تاریخ انتشار:1404/09/07 - 10:11 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 213732

سینماسینما، عزیزالله حاجی‌مشهدی؛

نمایش موسیقایی یا خنیاگرانه (Musical Theater) «رابین هود» ( Robin Hood ) تازه‌ترین تجربه‌ی نمایشی «ماهان حیدری» در تکمیل سه‌گانه‌ی خیال پردازانه و واقع گرای( با تکیه بر «واقع گرایی جادویی») او پس از دو نمایش پربیننده‌ی «دیو و دلبر» و «شازده کوچولو» است که در تالار وحدت(رودکی) به روی صحنه آمده است. نمایشی که ماهان حیدری کوشیده است تا اسطوره‌ی کهن عدالت‌خواهی را در قالبی آمیخته با خیال‌پردازی و واقع‌گرایی برای مخاطبِ امروزخود بازآفرینی کند. این اثر با حضور نزدیک به سی تن از بازیگران شامل چند بازیگر حرفه‌یی همراه با چندین بازیگر تجربی و نوجوان شکل گرفته و تولیدی پرجزئیات و پرتلاش است که از منظر فنی و اجرایی، تماشاگر را با جلوه‌های دیداری پرشکوه، نورپردازی چشم‌نواز و موسیقی سرزنده مواجه می‌کند.

افسانه‌ی رابین هود ـ مرد شریفِ قانون‌شکن ـ قرن‌هاست که به‌عنوان نماد دادخواهی مردم در برابر ساختارهای سیاسی و اقتصادی ستمگر در فرهنگ اروپا زنده مانده است. اندیشه یی که باید گفت فراتر از هر مرز جغرافیایی و اقلیمی؛ برای رسیدن به عدالت اجتماعی؛ آرمان گرایانه و شیرین است.

روایت‌های گوناگون از حضور این قهرمان در جنگل «شروود» و مقابله‌ی او با «داروغه‌ی ناتینگهام» (Sheriff of Nottingham) و «شاهزاده جان» (Prince John)، از قرن چهاردهم میلادی به این‌سو بازگو شده و هر دوره شکل تازه‌ یی به خود گرفته است. با گذشت سده‌ها، رابین هود در آثار سینمایی، نمایشی و ادبی بارها و بارها بازآفرینی شده و هر بار چهره‌ یی نو یافته؛ از پویا نمایی محبوب شرکت والت‌دیزنی در سال ۱۹۷۳ تا روایت‌های پرخرج سینمایی جدیدتر. این پایداری افسانه، نشانه‌ی عطش همیشگی جوامع برای دیدن قهرمانی است که بتواند عدالت ازدست‌رفته را از دل تاریکی بیرون بکشد.

نمایشنامه‌پرداز این اثر با آگاهی از همین پیشینه‌ی گسترده، تلاش کرده است ضمن وفاداری به شالوده‌ی داستان، پیام‌ها و درونمایه‌ی اثر را به مسائل امروز نزدیک کند و تحقق عدالت را دغدغه‌ یی جهان‌شمول جلوه دهد. در این دریافت تازه، مرزهای جغرافیایی روایت برداشته شده و مخاطب ایرانی نیز بدون احساس فاصله، با مسئله‌ی تاریخی و ریشه دار بیدادگری و پایداری مردمی همدل می‌شود. از این‌رو، “رابین هود” تنها یک حکایت سرگرم‌کننده برای نوجوانان یا خانواده‌ها نیست؛ بلکه استعاره یی اجتماعی از پایداری وایستادگی در برابر بی‌عدالتی و مشارکت جمعی در دفاع از حقوق انسانی است.

در خوانشی فرهنگی، رابین هود را می‌توان با سنت دیرینه‌ی عیاری در ادبیات و تاریخ ایران نیز سنجید؛ آیینی که در آن جوانمردان به یاری فرودستان می‌شتافتند، دست ستمگران را کوتاه می‌کردند و مالِ زورمندان را به سفره‌ی بی‌چیزان بازمی‌گرداندند. پیوند معناشناختی میان رابین هود و این فرهنگ پهلوانی ایرانی، جنبه‌ یی مهم از ظرفیت ها و قابلیت‌های بینافرهنگی روایت را تقویت می‌کند و نشان می‌دهد که رؤیای قهرمانی دادخواه، تمنایی مشترک میان ملت‌هاست. شاید به همین دلیل است که به‌رغم نبود اسناد قطعی درباره‌ی وجود تاریخی رابین هود، مردم او را در دل و جان خود «حقیقی» می‌دانند؛ زیرا باور دارند عدالت‌خواهی هرگز خیال صرف نیست.

اجرای حاضر با تکیه بر موسیقی زنده و طراحی گروه همسرایان، ضرباهنگی پرنشاط دارد و از نظر کیفیت اجرا، تماشاگر را به یاد نمونه‌های جهانی نمایش های موسیقایی می‌اندازد. «مانی فرزانه» به‌عنوان آهنگساز کوشیده است ساختاری موزون و گوش‌نواز برای بخش‌های روایی بسازد. طراحی صحنه‌ی چشمگیر، طراحی نور «فرشاد محمدی» متناسب با فضای ماجراجویانه‌ی اثر، لباس‌ها و تاج‌های روایت‌گر هویت‌های شخصیتی و چهره پردازی حرفه‌یی، هرکدام سهمی مؤثر در ساختن جهان رویاپردازان ی نمایش دارند. همچنین حضور دو گوینده‌ی توانا یعنی «کیکاووس یاکیده» و «ژرژ پطروسی» در گفتار متن (Narration)، یک امتیاز قابل‌توجه برای روایتگری اثر است.

در میان بازیگران، گروهی از نوجوانان خلاق نیز دیده می‌شوند که گرچه به ظاهر کم‌تجربه‌اند، اما به مدد هدایت دقیق کارگردان و شوق اجرای زنده، توانسته‌اند به انسجام گروهی کمک کنند. بازی نقش‌های اصلی همچون رابین هود (سینا رسولی)، شاهزاده ماریان (روژان حسن‌زاده)، شاهزاده جان (امیررضا توانایی)، داروغه‌ی ناتینگهام (ستایش غریبی)، لیتل جان ( علی رنجبر)، برادر تاک (ارشیا شیخ‌ملکی) و دیگر شخصیت‌های مکمل، به طور کلی با تسلط خوبی همراه است و ضرباهنگ روایی بخش عمده‌ی نمایش را حفظ می‌کند. هرچند برجستگی حضور بازیگران نقش های رابین هود؛ شاهزاده ماریان و جان کوچولو را نمی توان یاد آور نشد.

با این همه، برخی کاستی‌ها نیز در نمایش دیده می‌شود که توجه به آن‌ها در اجراهای آینده می‌تواند به بهبود کیفی اثر بیفزاید. نخست آن‌که برخی بازیگران در نیمه‌ی پایانی نمایش، از حفظ انرژی و یکدستی اجرای جمعی بازمی‌مانند؛ گویی فشار فیزیکی و طولانی بودن اجرا، موجب کاهش کیفیت بازی‌ها و در نتیجه تضعیف اثرگذاری لحظه های پایانی شده است. این افت نیرو، شکوه و صلابت ابتدایی اثر را اندکی کم‌رنگ می‌کند و مخاطب را از اوج احساسی مورد انتظار دور می‌سازد.

دیگر نکته‌ی قابل‌بحث، استفاده‌ی غالب بر متن از گفت‌وگوهای آهنگین و منظوم (کار شاعرانه ی ماهان حیدری) است. گرچه این شیوه بر جذابیت موسیقایی اثر می‌افزاید و با ساختار موزون و آهنگین نمایش نیز هماهنگ است، اما در بخش‌هایی، از شتاب کنش نمایشی می‌کاهد و توازن میان متن و حرکت را دچار اختلال می‌کند. حفظ وحدت میان «گفتار موزون و منظوم» و «پیشبرد داستان پردازانه» نیازمند میزان دقیق‌تری از سنجش زمان‌بندی و تنوع در شکل بیان است تا مخاطب دچار خستگی شنیداری نشود. در برخی نقاط نیز انتقال از روایت به آواز یا برعکس، اندکی ناگهانی یا کشدار جلوه می‌کند.

با وجود این ضعف‌های محدود، باید اذعان داشت که «رابین هود» ماهان حیدری تجربه‌یی ارزشمند در زمینه‌ی تولید نمایشی پربازیگر و موسیقایی در تئاتر امروز ایران است؛ تجربه‌ یی که به‌ویژه در بخش‌های دیداری و اجرایی، گامی مهم در ارتقای استانداردهای این گونه‌ی نمایشی محسوب می‌شود. کارگردان با دقتی چشمگیر در طراحی میزانسن‌ها، هماهنگی گروه‌ها؛ استفاده از قدرت موسیقی و توجه به هماهنگی و تناسب رنگ‌ها و نورها، جهانی خیال‌انگیز و در عین حال ملموس بنا کرده است. بخش پایانی نمایش که در آغاز به شکل یک همسرایی باشکوه به یک سرود حماسه وار تبدیل می شود و در واپسین لحظه های نمایش با بازی و همسرایی دو نفره‌ی «رابین هود» و «اسکیپی» (با بازی بسیار روان و با صدای خوب آسمان کثیریان بازیگر نوجوان نمایش در نخستین تجربه ی نمایشی وی) همه ی کمداشت های اجرایی نمایش را به فراموشی می سپارد. چرا که پدیدآورنده ی این اثر نمایشی تلاش داشته است که «تماشا» را عنصری مهم در دریافت نمایش قرار دهد و با ارائه‌ی تجربه‌ یی نزدیک به انگاره های جهانی، افق‌های تازه‌ یی را پیش چشم مخاطب ایرانی بگشاید.

در بعد مفهومی نیز اثر می‌کوشد مخاطب را درگیر پرسشی ماندگار کند: چه کسی امروز ادامه‌دهنده‌ی راه رابین هود است؟ آیا تا زمانی که ساختارهای ناعادلانه در جهان پابرجایند، جامعه ی انسانی همچنان نیازمند قهرمانی است که از دل مردم برخیزد و به‌جای آنان سخن بگوید؟ و آیا این قهرمان باید فردی خاص باشد، یا خودِ مردم در پیوند با یکدیگر می‌توانند نیروی عدالت‌خواه زمانه شوند؟

در حقیقت نمایش «رابین هود» در بهترین لحظه های خود نشان می‌دهد که قهرمانی جمعی، ماندگارتر و کارآمدتر از قهرمان تک‌ستاره است. نیرویی که از همبستگی مردم و اتحاد در برابر ظلم و بیدادگری برمی‌خیزد، همان است که افسانه‌ها را به واقعیت نزدیک می‌کند.

در پایان باید گفت، نمایش موسیقایی یا خنیاگرانه «رابین هود» در یک نگاه جامع، اثری سرگرم‌کننده، پرشور و حرفه‌یی است که در کنار جلوه‌های دیداری – شنیداری پر آب و رنگ خود، پیام اجتماعی روشنی را در دل خود جای داده است. این اجرا، نشانی است از بلوغ و گستردگی توانمندی ها و ظرفیت‌های نمایش موسیقایی در ایران و نشان می‌دهد که با پشتیبانی های تولیدی و تمرین‌های تخصصی‌تر، می‌توان به آثاری حتی قوی‌تر و تأثیرگذارتر نیز دست یافت. «رابین هود» ما را به یاد این حقیقت می‌اندازد که عدالت، هرچند دیر، راه خود را پیدا می‌کند؛ و مردم همواره در آرزوی قهرمانی هستند که نه برای خود، بلکه برای آنان دست به شمشیر ببرد و امید را دوباره بر جان‌های خسته بنشاند.

لینک کوتاه

 

آخرین ها