سینماسینما، مینو خانی
سلیمان سانگاره، اهل گینه، پیک (با دوچرخه)، با حساب کاربری اجارهای از جوانی اهل کامرون. ۴۸ ساعت مانده به مصاحبهاش برای درخواست پناهندگی سیاسی در فرانسه؛ ۴۸ ساعت نفسگیر. چون صاحب حساب کاربری پیک (امانوئل) پولش را نمیدهد؛ چون تصادف میکند و بستهبندی غذای مشتری خراب میشود و اعتراضش باعث مسدود شدن حساب کاربری پیک میشود؛ چون بری (آن کسی که قرار است مدارک لازم برای مصاحبه را به او بدهد) پولش را مطالبه میکند و سلیمان نتوانسته حقش را از امانوئل بگیرد و در درگیری با او از پلهها میافتد و صورتش زخمی میشود؛ چون علاوه بر اینها باید خبر ازدواج نامزدش در گینه را هم بشنود؛ چون هر روز در گرگ و میش سحر باید به مرکزی که جای خواب به پناهندهها میدهد زنگ بزند و جا رزرو کند و راهی بشود برای کار آن روز؛ چون در مسیر رساندن بستهها باید داستانی را که بری سر هم کرده، حفظ کند تا بتواند در روز مصاحبه دلایل قانعکنندهای برای اخذ پناهندگی سیاسی داشته باشد، و به حافظه سپردن داستان دروغین با تاریخها و اسامی متعدد برای او که هیچوقت حتی دوران ابتدایی مدرسه را تمام نکرده، سخت است.
همۀ این اتفاقات در طول ۴۸ ساعت برای سلیمان رخ میدهد و دوربین او را سوار بر دوچرخه در خیابانهای پاریس، در حال دویدن و بالا رفتن از پلههای مترو، در اتوبوس و در پناهگاه بیخانمانها دنبال میکند، با همان سرعتی که او پلهها را بالا میرود، با همان نگرانی که در چشمهایش دو دو میزند، با همان رسیدن به مقصدها و تحویل دادن بستهها و صدای بوق آمبولانس که انگار موسیقی متن پاریس است، و مخاطب را به دنبال خود میکشاند؛ نه، میدواند!
روز موعود میرسد. سلیمان پیراهن سفید به تن میکند، موهایش را میآراید و به اداره مهاجرت پاریس میرود. وقتی مقابل مسوول مربوطه مینشیند و داستانش را با ژستی حاکی از واقعی بودن آن سر هم میکند، تذکر مسوول را میشنود که طی هفته گذشته این داستان را از دو نفر دیگر شنیده و از او میخواهد آنچه را که باید، بگوید و حالا دوربین ساکن شده و فقط از چهرۀ سلیمان به چهرۀ مسوول اداره مهاجرت میرود، بدون هیچ حرکت اضافهای، بدون اینکه هیچچیز دیگری در قاب بیاید، یا صدایی توجه را جلب کند؛ و سلیمان شروع میکند به گفتن آنچه که باید…
و این نه داستان سلیمان، که داستان ابو سنگاره، بازیگر نقش سلیمان سنگاره است: جوان اهل گینه که کشورش را ترک میکند تا بتواند پول درمان مادرش را به دست بیاورد… و چون این داستان خود اوست، بازیاش در این سکانس بیشتر از هر جای دیگری میدرخشد، چون از بن جانش برمیآید و بر پرده مینشیند؛ لرزش صورتش و فشار روحی که وقتی حقایق تلخ کودکی و آنچه را که در راه رسیدن به آن روز متحمل شده، میگوید، آنچنان باورپذیر است که اگر داستان ابو سنگاره را ندانیم، داستان سلیمان اشک به چشم میآورد و این سوال: یک زندگی بدون هیچ اوجی؟ و اوج ابو سنگاره همین جاست، همین جایی که شانس یکباره در خانهاش را زده و به چشم بوریس لوی کین کارگردان آمده است تا به داستان سلیمان، یکی از هزاران پناهجوی جهان زندگی ببخشد؛ هزاران پناهجویی که در خاک خود امنیت اقتصادی و اجتماعی ندارند و ریشه را رها میکنند تا در جای دیگری بار دهند؛ شاید ولی نه حتمی و قطعی.
میشود دربارۀ سبک فیلم حرف زد و از این گفت که نئورئالیسم ایتالیا که فرانسویها کاشف و عاشق آن بودند، همچنان بر پرده فرانسه جان دارد؛ میشود از پایان باز روایت گفت که وضعیت بلاتکلیف پناهجوها در اروپا خصوصا در فرانسه است؛ میشود از حس مستندگونۀ تصاویر گفت که اتفاقا کارگردان اصلا نخواسته فیلم توریستی بسازد و در تردد سلیمان در پاریس هیچ جای دیدنی و زیباییهای شهر را در قابش ننشانده؛ و همه ویژگیهای دیگر سبکی نئورئالیسم ایتالیا. ولی آنچه «داستان سلیمان» را شاخص میکند، دردی است که در لحظه لحظه پلانهایش نهفته و به جان مخاطب میرود و همان فشار روحی را تحمل میکند که سلیمان در سکانس آخر تحمل میکند و همه آن ۲۰ دقیقه آخر با کلی دیالوگ، بدون حرکت بازیگرها، چشم از صفحه مونیتور برنمیدارد، نکند حسی از داستان یا گوشه چشمی از بازیها از دست برود.
ابو سنگاره که داستان او در «داستان سلیمان» روایت میشود، متولد ۲۰۰۱ در گینه است که در سال ۲۰۱۷ برای اولین بار وارد فرانسه میشود، بعد از سختیهایی که در الجزیره و لیبی تحمل میکند، به امید روزی که بتواند اقامتی داشته باشد که کار کند و پول درمان بیماری مادرش را به دست بیاورد. در فرانسه به مدرسه فنی حرفهای میرود و مدرک «تکنسین حرفهای» میگیرد. مادرش را در سال ۲۰۱۹ از دست میدهد. سه بار درخواست پناهندگیش رد میشود تا بالاخره در ۸ ژانویه ۲۰۲۵ موفق به اخذ اقامت یک سالهای با مجوز کار میشود. در سال ۲۰۲۳ بوریس لوی کین او را میبیند و به او پیشنهاد بازی در فیلم «داستان سلیمان» را می دهد.
بوریس لوی کین اولین فیلمش، «امید» را در سال ۲۰۱۳ در آفریقا ساخت و «کامی» (۲۰۱۹) محصول مشترک فرانسه و آفریقای مرکزی، فیلمی بر اساس داستان زندگی کامی لوپاژ، عکاس فرانسوی است که در درگیری های آفریقای مرکزی حضور داشته است و «داستان سلیمان» را در ۲۰۲۴ ساخت. هر سه فیلم بوریس لوی کین جوایز متعددی از جمله جایزه ویژه هیات داوران جشنواره کن (برای فیلم آخر) را دریافت کرده؛ جوایزی که طی دهه گذشته او را به یکی از سینماگران شاخص فرانسه تبدیل کرده است.
تا زمان انتشار این متن، هیچ اطلاعاتی دربارۀ اینکه این دو، ابو سنگاره و بوریس لوی کین چگونه یکدیگر را پیدا کردهاند و «داستان سلیمان» چگونه متولد شده است، یافت نشد.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- معرفی برگزیدگان اسکار سینمای فرانسه/ پیشتازی «امیلیا پرز» در جوایز سزار ۲۰۲۵
- به بهانه سریال «زخم کاری»/ فقط خشونت است و حرص و آز
- معرفی برگزیدگان بخش نوعی نگاه جشنواره کن/ «سگ سیاه» بهترین فیلم شد
- آنچه اصل است، عشق است/ نگاهی به فیلم «آغوش باز»
- هزینه ساخت بمب اتم چقدر است؟/ نگاهی به فیلم «اوپنهایمر»
- اکران و بررسی «مادرم ملکه» در مستندات یکشنبه؛ سینما میتواند سرکوبهای ما را آزاد کند
- «مادرم ملکه» در مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران
- این بار خرمشهر فریاد زد!/ نگاهی به مستند تلویزیونی «خرمشهر جمعیت ۸۰ میلیون نفر»
- مستند «خرمشهر ۸۰ میلیون نفر»؛ ویژهبرنامه چهلمین سالروز آزادسازی خرمشهر
- کتاب «درآمدی بر تحلیل تصویر» منتشر شد/ معرفی کتاب
- عشق چیست؟ عاشق کجاست؟/ نگاهی به فیلم «رضا»
- به بهانه نمایش «مترجم» در جشنواره جهانی فیلم فجر/ درد را نمیتوان ترجمه کرد
- نگاهی به مستند «نیلوفرهای آبی اثر مونه»، به بهانه نمایش در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ سفر به فراسوی زمان و مکان
- عشق، راه گریزناپذیر ما در زندگی/ به بهانه نمایش «آنچه ما را نابود نمی کند» در جشنواره جهانی فیلم فجر
- نگاهی به مستند «شاعران زندگی»/ پرامید و پرعشق
پربازدیدترین ها
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نگاهی به «عروج» به بهانه زادروز لاریسا شپیتکو/ لحظه روبرو شدن با «خود»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- «ذهن زیبا»؛ اتفاقی زیبا در تلویزیون
آخرین ها
- فوت بازیگر آمریکایی؛ ریچارد چمبرلین درگذشت
- بزرگداشت رخشان بنیاعتماد برگزار شد
- نگاهی به فیلم عزیز؛ فیلمی قابل احترام
- عیدی ویژه همراه اول بهمناسبت عید فطر
- پرفروشهای سینما در هفته اول نوروز/ هیچ کدام از فیلمهای نوروزی، یک میلیون تماشاگر نداشتند
- آکادمی اسکار عذرخواهی کرد
- «میراث» در جشنواره هاتداکس رقابت میکند
- تازهترین ساخته هادی محقق به چین میرود/ اولین حضور جهانی «دِرنو» در جشنواره پکن
- یک جایزه برای آیدا پناهنده؛ جشنواره فرانسوی به «در انتهای شب» جایزه داد
- یک واکنش دیرهنگام؛ بیانیه آکادمی داوری در پی خشونت علیه برنده اسکار
- پس از ۴ دهه برگزاری در یوتا؛ جشنواره ساندنس به کلرادو میرود
- فرشته سقوط کرده/ نگاهی به فیلمنامه «هیات منصفه شماره ۲» با بررسی عناصر مشترک درامهای دادگاهی
- «داستان سلیمان»؛ یک داستان واقعی از هزاران پناهجوی جهان
- «یک نبرد پس از دیگریِ» دیکاپریو کوتاهتر شد!
- یک عشق بی رحم،مجازات اعدام را در بریتانیا لغو کرد
- اکران آنلاین «زودپز» در شبکه نمایش خانگی
- نتفلیکس با «صد سال تنهایی» به یک رمان کلاسیک «غیرقابلاقتباس» جان میبخشد
- «ذهن زیبا»؛ اتفاقی زیبا در تلویزیون
- اسرائیل، کارگردان برنده اسکار را بازداشت کرد
- یک جایزه برای مجری اسکار؛ کونان اوبراین، جایزه مارک تواین را گرفت
- برای دستاوردهای یک دهه فعالیت حرفهای؛ بالاترین تجلیل سینمایی بریتانیا از تام کروز
- داوری فیلمساز ایرانی در جشنواره مورد تایید اسکار
- نگاهی به «اکنون»/ هنرِ شنیدن
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- «روایت ناتمام سیما» قاچاق شد/ علیرضا صمدی: خواهش میکنم نسخه غیرقانونی را نبینید
- نقدچیست؟ منتقدکیست؟
- نوروز موسیقایی با فیدیبو؛ برنامه فستیوال موسیقی «گوشه» اعلام شد
- دارن آرونوفسکی میسازد؛ اقتباس سینمایی از رمان «کوجو»
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- «سلب مسئولیت»؛ کابوسی پنهانشده پشت نور