تاریخ انتشار:1403/10/11 - 11:28 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 204104

سینماسینما، ابوالفضل نجیب

می شود به کیمیایی و فیلم های او عشق ورزید، هر چه ساخت و گفت به دیده منت بر سر و چشم گذاشت و به سلوک تعبیر کرد، مثل جواد طوسی در گذشته و حال و به یقین آینده. همچنان که می شود کیمیایی و فیلم های او را به هزار و یک دلیل منطقی و گاه به دلایل غیرواقعی و واهی دوست نداشت و بر آن تاخت و خرده گرفت و حتی استهزا کرد. مثل مرحوم کاووسی در گذشته و اسلاف و فرزندان خلف او در این روزگار که او را بر نمی تابند و زمانه اش را کهنه و فیلم‌هایش را با ویزور زمانه خود داوری می کنند.

سینما فارغ از همه استانداردها و قواعد مورد اجماع، اما اغلب در داوری بیش از هر چیز تابع سلیقه ها است. فراتر از چیزی برخاسته و برساخت از شخصیت و منش و باورها و اعتقادات و ارزش ها، که همگی بیش از هر چیز ماحصل تربیت و پایگاه اجتماعی و طبقاتی آدم ها است. می شود به لیست انتخاب بهترین و برترین فیلم های مشهورترین منتقدان جهان نگاه کرد. داوری درباره کیمیایی و آثار او کم و بیش تابعی از این متغیرها است. درباره کیمیایی فارغ از این که آثار او را دوست داشته یا نداشته باشیم، اما باید پذیرفت سینمای او منحصر به فرد است. به یک معنی امضای خودش را دارد. بی عنوان و تیتراژ و شناسنامه خودش را معرفی می کند. درست یا غلط او یک سینماگر مولف است. درست مثل شعر سپهری و شاملو و غزلیات حافظ، عطر و بوی خودش را به اصطلاح جار می زند. اما مگر شاملو شعر سهراب را دوست داشت، نداشت، به هزار و یک دلیل که برخی را اشاره کرده بود. با این حال مگر شاملو از غنای شعر سهراب لذت نمی برد، حتمن که برای او لذت بخش بود. نگاه شاملو همچنان که به شعر سهراب فرامتنی بود، مثل نگاه امثال کاووسی به «قیصر» در آن زمان که فرامتنی و ایدئولوژیک بود. کاووسی همچنان که جهان اطراف خود را با قالب ها و ارزش های مدرن نگاه و بالطبع آن فیلم و سینما را با مولفه های جهان رو به مدرن شدن تحلیل می کرد. هجومی ترین نقد کاووسی بر «قیصر» درست از همین زاویه و جهان زیست فکری بود.

کاووسی اساسن شخصیت قیصر را در جهان فکری و روبه توسعه مفروض شده خود بر نمی تافت. همه اشکالات او بر فیلم قیصر در نهایت متاثر از بر آشفتگی ذهنی او علیه شخصیتی بود که بی اعتنا به نظم و نظام اجتماعی، یکه و تنها به خونخواهی کمر می بندد. کاووسی بیش از هر نقد عالمانه به «قیصر» به لحاظ ذهنی در تقابل با جهان فکری فیلمساز و بالمال در نقطه مقابل شخصیتی بود که انتقام فردی را بر پذیرفتن نظم و نظام مدرن ترجیح می دهد. همچنان که در جهان ذهنی و فکری و چه بسا پایگاه طبقاتی کاووسی پذیرفتن و هضم یک رابطه دوستانه و به تعبیر عامیانه تر رفاقت و آنگونه که کیمیایی تصویر می کرد و می کند، امری کاملن ذهنی و با منطق و برساخت او از مناسبات فردی و اجتماعی در تضاد یا حداقل در دستگاه ذهنی او پاسخ قانع کننده ای نداشت.

این تحلیل به این معنی نیست که نگاه پرویز دوایی به «قیصر» قائم به ذات سینماست. هر چند نشانه هایی از فیلم ارجاع می دهد که دلالت بر نوار بودن «قیصر» است. اما در نهایت نگاه او هم فرامتنی است، به یک معنی هم آرمانگرا، به تعبیری در نگاه دوایی فردیت قیصر می توانست نمونه آرمانی فردیت باشد که در صورت تکثیر در روح جمعی می توانست موتور و محرکی باشد برای تحقق جامعه آرمانی.
مخالفت منتقدین این روزگار هم با کیمیایی اغلب متاثر از همان نگاه و جهان بینی امثال کاووسی است. مخالفین مدرن شده امروز کیمیایی اغلب به کهنگی درون‌مایه فیلم های کیمیایی در گذر زمان استناد می کنند. و با این نگاه حتی ساختار و زیباشناسی آثار او را تلویحن به دمودگی و کهنگی تعبیر می کنند.
از این منظر سینمای کیمیایی از اساس خود در تقابل با وضع موجود تعریف و مرز خود را با بقیه فیلمسازان هم عصر و هم نسل خود مشخص می کند. از ناخرسندی با زمانه ای که شاید هیچگاه با آن به تعامل و همسویی یکسره نرسد. این ناخرسندی پیش از آن که در مقام یک فیلمساز حرفه ای، برخاسته از جهان بینی و نگرش آرمانگرایانه او به زندگی و فراتر فلسفه زندگی است. تکرار و اصرار بر تکرار کردن خود، بیش از هر چیز نشئت گرفته از چنین آرمانی است.

او انگار و مدام روایتگر زخم خوردگی نسلی است که نه روزگار و تغییر جهان و مناسبات آن قادر به ترمیم آن است و نه توان  فراموشی آن را دارد. مصداق زخم ناسوری که پیچیدگی های جهان مدرن چون نیشتری مدام آن را تازه نگاه می دارد. شاید به همین دلیل سازگاری با خود و دنیای هر روز در حال تازه شدن را مصداق تسلیم شدن به آنچه هست در تقابل با آنچه باید باشد بر نمی تابد.

کیمیایی را باید از معیارهای جهان مدرن و همان نسبت ارتباط و تعامل و سازش او در مقام یک فیلمساز با ویزوری که امروز به جهان می نگریم و قضاوت می کنیم فاکتور گرفت. او را از همان جایگاه خودش قضاوت کرد. از جا و جایگاهی که به زعم خیل مخالفان او دوره و زمانه اش گذشته است. همه نشانه ها و داده ها حاکی از جاماندگی او در گذشته است. اما نه به این معنی که با جهان امروز بیگانه است. برنتابیدن او دلیل بر بیگانگی بودن با جهان امروز نیست. او وفادار به میثاقی است تا جهان را با آرمان‌های خود محقق کند.

بزرگداشت کیمیایی و همزمان با اولین نمایش عمومی فیلم «قیصر» بیشتر از این جهت می تواند حائز است که قیصر هم سنگ بنای سینمای کیمیایی و همان اندازه حکم خندقی دارد که تا امروز همچنان علاقمندان و مخالفین سینمای او را از هم جدا می کند .

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها