تاریخ انتشار:1403/08/30 - 13:53 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 202432

سینماسینما، ترجمه: امیر سلیمانی؛

فیلم «شرور» (Wicked) به کارگردانی جان ام. چو، اقتباسی از موزیکال محبوب برادوی و بر اساس رمان «شرور: زندگی و زمانه جادوگر شریر غرب» نوشته گریگوری مگوایر است. این کتاب، برداشتی جدید از داستان «جادوگر شهر آز» اثر ال. فرانک باوم، پیشینه‌ی شخصیت الفابا، جادوگر شریر غرب، را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد چگونه تجربیات تلخ زندگی، او را به یکی از نمادهای منفی این جهان تبدیل کرده است.

رادیوی ملی عمومی آمریکا (NPR) در مطلبی مفصل به بررسی این فیلم می‌پردازد.

الفابا و گلایندا: از تضاد به دوستی

الفابا (سینتیا اریوو)، دختری با پوستی سبز است که از کودکی به دلیل ظاهر متفاوت خود از سوی جامعه و حتی خانواده‌اش طرد شده است. این تبعیض‌ها باعث شده‌اند او قدرت جادویی خود را کشف کند که تحت تأثیر خشمش به طرز غیرقابل کنترلی بروز می‌یابد. او توسط مادام موربل (میشل یئو)، مدیر سخت‌گیر دانشگاه Shiz، برای آموزش جادوگری انتخاب می‌شود.

در همین حال، گلایندا (آریانا گرانده)، دختری شاد و خودمحور، مجبور می‌شود اتاق خود را با الفابا شریک شود. این دو شخصیت که از هر لحاظ با هم تفاوت دارند، در ابتدا در تضاد کامل قرار دارند: الفابا را می‌توان نماینده‌ی دختران «گوتیک» دانست، در حالی که گلایندا نماد «باربی» است. با این حال، در طول فیلم، دوستی عمیقی بین آن‌ها شکل می‌گیرد که به نقطه‌ی قوت اصلی داستان تبدیل می‌شود. صحنه‌ی بالماسکه‌ی Ozdust Ballroom، جایی که گلایندا به تمسخر همکلاسی‌ها نسبت به الفابا واکنش نشان می‌دهد و با او می‌رقصد، به خوبی این تحول را به تصویر می‌کشد.

تفاوت‌های فیلم و نسخه‌ی موزیکال

فیلم «شرور» در بسیاری از موارد به نسخه‌ی موزیکال وفادار باقی مانده است، اما تغییراتی نیز به همراه دارد. از جمله می‌توان به جلوه‌های بصری خیره‌کننده و استفاده از CGI برای خلق جهان آز اشاره کرد که تجربه‌ای متفاوت نسبت به صحنه‌های زنده موزیکال ایجاد کرده است. با این حال، برخی طرفداران معتقدند که فیلم نتوانسته همان انرژی و حس زنده‌ای که در اجرای صحنه‌ای موزیکال وجود داشت را به تصویر بکشد. موسیقی استیون شوارتز همچنان ستون اصلی روایت است، اما در بخش اول فیلم، هیچ آهنگ جدیدی اضافه نشده است.

یکی دیگر از تفاوت‌های قابل توجه، تمرکز کمتر بر شخصیت‌های فرعی مانند نساروز (خواهر الفابا) و فایرو (عشق الفابا) است که در نسخه‌ی صحنه‌ای موزیکال نیز به آنها به شکلی مختصر پرداخته شده بود، اما در فیلم نیز توسعه‌ی بیشتری نیافته‌اند.

پیام‌های اجتماعی و تمثیل‌های سیاسی

فیلم «شرور» فراتر از داستان دوستی، به تمثیل‌های اجتماعی و سیاسی پرداخته است. در سرزمین آز، حیوانات تکامل یافته‌اند و مانند انسان‌ها می‌توانند صحبت و زندگی کنند، اما به دلیل این ویژگی‌ها، با تبعیض و آزار مواجه می‌شوند. این پیام، که در زمان انتشار کتاب مگوایر نمادی از مقاومت در برابر جنبش‌های فاشیستی بود، همچنان با مسائل روز جامعه‌ی ما همخوانی دارد.

انتخاب سینتیا اریوو، بازیگری سیاه‌پوست، برای نقش الفابا نیز این پیام را پررنگ‌تر می‌کند. پوست سبز او در فیلم نماد تفاوت و طرد اجتماعی است. در یکی از صحنه‌های فیلم، جمعیت آز تحریک می‌شود که “پوست او نماد ذات پلیدش است.” این جمله، تمثیلی واضح از تبعیض‌های نژادی در دنیای امروز است.

اجراها و نقاط قوت بصری

اجرای سینتیا اریوو و آریانا گرانده یکی از برجسته‌ترین نقاط قوت فیلم است. این دو بازیگر که سابقه‌ی تئاتر دارند، موفق شده‌اند با شیمی عالی، رابطه‌ی پر فراز و نشیب شخصیت‌هایشان را به تصویر بکشند. صحنه‌هایی مانند اجرای «What Is This Feeling?» و اوج احساسی «Defying Gravity»، از برجسته‌ترین لحظات فیلم هستند. طراحی لباس توسط پل تازول و رقص‌های خلاقانه‌ی کریستوفر اسکات نیز به زیبایی بصری فیلم کمک شایانی کرده‌اند.

انتقادها: دو بخشی شدن و ضعف روایت

یکی از انتقادهای جدی به فیلم «شرور» تصمیم بحث‌برانگیز برای تقسیم داستان به دو فیلم است. بخش اول، با زمان ۲ ساعت و ۴۱ دقیقه، تنها به نیمه‌ی ابتدایی موزیکال می‌پردازد و در اوج خود، یعنی «Defying Gravity»، به پایان می‌رسد. این پایان ناگهانی حس نیمه‌تمامی به مخاطب می‌دهد و باعث می‌شود بسیاری از تماشاگران احساس کنند که داستان به‌درستی به سرانجام نرسیده است.

این موضوع به‌ویژه زمانی بیشتر به چشم می‌آید که فیلم نتوانسته جزئیات بیشتری از رمان اصلی مگوایر را به داستان اضافه کند. همچنین، عدم اضافه شدن آهنگ‌های جدید و تمرکز محدود بر شخصیت‌های فرعی، این حس را تقویت می‌کند که روایت می‌توانست عمق بیشتری داشته باشد.

بخش دوم: امید یا تکرار؟

با توجه به اینکه بخش دوم فیلم وعده داده شده تا آهنگ‌های جدیدی داشته باشد و احتمالا بر روی شخصیت‌پردازی و روایت عمیق‌تر تمرکز کند، بسیاری از طرفداران همچنان امیدوارند که این قسمت بتواند ایرادات بخش اول را جبران کند. اما در عین حال، این نگرانی وجود دارد که بخش دوم نیز از همان ضعف‌های ساختاری رنج ببرد و به جای خلق تجربه‌ای تازه، تنها تکرار تجربه‌ی نیمه‌تمام بخش اول باشد.

نتیجه‌گیری

فیلم «شرور» با تمام نقاط قوت و ضعفش، اثری است که توانسته روح موزیکال محبوب برادوی را به دنیای سینما بیاورد. اجرای تأثیرگذار بازیگران، پیام‌های اجتماعی قوی، و جلوه‌های بصری خیره‌کننده از نقاط قوت فیلم هستند. اما تصمیم برای دو بخشی کردن داستان و برخی ضعف‌های روایی ممکن است باعث شود که بخشی از مخاطبان احساس نارضایتی کنند. حال، همه‌ی نگاه‌ها به بخش دوم دوخته شده تا ببینیم آیا می‌تواند انتظارات را برآورده کند یا خیر.

فیلم شرور در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۳ در سالن تئاتر ایالتی سیدنی، استرالیا، برای اولین بار به نمایش درآمد و قرار است در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳ در ایالات متحده به صورت سینمایی اکران شود.

منبع: ان‌پی‌آر

لینک کوتاه

 

آخرین ها