تاریخ انتشار:1398/04/13 - 11:34 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 115881

سینماسینما، محسن جعفری‌راد

اکران عید فطر تاکنون، نمونه بارز تاثیر تنوع ژانر برای مخاطب است. اینکه در این مقطع، هم درام تاریخی بر مبنای تعقیب و گریز داشته باشیم، هم یک عاشقانه که به اکشن تبدیل می شود و هم یک کمدی پرستاره، نشان می دهد که می توان با انتخاب فیلم هایی با حال و هوای متفاوت، حق انتخاب بیشتر و بهتری به مخاطب داد. مخاطبی که خسته شده از کمدی های صرفا مبتنی بر دورهمی بازیگران، می رود سراغ فیلمی که بر اساس واقعیت شکل گرفته و داستان پرسوز و گداز دارد یا یک روایت کلاسیک دهه چهلی را انتخاب می کند یا می تواند یک داستان رئالیستی تند و تیزی مثل متری شیش و نیم را انتخاب کند و اگر برای سرگرمی صرف می خواهد به سینما برود، زهر مار و ایکس لارج گزینه مناسبی است که بعد از دو ساعت برای همیشه از حافظه مخاطب خارج می شود و فقط به درد خوردن پاپ کورن در سینما می خورد.

این توجه به تنوع آثار برای اکران نشان می دهد که مدیران سینمایی کم کم به این نتیجه رسیده اند که می توان شعور مخاطب را دست بالا فرض کرد و صرفا دو نوع فیلم کمدی تجاری و درام رئالیستی تقلبی و جعلی را به خورد او نداد بلکه وقتی مثلا هفت فیلم با هفت حال و هوا و ژانر متمایز از هم داریم، هم ویترین سینمای ما نونوار می شود و هم برای مخاطب تحصیلکرده و در جست و جوی روشنگری، مجال لازم فراهم است، هم مخاطبی که خسته از روزمرگی صرفا می خواهد دوساعت را در خوشی و خنده سپری کند.

البته این نوع طراحی در اکران نوروز هم دیده شد. یک کمدی صرفا تجاری، یک تراژدی پر فراز و فرود، یک فیلم بیوگرافیک ورزشی درباره تختی و … مجال لازم را برای رقابت فراهم کرد.

به مجموعه اینها اضافه کنید فیلم های هنر و تجربه که سعی می کنند، به زعم خود آلترناتیو سینمای بدنه باشند که البته در برخی آثار موفقند و در برخی دیگر صرفا «تجربه سینما» دیده می شود نه «سینمای تجربی!» به این ترتیت در سال جدید همین که به حق انتخاب بهتر و بیشتر برای مخاطب اندیشیده شده، غنیمتی است. اما مشکل اصلی اینجاست؛ تا زمانی که به فیلمنامه این آثار – چه کمدی باشد، چه اکشن، چه سینمای تجربی باشد، چه فیلم تاریخی- توجه نشود، مخاطب نمی تواند با آن احساس همذات پنداری کند.

با این نوع ارزشگذاری، یعنی فیلمنامه خوب که برای مخاطب همدلی برانگیز است، سه فیلم متری شیش و نیم، سرخ پوست و شبی که ماه کامل شد، از بهترین های اکران سال تاکنون هستند که در سه دنیای متمایز ساخته شده اند که این تمایز نشان می دهدکه می توان با اعتماد به شعورمندی مخاطب، سراغ موضوعات ملتهب رفت و خوش بین بود به سطح سواد و زیبایی شناسی و سلیقه مخاطب که با استقبال از این سه اثر نشان می دهد، لیاقت مواجه شدن با فیلم های گوناگون را دارد، فقط ما باید این بستر را برای او فراهم کنیم و هر چقدر که برخی مدیران سینمایی، فقط سینمای کمدی را به عنوان تنها سینمای ممکن، بپندارند، می توان تنها زمانی به فروش آن خوش بین بود که رقیب کافی نیز در کنار آن گنجانده شود، وگرنه باز برمی گردیم به سینمایی که به فیلم های شانه تخم مرغی تعبیر می شود و نه دنیا را دارد و نه آخرت را.

بر این اساس، تماشای سه فیلمی توصیه می شود که علاوه بر توجه به سرگرمی سازی، امکان برداشت های متنوع را به مخاطب می دهد و بعد از تماشای فیلم، در ذهن مخاطب فراموش نمی شود، بلکه تازه شروع می شود و امکان خوانش های مختلف را فراهم می کند. یعنی متری شیش و نیم، سرخپوست و شبی که ماه کامل شد که تماشای آنها، قابل توصیه است که بهترین فیلم های بهار امسال هستند.

البته نباید از اقدام تحسین برانگیز گروه هنر و تجربه نیز غافل شویم که تا کنون ۱۲ فیلم کوتاه موفق را به مخاطب عرضه کرده که آنها نیز، به سلاح تنوع ژانر مجهز هستند و می توانند تاثیرگذار ظاهر شوند اگر به استمرار نمایش و تبلیغ بیشتر و بهتر آنها اندیشیده شود. البته باید دید با بالا رفتن توقع نسبت به اکران فیلم های متنوع و مبتنی بر تنوع ژانر، در دو فصل آینده یعنی تا قبل از جشنواره فیلم فجر، چه گزینه هایی در اکران می توانند، به مانند سه فیلم بلندی که اشاره شد، بازار فیلم های اثرگذار و جذاب و مورد علاقه مخاطب عام و خاص را گرم کنند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها