سینماسینما، زهرا مشتاق
میشود ستارهها را دوست داشت. بازیگران، فوتبالیستها، کشتی گیرها و خلاصه سوپر استارها را. اما با حفظ فاصله، با حفظ شان و کرامت انسانی.
آنچه در دیدار با رونالدو رخ داد، بیش از ابراز علاقه، هجومی ترسناک از آدمهایی بود که برای رسیدن به این فوتبالیست، هر کاری که از دستشان بر میآمد، انجام دادند. از یورش به هتل محل اقامت تیم النصر تا شکستن در شیشهای گردان و گلدانهای لابی. اگر قدری این التهاب فروکش کند و آنان که خود را از کمر کوه هر طور بود، بالا کشیدند، تصاویر خود را بیطرفانه نگاه کنند، عقل سلیم میگوید که میتوانند دچار شرم و خجالت شوند. برای ابراز علاقه، صدها راه معقول و مهمتر از آن، انسانی وجود دارد. قرار نیست و نباید به خاطر علاقه به هیچ چیز و هیچ کس، این چنین، جنبههای انسانی را به خواری و حقارت کشاند. قدر مسلم روزی شخص رونالدو و هم تیمیهایش، راجع به سفر چند ساعته خود به ایران، سخن خواهند گفت. آن وقت میشود، تفسیر این حجم علاقه را از نگاه آنان نیز شنید.
امضا گرفتن یا استقبال از ستارهها، در تمام دنیا (البته متاسفانه) باب است. برای مثال هنرپیشگان و یا عوامل فیلمها، هنگام ورود به جشنوارههای مختلف، روی فرش قرمز توقف میکنند تا جدا از عکاسها و خبرنگاران، مردم علاقهمند نیز آنها را ببینند و احتمالا عکس یا امضا بگیرند. حتما آنجا هم رفتارهای اغراق آمیز صورت میگیرد. اما نه به این شکل، نه در این ابعاد. آنچه از این ازدحام، در شبکههای خبری و تلویزیونی دنیا نشان داده شد، در مودبانهترین کلمات ممکن یک هجوم وحشیانه و ترسناک بود. افرادی که از کوه بالا میرفتند و یا با ورود مخربشان به لابی هتل با دستهایی که گویا با گوشیهای تلفن همراه خلق شدهاند، شروع به تصویربرداری و فریاد نام رونالدو کردند. اما آیا رونالدو برای پاسخ به این همه ابراز محبت بیرون آمد؟ خیر. آنچه از نگاه علاقهمندان به او طبیعی بود، موجب پنهان شدن کل اعضای تیم در طبقات هتل، افزایش نیروهای محافظ برای جلوگیری از هجوم احتمالی علاقهمندان به طبقات محل اقامت و یا احیانا اتاق این ستاره و تاسف بارتر، منتفی شدن آخرین نوبت تمرین آنها بود.
بخش آخر از همه خجالتآورتر است. معنای دیگرش این است که آنها احساس خطر کردند و ترجیح دادند خود را در اتاقهایشان حبس کنند تا لابد کسی به دادشان برسد و این هرج و مرج را پایان دهد.
وقتی مسئولان باشگاه و فوتبال هم رفتارهای هیجانی و پر احساس از خود نشان میدهند و دست و پای خود را گم میکنند، لابد از هواداران علاقهمند هم نباید انتظاری جز این داشت. و بعد اهدای فرش ابریشم به دو نفر از اعضای تیم النصر به رسم مهمان نوازی! که البته اسم این کار بیش از آنکه مهمان نوازی باشد، تبعیض و بیعدالتی است. اگر قرار است هدیهای داده شود، فارغ از آنکه بودجه چنین کادوی نفیس و گران قیمتی از کجا تامین شده است؛ باید برای همه یکسان باشد. مطمئنا، بازیکنان تیم النصر آنقدر به لحاظ مالی تامین هستند که نیازی به فرش ابریشمین ما نداشته باشند. اما ما با این شیوه هدیه دادن، بیشتر از مهمان نوازی، دچار یک کار غیر اخلاقی و ناپسند شدهایم.
از سوی دیگر، در تمام دنیا، از دیدارهای تیمهای ورزشی، با برنامهریزی صحیح، بیشترین استفاده ممکن میشود و از این رو، به نظر میرسد، انجام بازی دو تیم النصر و پرسپولیس میتواند در حافظه و کتاب تاریخ فوتبال و مسئولان ناکارآمد ورزشی ثبت شود. مسابقهای که میتواند سودآوری اقتصادی و تماشاگر میلیونی از تمام ایران و حتی کشورهای دیگر داشته باشد، سوت و کور و بدون حضور تماشاگر برگزار میشود. این را حتی من که هیچ علاقهای به فوتبال ندارم، درک میکنم و میفهمم که چه بازخورد منفی در جهان ورزش خواهد داشت، اما شاید برای مسئولان و تصمیمگیران، مثل بسیاری از چالشهای دیگری باشد که با اما و اگرها و انشاءالله و ماشاءاللههایشان، زیر سبیلی رد میکنند. صحنههایی که هر روز میبینیم و دیگر برایمان عادی شده و به راحتی میگوییم اینجا ایران است.
و شاید حقارتآمیزترین بخش آن، تقدیم فوری سیم کارتهایی با دسترسی آزاد و بدون محدودیت به اینترنت باشد. درست مثل وقتهایی که درهای ورزشگاه به روی زنان سوری و لبنانی و همسران دیپلماتها باز میشود، اما ورود زنان ایرانی ممنوع است. مگر زنان خاص.
واقعیت آن است که رفتارها و کنشهای حقارتآمیز، نتیجه حکمرانیهای تحقیرآمیز است. ما محصول برنامهریزی ها و سیاستگذاری مسئولان بیکفایتی هستیم که از بسیاری از ما، موجوداتی با فرهنگ به شدت لاغر ساختهاند.
و در پایان اینکه میشود ستارگان را دوست داشت. اما به چه قیمتی؟ و یک پرسش مهم و آن اینکه آیا از قشر تولیدکننده اندیشه و فکر نیز ممکن است روزی چنین استقبالی شود؟
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- یادداشتی بر نمایش «رابین هود»؛ بشارت پیروزی
- نرگس آبیار خدای زدن به دل ماجراست
- «تابستانی که برف آمد» در سینما اندیشه بررسی میشود
- «تابستانی که برف آمد»؛ قصهای خانوادگی و عاشقانه با نشانههای هنری
- یادداشتی بر «صبحانه با زرافهها»/ باز تعریف دگرگونهی یک داستان اجتماعی محض
- «مفیستوفلس»؛ روایت ترسناک فاشیست تکثیرشده
- نمایش «هم این، هم آن»؛ در مسیر تعامل، همدلی و تفاهم متقابل
- «پیرپسر»؛ دیکتاتورهایی با مغزهای کوچک زنگزده
- دوازده روز جنگ
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- یادداشتی برای «ژولیت و شاه»؛ قصهای آمیخته از تخیل و واقعیت
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- حتی نام ایران او را به گریه میانداخت/ داور زنده زنده دق کرد
- به بهانه برنامه «جعبه سیاه»؛ کفن و آگهی فوت لیاقت چه کسانی است؟
- چشیدن طعم نابرابری/ نگاهی به فیلم «عامهپسند»
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- دربارهی نمایش «زنی که فقط سیگار میکشد»؛ ای کاش که جای آرمیدن بودی
- «تاجی» به اسکار رفت/ «آمیگدال» آماده نمایش شد
- نخستین نشست هیئت مدیره انجمن منتقدان برگزار و رئیس انجمن انتخاب شد
- ماجرایِ ظریفِ وزارت خارجهی سوئیس
- فیلم-کنسرت «هری پاتر»و «ارباب حلقهها» به آخرین اجرای پاییزی رسیدند
- پوستر «باد زرد – ونگوگ» رونمایی شد
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد





