سینماسینما، عدنان شاه طلایی
فیلم «آشپزخانه» یا «لاکوزینا» یک کمدی تلخ از سینمای مکزیک به کارگردانی الونسو ریزو پلاسیوس، روایتگر زندگی جمعی کوچک از کارگران مهاجر غیرقانونی است که در آشپزخانه رستوران پرتردد، گریل در میدان تایمز محله منهتن نیویورک کار میکنند. این مجموعه کارگر بدون مجوز و چند ملیتی از مکزیک، آمریکای لاتین، آفریقا، سوریه، خاورمیانه هستند؛ به امید یک زندگی زیبا و یافتن آزادی و فرصتهای بهتر، در آرمان شهری عظیم و شلوغ، گردهم آمده اند. فیلم سیاه و سفید انتخاب آگاهانه ای در وصف شرایط آنان است. نیمه خاکستری هستند. فضای واقعی، خام و پرتنش، پیچیدگی های روابط انسانی و زندگی مهاجران از کشورها و فرهنگ های مختلف را به شکل ملموس و غیرمتعارف به تصویر میکشد.
آشپزخانه یک مکان، یک فضای واقعی است که روانشناسی انسانهای مهاجر در محک خوردن با حقایق وظایف آدمها، در آن شکل میگیرد.
این فیلم کم بودجه و مستقل برخلاف آثار تجاری، بر بستر واقع گرایی و پرداخت دقیق به جزئیات، فضای زندگی روزمره و چالش های انسانی را اولویت داده است. حرکت دوربین روی دست، نورپردازی طبیعی و استفاده از بازیگران کمتر شناخته شده با اجرای طبیعی و غیرفنی، همگی در خدمت خلق تجربه ای ناب و صادقانه قرار گرفته اند.
این رویکرد باعث شده تا فیلم نه فقط یک روایت داستانی، که تجربه ای حسی و عمیق از دنیای مهاجران باشد.
در این فیلم رائول بریونی بازیگر مکزیکی در نقش پدرو یکی از کارگران مهاجر سختکوش، آشپزخانه است که رابطه عاشقانه ای با جولیا پیشخدمت آمریکایی با بازی رونی مارا شکل می دهد. این رابطه عاشقانه در دل فضای پر از تلاش زندگی مهاجرت، نمادی از همبستگی و امید است که تضاد میان دو جهان را به تصویر می کشد. اما فضای این جمع چند فرهنگی با وجود این پیوندها، خالی از اضطراب نیست؛ در این میان، موضوع گم شدن مقداری پول یا بهتر است بگویم، سرقت مطرح می شود و کارفرما به اکثر کارگرها مشکوک می شود زیرا مثل همیشه در این گونه مشاغل غیرقانونی، یک خبرچین می تواند نقش اهریمن واقعی را به خوبی بازی کند و بار روانی دراماتیک، ذهن کارگرها را خدشه دار کند. در یکی از سکانس های به یاد ماندنی، پدرو عنان از کف داده و دچار اختلال عصبی می شود، با فریادهای گوش خراش علیه وابستگی ها و فشارهای محیط آشپزخانه، اعتراض می کند. در این لحظه شاهد یک بازی بی نظیر از رائول بریونی هستیم که تفاوت فاحش، میان رفتارهای عادی و این حالت او را کاملا، واقعگرایانه می بینیم و جای تحسین دارد، پدرو عمق سردرگمی را به نمایش می گذارد.
فیلم براساس، نمایشنامه ای با همین نام در سال ۱۹۵۷ توسط آرنولد وسکر نوشته شده، و در آشپزخانه ای، در لندن با کارکنانی از کشورهای مختلف اروپایی جریان دارد.
در اقتباس فیلم، این محیط به آشپزخانه ای در نیویورک با کارکنانی از مهاجران لاتین و عرب تغییر یافته است. این تغییرات، ابعاد تازه ای از مهاجرت و سرمایه داری به فیلم رویز پالاسیوس می دهد.
اما پیام فیلم عمقی چند وجهی دارد، این فیلم به خوبی، مشکلات بیکاری و فقر در کشورهای جهان سوم را نشان می دهد که باعث می شود افراد به دلایل اقتصادی و اجتماعی، مهاجرت غیرقانونی را به جان بخرند. مهاجرانی که با امید رسیدن به آرمانشهری به نام آمریکا، سرزمینی که وعده فرصت ها و آزادی داده، وارد فضایی پرچالش، و سخت می شوند. اما واقعیت زندگی در این سرزمین، تفاوت های فرهنگی، فشارهای اقتصادی و تنشهای روزمره، داستانی دیگر است که فیلم «آشپزخانه» با صداقت روایت میکند. این فیلم داستانی فردی و بازتابی از بحران های بزرگ انسانی و اجتماعی در عصر جهانی شدن و تلاشی برای به تصویر درآوردن ندای فراموش شده مهاجران و کارگران سختکوش است.
در لابلای سکانس ها، شخصیت سرپرست آشپزخانه با قامتی کوتاه و کت شلواری، مدام بر سر آنان نهیب میزند، اگرچه در نگاه نخست نقشی کوچک به نظر می رسد، اما او نمادی قدرت مند از نظارت سختگیرانه و فشار بی وقفه ای که بر مهاجران غیرقانونی تحمیل می شود. همانند خدمه زیردریایی محصور در آب های گرم استوایی، این کارگران جوان خوش فرم عرق کرده، درفضای تنگ و داغ آشپزخانه زیر نگاه بی رحم، هر لحظه باید آماده باشند. این طعنه ظریف در فیلم، نه تنها شرایط شکننده و پرتنش این انسان ها را به تصویر می کشد، بلکه وزن روایت را دوچندان کرده و مخاطب را به تأملی عمیق تر درباره بی عدالتی های پنهان در دل این آشپزخانه ها، وامی دارد. فیلم نمونهای برجسته از سینمای اجتماعی مستقل است که به جای تمرکز بر تبلیغات و جلوه های پرزرق و برق، با تمرکز بر قصه های واقعی و ملموس انسانها، اثری تاثیرگذار و اصیل خلق کرده است. «آشپزخانه» فیلمی برای دوستداران سینمای هنری و داستان های چند فرهنگی، تجربه ای فراموش نشدنی و ارزشمند است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود
- نگاهی به تازهترین قسمت برنامه «اکنون»؛ سیر و سلوک بازیگری





