سینماسینما، مینو خانی
تشویق تک تک مخاطبان که به مرور زیادتر میشد، نشان میداد که بیشترشان مثل من دربارۀ پایان نمایش تردید دارند، مثل حرکتهای همراه با تردید برای خروج از سالن. چرا؟ چون بازیگران همچنان داشتند بازی میکردند و بر خلاف معمول پایان نمایشها، به پا نایستادند و از مخاطب تشکر نکردند و از کارگردان دعوت نکردند به صحنه بیاید و خلاصه به اصطلاح تئاتریها رورانسی غیرمعمول بود. این غیرمعمول بودن در شروع نمایش هم وجود داشت: صدای خانمی از بلندگوی سالن شنیده شد که دربارۀ نمایش توضیح میداد و تاکید میکرد قرار نیست چیز خاصی را به تماشا بنشینیم: «در دنیای امروز بین انسانها عملا هیچ ارتباط حقیقی وجود ندارد و تنها توهمی از ارتباط وجود دارد و زبان که یکی از مهمترین ابزارهای ایجاد رابطه و شالودۀ کنشهای آدمی است، کارایی و قدرت خود را از دست داده است و کلمات به صورت بستههای آماده و از پیش تعیین شده به صورت کلیشهها و عادات و تکرار درآمدهاند».
نمایش «خانم آوازهخوان کله طاس» نوشتۀ اوژن یونسکو با ترجمۀ علی باش را حمیدرضا مرادی به عنوان اولین تجربه کارگردانیاش به صحنه برده است. متنی از نویسندهای پیشگام در تئاتر آوارنگارد فرانسه و سبک آبزورد که شاخصۀ آن اغراق، تکرار، عبارات بیمعنی و بیارتباط با یکدیگر در ایجاد فضایی تراژدی-کمدی است؛ یعنی دقیقا همان چیزی که در نمایش دیده و حس میشود.
خانمی با لباس پیشخدمت سمت راست صحنه است و در مقابل او تعداد زیادی فنجان سفید روی مکعبهای چوبی سفید (چهارپایه مانند) قرار دارد و با دهان گشاده و لحنی خندهدار خانم و آقای اسمیت را معرفی میکند و یک در میان، واژۀ «انگلیسی» به کار میبرد تا تاییدی باشد بر هویت انگلیسی مضمون نمایش و زندگی انگلیسی و هویت انگلیسی. خانم و آقای اسمیت با لباسهای سیاه، در انتهای صحنه روی تختِ ایستاده، دراز کشیدهاند. در میانه و جلوی صحنه، خانم و آقایی که سرتا پا سیاه پوشیدهاند روی مکعبهای چوبی سفید نشستهاند. انتهای سمت چپ، سه نوازنده با لباسهای سیاه نشستهاند. از نیمۀ نمایش، مرد آتشنشان که اینجا و آنجا در جستوجوی آتش است تا به وظیفهاش عمل کند، به جمع بازیگران اضافه میشود.
انتظار پیگیری روند یک درام یا روایت و گرهگشایی بیهوده است، تنها حلقۀ وصل شخصیتها و نمایش، همان بیارتباطی است، بیارتباطی آدمها و حرفها و البته بیاهمیت؛ بیاهمیت در ظاهر اما مهم در واقعیت زندگی و چیزی که یونسکو خود در ایده خلق این نمایش گفته است. هیچ کس هیچ حرف مهمی نمیزند، هیچ کس هیچ نقش مهمی ندارد، چون قرار نیست هیچ اتفاق مهمی رخ دهد. شاید این مهم بودن، بر عهدۀ اجزای نمایش همچون بازیگری، ریتم، موسیقی، طراحی صحنه و لباس گذاشته شده است؛ عناصری که کارگردان جوان بهخوبی از عهدۀ اجرای همۀ آنها برآمده است. بهجرات میتوان بر بازی قابل اعتنای تک تک شخصیتها تاکید کرد، حتی وقتی بیهودهترین حرفها را میزنند، حتی وقتی در رورانس نمایش، همچنان ریتم بازی را به گونهای حفظ میکنند که مخاطب مردد ماندن و رفتن میشود. گویش و بیانِ تئاتریِ بازیگرانِ جوان، تحسینبرانگیز است، حتی در بیان بیمعناترین واژه:«بزه» و تکرار بیمعنا و سریع آن در رورانس.
طراحی صحنۀ ساده با پسزمینۀ سیاه و آکسسوار سفید که تنها رنگهای آن گردنبند زنان و پاییون مردان است، تاکیدی بر سبک آبزورد است. و اما موسیقی که جزیی از صحنه بود و نوازندگان نیز جزء بازیگران که در حضور بیاعلام و ساکتشان، نقش خود را بازی میکردند، هر چند اندک، هر چند خفیف، اما به کاربرد موسیقی در صحنۀ تئاتر، فرم و معنای جدیدی دادند؛ فرم و معنایی که در متن سخت و پیچیدۀ یکی از بزرگان تئاتر جهان، در دست کارگردان جوان ایرانی مایۀ تحسین شده است و باعث تجربۀ جدید مخاطب و ارتقای درک و شناخت او.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- فوت بازیگر «مدرسه پیرمردها»/ حمیدرضا مرادی درگذشت
- درباره نمایش «تاج و خاک»/ اعتراضی از جنس خاک و تاج
- «فرانکنشتاین» در زمانه ما
- «سینماسینماست»/ جنی که وجود ندارد!؛ نگاهی به نمایش «جنین جنزده» به کارگردانی سلمان فرخنده
- موفق در کمدی و تراژدی، ناتوان در تراژدی-کمدی/ بررسی جایگاه کارگردانی پارسا پیروزفر
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- سومین جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی به پایان رسید/ برگزیدگان دو بخش سینما و تئاتر معرفی شدند
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- شکستِ دنباله «جوکر»؟ «جوکر: جنون مشترک» به نقطه صفر رسید
آخرین ها
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری
- تریلر قسمت هشتم منتشر شد؛ «مامویت غیرممکن» با تام کروز پایان مییابد؟
- ستاره اسکندری: ساخت «خورشید آن ماه» مسئولیت اجتماعی من بود
- «سودابه»؛ فیلمی برخلاف ذائقهسازی مرسوم سینمای ایران
- سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند به شیوه «آکادمی» داوری میشود
- یادداشتی کوتاه در مورد تئاترِ ناصدا..
- درباره ساخته جدید علی عباسی/ امتحان نهایی «شاگرد»
- زندگینامه بیتا فرهی منتشر میشود
- هانس زیمر: خلق موسیقی برای فیلم «بلیتز» و چالشهای نوای جنگ جهانی دوم
- شکستِ دنباله «جوکر»؟ «جوکر: جنون مشترک» به نقطه صفر رسید
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- رالف فاینز و ژولیت بینوش بار دیگر همبازی می شوند
- مرجان اشرفیزاده: برگزاری جشنواره میراثفرهنگی در شهرهای کوچک آنها را به قطب گردشگری تبدیل میکند
- به زبان ترکی؛ «بند ناف» در استانبول روی صحنه میرود