تاریخ انتشار:1395/06/07 - 01:25 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 25267


فراستی گلمکانی عقیل قیومی

آقای فراستی خیلی دور نرویم، شما سخن چند لحظه پیش خود را هم فراموش و تکذیب می کنید، دهه شصت که جای خود دارد! تماشاگران میلیونی تلویزیون دیدند و شنیدند که با همان منش از خود مطمئن که لابد مو لای درزش هم نمی رود، گفتید که سیدمحمد بهشتی- مدیر عامل وقت بنیاد سینمایی فارابی- سرمقاله ی پرونده ی «آنسوی مه» را در مجله فیلم نوشته و چند لحظه بعد که متوجه اشتباه خود شدید و حتی فیلمساز مستعد سابق در نقش مجری هم نتوانست ماستمالی اش کند، به شکل اعجاب انگیزی درصدد برآمدید که خود را تبرئه کنید که نه من چنین حرفی نزدم. لطفن به شعور ما بینندگان توهین نکنید آقا! هوش چندانی نمیخواهد که شما، آقای مجری و ما بینندگان دریابیم که هوشنگ گلمکانی- سردبیر محترم دیرپاترین مجله ی تخصصی سینمایی پس از انقلاب- به این بساطی که به نام یک برنامه ی سینمایی در تلویزیون به پا شده، افتخار داده و حاضر به شرکت در برنامه ای شده که بتدریج دستش رو شد و همان وقت با قاطعیت اعلام کرد که دیگر وارد این بازیِ حضور نخواهد شد. گلمکانی را اگر خوب بشناسید می دانید که از بحثهای پینگ پونگی و یکی من گفتم یکی تو بگو به شدت بیزار است. مجال میخواهد تا حرفهایش را بزند ولی مگر می شود ادعای شناخت گلمکانی را داشت و پرسشی موذیانه را در میانه ی یک بحث کلی که همگان و به ویژه سینمادوستان از چند و چونش اطلاعاتی دارند، مطرح کرد و انتظار داشت تا نام و نشانی دقیق بدهد. گلمکانی کسی است که اگر نطرسنجی های اخیر مجله سینمایی ۲۴ را دیده باشید، مقابل برخی پرسش ها ترجیح داده نامی از کسی نیاوَرَد تا به تنشی بیش از این در فضای پُر سوء تفاهم کنونی سینما دامن نزند. او کسی است که با صراحت در مجله اش نوشته که «بله من یک سانسورچی هستم برای مجله ای که مسئولیتی در آن دارم» چون حفظ حیات مجله مقدم بر هر چیزی است. می توان این رفتار محافظه کارانه را دوست نداشت ولی دوست نداشتن هر یک از ما به خودمان مربوط است. این مجله دارد به زیستن اش ادامه می دهد. نه آقایان این رسمش نبود و بوی دام گستردن به مشام می رسید. گلمکانی پیش از حضور در برنامه اعلام کرد که اهل پاسخ دادن به هر ربط و بی ربطی نیست و فقط قصد دارد اعلام کند که «لطفاً تاریخ را تحریف نکنید» و با همین هدف هم به برنامه آمده بود. امیدوارم که آقای مجری و کارشناس کمیابش هم به این نتیجه رسیده باشند که گلمکانی گزینه ی مناسبی برای دامن زدن به یک نمایش جنجالی نیست. گلمکانی را میتوان دوست داشت یا نداشت ولی تنها کسی بود که احساس میشد در آن میزانسن سه نفره، خودِ خودش است با تمام بضاعتش و میگوید: «مجله ام محصول یک عشق بود و هست، لطفاً باری بیش از توانش روی آن نگذارید.»

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظرات شما

  1. امیر امیرافشاری
    ۷, شهریور, ۱۳۹۵ ۱۰:۴۶ ق٫ظ

    مانور و تأکید چندباره جناب فراستی روی نام محسن مخملباف ، در حالی صورت گرفت که انگار فراموش کرده بود که آقای مخملباف محصول همان حوزه هنری است که آقایان در آن نهاد، مجله سوره را منتشر می‌کردند. آقای فراستی چنان با صراحت بیان می‌کند که آقای گلمکانی مستندی درباره محسن مخملباف ساخته که انگار یادش رفته همراه دوستان و همفکرانش، در همان مجله سروش، مصاحبه‌ای پنج‌ساعته با محسن مخملباف داشته‌اند. محسن مخملباف دهه شصت و هفتاد، اپوزیسیون نبود بلکه فیلمساز تأییدشده – و تحسین شده – همین کشور بود. اتهام دیگر، حمایت مجله فیلم از زنده‌یاد عباس کیارستمی است؛ فیلم‌ساز پرآوازه و مورد احترام همه سینمای جهان.

  2. ناشناس
    ۷, شهریور, ۱۳۹۵ ۲:۰۰ ب٫ظ

    اصرار بر محافظه کار بودن از سوی گلمکانی کافی بود که بدانیم او در دوره ای که قبل از چاپ باید محتوای مجله اش را به تایید دولت برساند نمی توانست رویکرد منتقدانه در برابر سیاست های سینمایی دولت های وقت اختیار کند. مضافاً که او به عنوان تنها نشریه معتبر سینمایی از نظر حرفه ای می بایست برای بخش های مختلف تنها جشنواره سینمایی آن سال ها که خوراکش را دولتی ها جور کرده بودند، مطلب و گزارش تولید می کرد و خبر موفقیت های جشنواره ای سینماگرانی که با تشویق دولت ها راهی جشنواره ها می شدند، منعکس سازد. خیلی ها زندگی آرام و بی دغدغه را به کار پر ریسک ترجیح می دهند.

نظر شما


آخرین ها