سینماسینما، حمیدرضا گرشاسبی
ببینیم که یکی از شخصیتهای اصلی فیلم «تانگوی شیطان» درباره آرزوهایش چه مواردی را برمیشمرد. این آدم همان کسی است که در یک صبح اکتبر، پیش از آن که باران بر زمینهای خشک ببارد و همه جا را گِلآلود کند و راهها را ببندد و زمینهای خیس، فاصله بیندازندد بین شهر و روستا، از صدایی برخاسته است. و معلوم نشده که آن صدا چیست. اما آن آدم، فوتاکی است که این طوری درباره آیندهاش حرف میزند: «میخواهم به جنوب بروم. آنجا زمستانهای کوتاهی دارد. میخواهم نزدیک یک شهر پررونق، یک مزرعه اجاره کنم. و همه روز پاهایم را در لگنی از آب گرم بگذارم. یا شاید نگهبان یک کارخانه شکلاتسازی بشوم. یا دربان یک مدرسه دخترانه. قصد دارم که همه چیز را فراموش کنم. فقط استراحت و لگن آب گرم». اوضاع و احوال روستا، خرابتر از آن است که آدم بخواهد به آرزوهای بزرگ فکر کند. همین که بتواند دربان یک مدرسه دخترانه بشود، کفایت میکند. از این زندگی کوفتیِ در حال حاضر، بهتر است. وقتی او دارد این حرفها را میزند، تهِ آشپزخانهای نشسته که مگسها روی میزش رژه میروند. دوربین هم در تراکی آرام و کُند به جلو و به سمت مرد میرود و از او میگذرد و به پنجره میرسد. بیرون، باران است و باد. که این باد، در طول فیلم، همواره سوت میکشد و نفیری هشداردهنده دارد. باد خراب میکند و فرسوده میکند شهر و روستا را و خانهها را. و ایضا باران نیز همین کار را میکند: خراب میکند.
بلا تار، از مجنونهای سینما، که یکی از منحصربفردترین روشهای فیلمسازی را به خود اختصاص داده و جزو بهترینهای سینمای مجارستان است (و البته شاگرد خوبی برای آندری تارکوفسکی هم به حساب میآید و گویا که درسهای خوبی از مکتب او گرفته)، فیلمِ «تانگوی شیطان» را از روی رمان «تانگوی شیطان»، نوشتهی هموطن خود لسلو کراسناهورکایی ساخت. همین نویسنده نخبهای که چند روزی است از جایزه گرفتنش در نوبل میگذرد. همان نویسندهای که پساآخرزمانی شدن و پادآرمانشهری شدن را نه به زمانهای در دیروقتها و سالیان آتی، که اتفاقا در دورهای میسازد که همین حالا است. اگر رمان در دهه هشتاد نوشته شده، چه باک که زمانه داستانی اثر نیز تداعیگر همان دهه باشد. و خودش هم در کنار بلا تار قرار گرفت و رمانش را تبدیل به فیلمنامه کرد. اگرچه این شکل از همکاری در چند ساخته بلا تار دیده میشود.
در جهان سیاه و سفید «تانگوی شیطان»، گونهای از رئالیسم وجود دارد که تا اندازهای آن را از فیلمهای پادآرمانشهری جدا میکند و فاصلهای با دیگر فیلمهای اینچنینی میسازد. رماننویس و فیلمساز دنیایی ساختهاند که در واکنش به فروپاشی کمونیسم در بلوک شرق صورت گرفته و برای همین است که نزدیکیِ فراوانی با زندگی و زیست کنونی دارد. هم فیلم و هم رمان، هم کارگردان و هم رماننویس، خفقان موجود در زندگی بشر و دوری آزادی را نه در سالهای بعدتر، که در زندگی کنونیمان میبینند. حتی اگر به ظاهر استبداد بلوک شرق فرو ریخته، اما سازندگان ناامیدتر از آن هستند که دنیا را نجات یافته ببینند. برای همین است که مردم دهکدهی ترسیم شده در «تانگوی شیطان» همچنان منتظرند که نجات پیدا کنند.
«تانگوی شیطان» فیلمِ آسانبینی نیست. سخت است که با یک نشست آن را تمام کنیم. هفت ساعت و نوزده دقیقه، زمان کمی نیست. بخصوص که خود فیلم هم کند پیش میرود و به لحاظ داستان و زیر و بم شدن، هیجاناتی را سبب نمیشود. اما آن چه در اتمسفر فیلم اتفاق میافتد، تماشاگر را ترغیب به نشستنِ بیشتر میکند. در واقع تماشاگر به تدریج در رخوت فیلم فرو میرود نه در کسرت اتفاقات آن. چرا که با ایجاد بخشبندیهایی که در فیلم وجود دارد، به گونهای روایتها نیز چندگانه میشوند و ما فیلمی را تماشا میکنیم که چندان هم روی یک خط حرکت نمیکند. اما مسلم این است که «تانگوی شیطان» دیدنی است چرا که در نمایش و ترسیم ویرانی و در گِل رفتن و به گِل نشستن استادانه عمل میکند. از فصلی یاد کنیم که دو شخصیت فیلم در کوچهای حرکت میکنند و باد زوزه میکشد و حجم فراوانی از زباله با آنها حرکت میکنند و جلو میروند و هشدارمان میدهند که انسان و زباله، تا چه اندازه بهم نزدیک شدهاند. همه آدمهای «تانگوی شیطان» تجسدی از زباله در کالبدی انسانی هستند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- فرشتگان آلوده صورت
- فرشته سقوط کرده/ نگاهی به فیلمنامه «هیات منصفه شماره ۲» با بررسی عناصر مشترک درامهای دادگاهی
- نگاهی به سریال «شوگر»/ محله چینیها
- یک تقدیر از فیلمساز مجارستانی/ بلا تار از جشنواره توکیو جایزه دستاورد میگیرد
- فیلمی که به اسکار معرفی نشد؛ «آناتومی یک سقوط» جوایز آکادمی فیلم اروپا را درو کرد
- بلا تار جایزه افتخاری آکادمی فیلم اروپا را دریافت میکند
- «تفریق»؛ به علاوه باران
- غریبههای آشنا/ تاملی بر فیلم «هارمونیهای ورکمایستر» ساخته بلا تار
- نور و تاریکی در فیلمهای بلا تار + ویدئو
- تانگوی شیطان با ترجمه سپند ساعدی منتشر شد
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
آخرین ها
- ماجرایِ ظریفِ وزارت خارجهی سوئیس
- فیلم-کنسرت «هری پاتر»و «ارباب حلقهها» به آخرین اجرای پاییزی رسیدند
- پوستر «باد زرد – ونگوگ» رونمایی شد
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت





