سینماسینما، محمد حقیقت
با نزدیک شدن اکران یک فیلم بر پرده سینماها و یا جشنوارهها، همواره کنجکاوی سینمادوستان رو به افزایش میگذارد؛ به ویژه اگر کارگردان شناخته شده باشد. اغلب سینمادوستان سخت کنجکاوند که بدانند فیلمهایی که مثلا در جشنوارههای مهم پذیرفته شدهاند، داستانشان چیست و چه چیزی را روایت کردهاند. در همین رابطه در سایتهای سینمایی، مجلات و غیره در غرب، داستانهای این فیلمها، به شکل کوتاه یا بلند آمده است و خیلیها بر مبنای همین اطلاعات، کنجکاو و تحریک و علاقهمند میشوند که به دیدن این فیلمها بروند. بسیار اندک هستند کسانی که بدون دانستن خلاصه داستان و سایر اخبار راجع به فیلمی به دیدن آن بروند. در رابطه با اطلاعرسانی، البته سینماگرانی هم هستند که نمیخواهند به اصطلاح داستان فیلمشان «لو» برود و خیلی دلواپس و نگرانند! آیا «دانستن» ماجرای فیلمی باعث نفروختن فیلم میشود؟ و دیگر از جذابیت آن کاسته میشود و کسی فیلم را نخواهد دید؟! به نظر من اینطور نخواهد بود. ما در ایران مثال خوبی داریم و آن اینکه همه افراد داستانهایی که در تعزیهها هر سال اجرا میشود را میدانند و با همه جزئیات آن، اول، وسط و آخر ماجرا هم مو به مو آشنا هستند ولی باز به دیدن تعزیه میروند و متاثر هم میشوند؛ پس چرا تعزیهگردانها از این که تماشاگران همه ماجرا را از قبل میدانند، وحشتزده نمیشوند که مبادا تماشاگری نخواهند داشت؟! یا فیلمهای بسیاری در سراسر دنیا که از رمانها اقتباس شدهاند و کل داستان قبلا «لو» رفته است، همچنان میتوانند مردم را به سینما بکشند و در بسیاری از موارد هم بعد از اکران فیلم، به فروش دوباره آن رمان کمک کرده است! از سوی دیگر بسیاری از تماشاگران که به دیدن فیلمی رفتهاند پیش آمده باز هم آن فیلم را میبینند و باز هم تحت تاثیر آن قرار میگیرند. (ولی آنها همه داستان را با جزئیات دیدهاند!) در ایران میتوان مثال «قیصر»، «گنج قارون» و غیره را زد که تماشاگران زیادی بارها به دیدن آنها رفته بودند و امروزه در دنیا نیز نمونههای فراوان این مورد وجود دارد. سالی که ویم وندرس رئیس هیات داوران جشنواره کن بود، دو بار به دیدن «سکس، دروغها و ویدیو کاست » رفت و از دیگر داوران نیز خواست چنین کنند! ولی آنها داستان فیلم را با تمام جزئیات دیده بودند. و نیز دوباره آنرا دیدند. پس چیزی برای «لو» رفتن داستان و سوژه برای آنها در دفعه دوم وجود نداشت. ومشکلی هم ایجاد نکرد و باعث شد جایزهی نخل طلا را هم بگیرد! و نمونههای بسیاری را میتوان آورد. پس به نظر من ترس برخی از کارگردانان در این زمینه بیمورد است. به آنها باید گفت دلواپس نباشید. همه ظرافت و خلاقیت کارگردان موقع پرداخت نحوه میزانسن و نوع روایت قصه است که مهم جلوه میکند و آنرا فقط روی پرده میتوان دید که یک اثر را متفاوت و برجسته میکند. البته این را هم باید در نظر داشت که نقدنویس بهتر است به پیچها و نکات پیشبینی نشده که سازنده اثر در یک فیلم به کار برده اشاره نکند. اما برای اینکه خواننده آن نقد بتواند بفهمد راجع به چه چیزی صحبت میشود لازم است کمی ماجرا را شرح دهد و بقیه آنرا به عهده تماشاگر بگذارد. جالب خواهد بود که خوانندگان محترم این مطلب، نظرشان را بنویسند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- در جستوجوی شکوه گذشته؛ ویم وندرس رئیس هیات داوران جشنواره برلین شد
- تغییرات در جوایز آکادمی فیلم اروپا
- مشکلات و رویاهای فیلمسازان خارجی در هالیوود!
- توالت، معماری و «روزهای عالی»
- «روزهای عالی»؛ روزمرگیهای یک نظافتچی تنها
- «روزهای عالی»؛ یک بیانیه تند علیه مدرنیته و کاپیتالیسم
- سینماسینما/ دیدار مارتین اسکورسیزی و ویم وندرس در جشنواره برلین
- بازی با سایهها/ نگاهی به فیلم «روزهای عالی»
- ویم وندرس در جشنواره لومیر: در قلب و روحم یک رمانتیک آلمانی بودم
- ۵ شانس اصلی اسکار بینالمللی امسال کدام کشورها هستند؟
- جشنواره توکیو با ویم وندرس افتتاح میشود
- انتخابی از میان ۱۲ فیلم/ فیلم ویم وندرس در فهرست نهایی آلمان برای اسکار ۲۰۲۴ قرار گرفت
- مجلس «تعزیه» مقابل خانه هنرمندان ایران برپا میشود
- ویم وندرس جایزه لومیر را میگیرد
- ویم وندرس رئیس هیات داوران جشنواره فیلم توکیو شد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی





