم شد
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم





