سینماسینما، علی نعیمی:
نسبت محمدحسین مهدویان با جدیدترین ساخته اش همانقدر آشنا است که او را در دو ساخته پیشین خود یعنی «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» دیدیم.
جهان بینی فیلمساز جوان ما در «لاتاری» تکامل یافته دو اثر پیشین او است. هر چقدر مهدویان در دو ساخته سینمایی قبلی خود ما بین دنیای ایدئولوژی و درام کلنجار می رفت و حاصل آن آثاری شد که با وجود خوش ساخت بودن متاثر از اتمسفر زمانه خودشان بودند، او در «لاتاری» این سد را کنار گذاشت و به وجه درام در شکل گیری ساختمان اثرش توجه ویژه ای کرد.
اینکه بگوییم «لاتاری» نیز متاثر از نگاه شعاری و گاه ایدئولوژی زده فیلمساز همان حرف هایی را می زند که در «ماجرای نیمروز» نیز از زبان شخصیت های قصه شنیده می شد ناشی از آن است که نوع نگرش مهدویان در «لاتاری» با چینش ساختاری او در اجرا تناقض هایی دارد و همین تناقض ها چشم اسفندیار اثر او شده است. «لاتاری» در ساختار به آثار پیشین فیلمساز نزدیک است و با اینکه تم اصلی داستان تلاش برای رها شدن از نگاه سیاسی و تغییر رویکرد کارگردان را به مسائل اجتماعی نشان می دهد اما به دلیل آنکه فرم بر محتوی غلبه پیدا می کند گاه مضمون در سایه ایدئولوژی فدا می شود.
«لاتاری» فیلم مهمی در سینمای اجتماعی است. گاه می توان این اهمیت را در نشان دادن وادادگی فرهنگی در جامعه ایرانی نیز جستجو کرد. فیلم آگاهانه مربوط به طبقه ای از جامعه است که در سیلاب حوادث سیاسی و اقتصادی جایگاه خود را در جامعه از دست داده اند و به یکباره بخش عظیمی از مردم ایران به دلیل شرایط سخت سیاسی و اقتصادی به حاشیه شهرهای بزرگ برده شدند. این گسل بزرگ که ناشی از تصمیمات اشتباه در یک بازه زمانی است موجب شده تعریف جایگاه مردم در جامعه دستخوش تغییراتی شود و «لاتاری» نقد این کنش سیاسی و اجتماعی و نشان دادن تاثیرات مخرب آن در زندگی مردمان امروز است. خانواده نوشین برآمده از همین رخداد تلخ است و تراژدی نوشین نتیجه آن.
به گمانم نمی توان «لاتاری» را نقد غیرت و یا نقد نگاه نژادپرستانه دانست. تاثیرات فیلم از جامعه بیرونی خود آنقدر به وضوح قابل لمس است که لایه ظاهری آن که به رنگ غیرت و انسانیت درآمده نیز نمی تواند از تلخی گسست فاجعه بار عدم آرمانگرایی جامعه ایرانی کم کند.
ترجیع بند «لاتاری» در تمامی نقاط عطف داستان «بیچارگی» است. آدم های درون قصه از امیرعلی تا موسی و حتی دوست موسی با بازی حمید فرخ نژاد در برابر اتفاقاتی که رخ می دهد بیچاره هستند. آنها با وجود آنکه می دانند چه می خواهند اما نمی دانند خواسته شان را باید کجا و چگونه فریاد بزنند. سرگردانی شخصیت ها نه از شلختگی روایت که از بلاتکلیفی فیلمساز در مواجهه با یک جنایت بزرگ ملی است. انگار که او باید در دو راهی پیدا کردن مقصر اصلی نابودی یک نسل تصمیم بگیرد نوک پیکان انتقام را به سمت داخل بگیرد و یا دشمن خارجی را مورد هدف قرار دهد؟ در نیمه نخست فیلم با آنکه نقد رفتار اجتماعی متاثر از اتمسفر سیاسی و اقتصادی به خوبی توانست به نقطه طلایی داستان یعنی ماجرای قتل نوشین برسد اما در یک سوم پایانی فیلم قهرمان های قصه ما به بلاتکلیفی دچارند. موسی از عملکرد هم سنگرهایش کلافه است و امیرعلی به نمایندگی از تمامی همنسلانش هنوز نتوانسته است مستقل رفتار کند و باید کسی مثل موسی او را همراهی کند و در مواقعی حتی او را نسبت به انجام یک کار ترغیب کند.
مهدویان در «لاتاری» بسیار کمتر از دو اثر پیشین خود درگیر شعارزدگی است و به غیر از چند صحنه و چند دیالوگ این موضوع در قالب داستان پنهان شده است.
«لاتاری» فیلم قهرمان است و بر مبنای همان فرمول همیشگی ساخت یک قهرمان و مبارزه برای یافتن یک آرمانشهر و رسیدن به ساحل آرامش پیش می رود. قهرمان قصه «لاتاری» موسی است. یک رزمنده سال های دور که امروز تلاش می کند با همان نگاه حمایت گر و ایثارگرانه خود از نسل بعد که بدون داشتن نقشی در تصمیمات کلان کشور و آینده خود به معضلات و مشکلاتی گرفتار شدند حمایت کند. نسلی که قربانی ندانم کاری هم نسل های موسی هستند. قهرمان در «لاتاری» اما درک درستی از نگاه سیستمی به قدرت و معادلات سیاسی و اقتصادی ندارد. موسی میراث دار عصیانگری نسل خودش است و قرار است با همان سیستم پرخاشگرانه به دنبال مقصر تراژدی نوشین بگردد. قهرمان فیلم «لاتاری» به دلیل خاستگاه فکری خود و وابستگی ایدئولوژیک به نظام سیاسی خود نمی تواند نقد یک اتفاق را متوجه سیاست های داخل بداند و با اینکه به نظر می رسد فیلمساز که خودش از نسل جوان پس از انقلاب است نیز در دام یکسویه نگری قهرمان خودش پا به کشور دیگری می گذارد و همین اتفاق باعث می شود پایان بندی فیلم با اما و اگرها و شک و تردیدهای بسیار نسبت به تصمیم گیری موسی به پایان برسد. در واقع فرمول قهرمان سازی «لاتاری» تا صحنه پایانی فیلم خوب عمل می کند و در جایی که به نظر می رسد انتظار تماشاگر از قهرمان قصه گرفتن یک تصمیم درست در یک لحظه حساس است، موسی بی آنکه به عواقب یک اتفاق فکر کند دست به کاری می زند که با منطق رفتاری جامعه امروزی همخوانی ندارد.
سکانس پایانی «لاتاری» یک بیانیه تند و تیز علیه اعراب حاشیه خلیج فارس است و از فیلمی که تلاش می کند خود را در دام فرقه گرایی و نگاه سلیقه ای نندازد یک ضعف بزرگ به حساب می آید.
«لاتاری» می توانست یک شاهکار سینمایی از فیلمساز جوانش باشد که در سومین گام بسیار هوشمندانه عمل کرد. نمی دانم پایان بندی فیلم چقدر تحت تاثیر شرایط ساخت فیلم درایران شکل گرفته است. شرایطی که می تواند هر شاهکاری را به یک پله پایین تر پرتاب کند.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مجوز ساخت سینمایی برای ۸ فیلمنامه صادر شد
- هیات امنای انجمن سینمای جوانان ایران منصوب شدند
- انتشار نسخه سینمایی «زخم کاری ۳»
- بازگشت جواد عزتی به خونبازی در «زخمکاری ۳»
- آغاز تولید فصل چهارم «زخم کاری»؛ پخش فصل سوم پس از پایان «قطب شمال»
- بازخوانی یک قتل از پیش طراحی شده/ نگاهی به مستند «ترور سرچشمه»
- مدیر کل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم توضیح داد؛ پرونده هیچ فیلمی برای همیشه بسته نیست/ چرا «شیشلیک» اکران نمیشود؟
- عذرخواهی تلوبیون درباره حاشیههای اکران آنلاین «درخت گردو»
- واکنش مهدویان به حذف نام فیلمش در «خندوانه»؛ این همان فیلمی است که نمیخواهند تماشایش کنید
- تنهاییِ یک مرد/ نگاهی به فیلم «مرد بازنده»
- «مرد بازنده» پروانه نمایش گرفت
- ردِ بو/ نگاهی به فیلم «مرد بازنده»
- وقتی همه چیز مبهم است/ نگاهی به فیلم «مرد بازنده»
- پایبند به قواعد ژانر/ نگاهی به فیلم «مرد بازنده»
- پاشنه آشیل؛ کار کردن با یک گروه ثابت/ نگاهی به فیلم «مرد بازنده»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نگاهی به «عروج» به بهانه زادروز لاریسا شپیتکو/ لحظه روبرو شدن با «خود»
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- حقایقی درباره فیلم یک تکه نان به بهانه پخش آن از شبکه نمایش
آخرین ها
- آکادمی اسکار عذرخواهی کرد
- «میراث» در جشنواره هاتداکس رقابت میکند
- تازهترین ساخته هادی محقق به چین میرود/ اولین حضور جهانی «دِرنو» در جشنواره پکن
- یک جایزه برای آیدا پناهنده؛ جشنواره فرانسوی به «در انتهای شب» جایزه داد
- یک واکنش دیرهنگام؛ بیانیه آکادمی داوری در پی خشونت علیه برنده اسکار
- پس از ۴ دهه برگزاری در یوتا؛ جشنواره ساندنس به کلرادو میرود
- فرشته سقوط کرده/ نگاهی به فیلمنامه «هیات منصفه شماره ۲» با بررسی عناصر مشترک درامهای دادگاهی
- «داستان سلیمان»؛ یک داستان واقعی از هزاران پناهجوی جهان
- «یک نبرد پس از دیگریِ» دیکاپریو کوتاهتر شد!
- یک عشق بی رحم،مجازات اعدام را در بریتانیا لغو کرد
- اکران آنلاین «زودپز» در شبکه نمایش خانگی
- نتفلیکس با «صد سال تنهایی» به یک رمان کلاسیک «غیرقابلاقتباس» جان میبخشد
- «ذهن زیبا»؛ اتفاقی زیبا در تلویزیون
- اسرائیل، کارگردان برنده اسکار را بازداشت کرد
- یک جایزه برای مجری اسکار؛ کونان اوبراین، جایزه مارک تواین را گرفت
- برای دستاوردهای یک دهه فعالیت حرفهای؛ بالاترین تجلیل سینمایی بریتانیا از تام کروز
- داوری فیلمساز ایرانی در جشنواره مورد تایید اسکار
- نگاهی به «اکنون»/ هنرِ شنیدن
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- «روایت ناتمام سیما» قاچاق شد/ علیرضا صمدی: خواهش میکنم نسخه غیرقانونی را نبینید
- نقدچیست؟ منتقدکیست؟
- نوروز موسیقایی با فیدیبو؛ برنامه فستیوال موسیقی «گوشه» اعلام شد
- دارن آرونوفسکی میسازد؛ اقتباس سینمایی از رمان «کوجو»
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- «سلب مسئولیت»؛ کابوسی پنهانشده پشت نور
- خبرهای اختصاصی سینماسینما از جشنواره کن؛ مجیدی و فرهادی نمیرسند/ در انتظارِ روستایی، پناهی، مکری، کاهانی و اصلانی
- اختصاصی سینماسینما- کنفرانس خبری؛ ۱۰ آوریل/ احتمال حضور جارموش، لینکلیتر، اندرسن، مالیک و برادران داردن در جشنواره کن
- تبعات کرونا و اختلافات حقوقی با برادران وارنر؛ اعلام ورشکستگی شرکت تولیدکننده فیلمهای «ماتریکس» و «جوکر»
- به هر سازی رقصیدیم غیر از ساز دل خویش/ این بهاریه نیست، نامهای است برای امیروی امیر نادری
- تفاوت ساعت «۶ صبح» و «۵ عصر»