سینماسینما: حبیب باوی ساجد در روزنامه اعتماد نوشت:
او را هیچگاه ندیده بودم اما از وقتی در دوران کودکی چشمم به پرده سفید سینما افتاد، نامش را خواندم و با او گویی آشناتر بودم؛ خاصه اینکه در آغاز مشخصا فیلمنامههای جنوبی مینوشت. داستاننویس بود و یکی از خوبهای جنوبنویسها.
اگر به سمت سینما کوچ نمیکرد، بدون شک نامدارترین راوی جنوبی بعد از انقلاب میشد. در نوجوانی که به آب و آتش میزدم تا فیلم کوتاه بسازم و نمیشد، میرفتم داستانهای کوتاه او را میخواندم و بر اساس آنها تمرین فیلمنامهنویسی میکردم. بعدها البته نامش را در تیتراژ انبوهی فیلم و سریال دیدم که ای کاش نمیدیدم؛ اما این چیزی از نویسنده داستانهای شگفتآور جنوب نفتی جهان کم نمیکرد. در تمام عمرم سهمم از آشنایی کلامی با او، یک تماس تلفنی بود. بهشدت تلخ و تلخاندیش و انزواطلب مینمود. به او گفتم اگر رخصت بدهید مراسمی برایتان در زادگاهتان برگزار کنیم. به تندی و تلخی گفت: «نه، نه… اسمش رو هم نیارید… نمیخوام!»
تا همین یک سال پیش اگر اسمش را در گوگل سرچ میکردید، عکسهای زیادی از او پیدا نمیکردید. مثل اکثر اصحاب قلم و ادبیات با سینما همخوان نبود. جز احتمالا به علت پول سینما که حتی نویسندهای همچون «نجیب محفوظ» را هم به سمت خود کشاند. خلق و خوی او بدون شک با هنر جمعی سینما جور در نمیآمد. او که سالها فیلمنامهنویسی حرفهای بود، بدون شک خلوت ادبیات را به همهمه سینما ترجیح میداد. چنین بود در نگاه من «اصغرعبدالهی».
فرازی از روایتهای ادبیاش را با هم بخوانیم:
«حتما یکی میرود پایین بشکهای را جابهجا کند شاید پایش میخورد به غضبان که توی تاریکی نفسش را حبس کرده است. غضبان فقط باید نگاهش کرده باشد. سیگارش را آنطور که با عجله توی مشتش له کرده باید دستش را سوزانده باشد. حرف هم که نمیتوانسته بزند. وقتی هم ملوان چراغ قوه را روشن میکند و میاندازد روی صورتش، چشمهایش باز بوده. شاید هم به ملوان که یقهاش را چسبیده بود، گفته باشد: «مستر… مستر…» و ملوان بقیه را خبر کرده. آنوقت چندتایی کشانکشان غضبان را از پلههای خن کشیدهاند بالا. روی عرشه از کاپیتان یکی دو تا لگد هم خورده. بعد که ملوانها بغلش کردهاند، فهمیده و دست و پا میزده است. آنها دست و پایش را چسبیدهاند؛ تا لب نردهها چند بار از دستشان ول شده کف کشتی. ملوانها تا سه شمردهاند و انگار بازی باشد با غشغش خنده که غضبان حتما نمیشنیده انداختهاندش توی آب.» *
*از داستانِ «زایر گیاه هرز» از مجموعه «در پشت آن مه»/ شرکت تهران فاریاب/ چاپ اول: دی ماه ۱۳۶۴

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نقدچیست؟ منتقدکیست؟
- عکسهایی که برای همیشه سیاه و سفید ماندند
- جشنواره مصری به «کارون – اهواز» جایزه داد
- نمایش مستند «کارون – اهواز» در جشنواره نیجریهای
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- «کارون – اهواز» در مراکش
- راهیابی «البنات» به جشنواره فیلم کوتاه المنامه
- فیلم سینمایی «عرزال» آماده نمایش شد
- نگاهی به کارنامه فیلمسازی کیانوش عیاری
- بررسی و تبیین مفهوم «سینمای بیچیز» از منظر جامعهشناختی
- تنهایی، وجه اشتراک بشریت/ برای کیومرث پوراحمد
- سیستان و بلوچستان و فقدان پرداختن فیلمسازانِ محلی به زادبوم/ نگاهی به فیلم «هوک»
- مطالعات سینمایی یا تحصیلات سینمایی؟/ تأملی بر ترجمهی کتابهای سینمایی
- کتاب «سینمای بی چیز» منتشر شد
- داوران نخستین دوره جایزه ادبی اصغر عبدالهی معرفی شدند
پربازدیدترین ها
- حقایقی درباره فیلم یک تکه نان به بهانه پخش آن از شبکه نمایش
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- خبرهای اختصاصی سینماسینما از جشنواره کن؛ مجیدی و فرهادی نمیرسند/ در انتظارِ روستایی، پناهی، مکری، کاهانی و اصلانی
- یادداشت علیرضا داود نژاد برای مهدی مسعود شاهی
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
آخرین ها
- برای دستاوردهای یک دهه فعالیت حرفهای؛ بالاترین تجلیل سینمایی بریتانیا از تام کروز
- داوری فیلمساز ایرانی در جشنواره مورد تایید اسکار
- نگاهی به «اکنون»/ هنرِ شنیدن
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- «روایت ناتمام سیما» قاچاق شد/ علیرضا صمدی: خواهش میکنم نسخه غیرقانونی را نبینید
- نقدچیست؟ منتقدکیست؟
- نوروز موسیقایی با فیدیبو؛ برنامه فستیوال موسیقی «گوشه» اعلام شد
- دارن آرونوفسکی میسازد؛ اقتباس سینمایی از رمان «کوجو»
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- «سلب مسئولیت»؛ کابوسی پنهانشده پشت نور
- خبرهای اختصاصی سینماسینما از جشنواره کن؛ مجیدی و فرهادی نمیرسند/ در انتظارِ روستایی، پناهی، مکری، کاهانی و اصلانی
- اختصاصی سینماسینما- کنفرانس خبری؛ ۱۰ آوریل/ احتمال حضور جارموش، لینکلیتر، اندرسن، مالیک و برادران داردن در جشنواره کن
- تبعات کرونا و اختلافات حقوقی با برادران وارنر؛ اعلام ورشکستگی شرکت تولیدکننده فیلمهای «ماتریکس» و «جوکر»
- به هر سازی رقصیدیم غیر از ساز دل خویش/ این بهاریه نیست، نامهای است برای امیروی امیر نادری
- تفاوت ساعت «۶ صبح» و «۵ عصر»
- پوستر بخش ۱۵ روز کارگردانان جشنواره کن منتشر شد
- یادداشت علیرضا داود نژاد برای مهدی مسعود شاهی
- هدیه نوروزی سوینا؛ انتشار نسخه ویژه نابینایان «پدرخوانده (۲)» با صدای فرهاد اصلانی
- یک جایزه دیگر برای «دانه انجیر معابد»/ برندگان جوایز فیلم آسیایی معرفی شدند
- متوهمی به نام «اون»!
- نگاهی به سریال «شوگر»/ محله چینیها
- سریال کُمدی «خجالت نکش» نوروز منتشر میشود
- عرضه ۲۳۵ مستند در شبکه نمایش خانگی
- وکیل مادر وحیده محمدیفر: پرونده قتل مهرجویی و محمدیفر بسته نشده/ حکم صادره قطعی نیست
- دبیر جوایز ایسفا مشخص شد
- اکران نوروزی ۴ مستند مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
- حامد رحیمینصر «ترومای آقای ایکس» را روی صحنه میبرد
- مجوز ساخت غیرسینمایی برای ۵ فیلمنامه صادر شد
- بازیگر نقشهای اکشن تایید کرد؛ دواین جانسون در فیلم اسکورسیزی بازی میکند
- برای دومین دوره؛ ایریس نوبلوخ رئیس جشنواره کن شد