تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۱/۰۵ - ۰۷:۲۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 172369

سینماسینما، حمید عبدالحسینی*

یکی از مهجوریت‌هایی که سینمای ایران با آن روبه‌روست عدم ساخته شدن آثار در چهارچوب ژانر و گونه‌های مختلف سینمایی است و همین امر مانع از ایجاد تنوع در سبد تولیدات و به تبع محدودیت مخاطب در برخورداری از دایره‌ی انتخاب‌های گسترده در مواجهه با فیلم‌هاست؛ و از جمله‌ی این گونه‌های کمتر پرداخته در سینمای ما فیلم‌های موسوم به نوآر است که می‌توان نمونه‌های شاخص و موفق آن را در سینمای فرانسه یافت و مرد بازنده آخرین ساخته‌ی محمد حسین مهدویان نیز می‌کوشد تا با پیروی از چنین گونه‌ای یک فیلم نوآر در چهارچوب شرایط و قواعد سینمای ایران را به روی پرده آورد.

فیلم بدون مقدمه و در همان دقایق آغازین تماشاگر را با سوژه‌اش که پیگیری قتلی توسط یک افسر کهنه‌کار پلیس است رودررو می‌کند؛ پلیسی که مولفه‌های ایرانی دارد و فیلمساز در کنار روش خاص او در دنبال کردن سرنخ‌ها و بازجویی از مظنونین درصدد است تا با نزدیک شدن به زندگی شخصی و خانوادگی‌اش تصویری بی‌واسطه و واقع‌گرایانه از یک مرد را مقدم از حرفه‌اش برای بیننده پرداخت کند. پلیسی که از خصایص‌اش چهره‌ای درهم و فرورفته است و جز در سکانس پایانی کمتر خنده‌ای بر صورتش می‌بینیم و شرایط زندگی شخصی و مناسبات قدرت و امور حاکمیتی نیز از جهات گوناگون او را در انجام وظیفه‌اش تحت فشار می‌گذارند اما او با وجود همه‌ی این سختی‌ها همچنان امیدوار در مسیر کشف حقیقت و تحقق عدالت به پیش می‌رود. مرد بازنده در فیلمنامه بیش و کم به اصول و چهارچوب‌های یک اثر پلیسی وفادار است: وقوع قتل، حضور مامور پرونده و پیگیری موضوع و سرنخ‌ها، شخصیت‌های پیرامون مقتول که به نوعی در مظان اتهام و یا آگاهی از علل و انگیزه‌های قتل قرار دارند و همچنین دخیل بودن برخی روابط و پشت پرده‌های سیاسی از جمله‌ی عناصر مورد اشاره در پهنه‌ی فیلمنامه‌ی مرد بازنده است که هر چه جلوتر می‌رود بر پیچیدگی‌های آن افزوده می‌شود و شاید بر اثر ازدحام و تراکم مولفه‌هایی از این دست و نیز افزودن تشریح شرایط زندگی خانوادگیِ احمد خسروی و خاصه ارتباط با پسرش نیز بر این حجم انباشته است و تا حدودی فیلم را طولانی جلوه می‌دهد اما مهدویان در کارگردانی با تسلط و درک درست از نیازهای چنین فیلمی، به ساختاری موثر در تعریف قصه‌ای با این مختصات از حیث زبان سینمایی نائل می‌آید که مهم‌ترین مشخصه‌ی آن ریتم و ضرباهنگ است؛ ریتمی که در آن‌سوی دیگر با حضور سجاد پهلوان‌زاده در مقام تدوین‌گر، به کامل‌ترین همکاری این دو در همه‌ی سال‌های فعالیت کارنامه‌شان منجر شده است.
برای مخاطبینی که سریال زخم کاری را دیده‌اند، آگاهی از تداوم همکاری مهدویان با جواد عزتی و رعنا آزادی‌ور در مرد بازنده می‌تواند شائبه‌ی تکرار فیلمی با درونمایه‌ی زخم کاری و دیدن نقش‌هایی مشابه با آن را در ذهن تداعی کند اما تماشای شمایل متفاوت جواد عزتی و حتی رعنا آزادی‌ور کمتر نشانی از تکرار را به ذهن متبادر می‌کند و آنچه در خاطرمان می‌ماند نگاه‌های عمیق مردی است که انگار به جاده‌ای بی‌انتها نقب می‌زند و سرآخر نیزباید در تنهایی به راهش ادامه دهد.
*نویسنده و کارگردان

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها