سینماسینما، امین نصیری
«طلوع» هجدهمین فیلم فریدریش ویلهلم مورنائو کارگردان برجسته آلمانی در سبک اکسپرسیونیسم، و اولین فیلم آمریکایی اوست. بدون شک طلوع شاهکاری بلامنازع است و میتوان آن را یکی از بهترین آثار دراماتیک سینما به حساب آورد.
پس از موفقیت چشمگیر «آخرین خنده» هالیوود در صدد جذب مورنائو برآمده بود و به او تضمین دادند تا بتواند با آزادی کامل و بدون دخالتهای نابجای استودیو فیلم بسازد که حاصل این آزادی و اختیار عمل ساخت یکی از شاهکارهای تکرار نشدنی تاریخ سینما شد. طلوع نه تنها یکی از بهترین فیلمهای دوران صامت است بلکه یکی از به یادماندنیترین، درخشانترین و شاخصترین فیلم های تاریخ سینماست و با گذشت قریب بر ۹۰ سال همچنان اثری سرپا، مستحکم و استخواندار محسوب میشود که در عین سادگی، جادویی دست نیافتنی دارد که کماکان میتواند تماشاگران را مسخ کند.
طلوع داستان رابطه یک زن و شوهر روستایی را روایت میکند. رابطهای که یک زن مسافر که شمایلی مانندِ زنانِ اغواگر یا همان فمفاتال فیلمهای نوآور دارد آن را به سردی و تیرگی کشانده و مرد را تحریک و وسوسه میکند که به همسرش خیانت کند و آن را به قتل برساند. اما به مرور و در میانهی راه کشتن، وجدان انسانی مرد بیدار شده و عشق به همسرش تمام وجودش را فرا میگیرد و از این کار منصرف میشود و سفری که قرار بود در آن زنش را سربهنیست کند تبدیل به سفری در ستایش زندگی زناشویی و موجبِ فوران کردن شور عشق و محبتی بیپایان بین آن دو میشود. سفری که نزدیک بود در آن حادثهای هولناک رخ دهد و مرد تسلیم وسوسههای شیطانی معشوقهاش شود و دستان خود را به خون همسرش آلوده کند، با دلجوییهای مکرر مرد و درنهایت بخشش زن، بدل به لحظاتی سرشار از خنده، شادی، بازیگوشی و خاطره میشود.
مورنائو با آنچنان مهارت خیرهکنندهای داستان را روایت میکند که نه اسیر لوسبازی و سانتیمانتالیسم میشود و نه اجازه میدهد کنترل مضمون مقدسش را از دست بدهد و غلو کند. طلوع با توجه به قصهای که دارد به راحتی میتوانست به ورطه سانتیمانتالیسمی بیافتد که اثر را حتی غیر قابل تحمل کند اما مورنائو چیرهدستتر از این حرفهاست که بگذارد فیلمش در دام چنین درجه نازلی از کارگردانی سقوط کند.
زن و شوهر به کلیسایی میروند که در آن مراسم عروسی برپاست و آنجاست که آنها آشتی میکنند. دو دلداده بدون توجه به اطرافشان و در حالی که مسخ یکدیگر شدهاند ،همچون یک زوج تازه و بانشاط، از کلیسا بیرون میآیند و گویی از نو عاشق یکدیگر شدهاند و اکنون قرار است به ماه عسل بروند. کارگردان در ادامه بخشش زن را در فضایی بدون دیالوگ، فانتزیک و رویایی به تصویر میکشد و اتمسفر رئالیستی را از آن جدا میسازد تا هر چه بیشتر به علاقه آتشین میان این دو تاکید داشته باشد و مخاطب را به سمت حسی که از درونیات آنها نشات میگیرد هدایت کند.
مورنائو در طلوع به مرور از محیط آغازین آکنده از بداندیشی و دسیسه به انعکاس عشقی خالص و باشکوه میان زن و شوهر میرسد و با پایانی خوش، «پایبندی به همسر» را پیشنهاد میدهد و آن را بدل به مسئلهای حیاتی و مانا در ذهن مخاطبش میکند و انزجارش را نسبت به خیانت، بیعفتی و بیبند و باری برمیانگیزد. فیلم در ابتدا مخاطب را در مقابل تقابلاتی تراژیک و فضایی کابوسگونه، ملتهب، هراسناک و آشفتهکننده قرار میدهد، فضایی که برای به تصویر کشیدن درماندگی و دوگانگی مرد گاهی سوبژکتیو هم میشود؛ اما در اواسط اثر به یک نوع حس مفرح، شوخ و سالم گذر میکند و مورنائو با مهارتی شگفتانگیز طعم این حس مفرح و سرمستانه را به مخاطب میچشاند.
زمانی که زن و شوهر به شهر میآیند این تصور سطحی پیش میآید که قرار است مردمان شهر هم مانندِ معشوقهی شهری مرد، افرادی فریبکار باشند اما به هیچ عنوان چنین نیست و مواجه زن و شوهر با افراد مختلف موجب به وجود آمدن لحظاتی فراموش نشدنی و سرخوشانه میشود.
عشق همواره دست مایه ساخت آثار فراوانی در سینما بوده اما فیلمهای زیادی را نمیتوان نام برد که مانندِ طلوع اینچنین عشق در «مرکز» آنها باشد و اثر بتواند در روند داستانیاش تا این حد عشقی پاک، زلال و انسانی خلق کند و در کنارش به شکلی ممتاز مخاطب را هم سرگرم کند.
طلوع جزو ده فیلم مورد علاقه فرانسیس فورد کوپولا است و همچنین در سال ۲۰۰۸ مجله معتبر فرانسوی کایه دو سینما در طی یک نظرسنجی میان منتقدان «طلوع» را به عنوان چهارمین فیلم برتر تمام دوران انتخاب کرد.
لینک کوتاه
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- ماجرایِ ظریفِ وزارت خارجهی سوئیس
- فیلم-کنسرت «هری پاتر»و «ارباب حلقهها» به آخرین اجرای پاییزی رسیدند
- پوستر «باد زرد – ونگوگ» رونمایی شد
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت





