ناصر صفاریان _ دانستن نظر مخالف، نه تنها بد نیست، که خیلی هم خوب و اصلا واجب است. اگر برایمان مهم است دانستنش، میشود روزنامهشان را خواند، سایتشان را دید، کانال تلگرامیشان را پیگیری کرد…
اگر هم نوعی از زندگی را انتخاب کردهایم که خودمان را از فضای دوروبر دور نگه داریم و بنشینیم نان و ماستمان را بخوریم و کاری به چیزی نداشته باشیم هم که اصلا بحث دیگریست. البته شاید هم در ناامنی این روزهای فضای مجازی، دکترمان توصیه کرده باشد روح و روان و اعصابمان را با این چیزها به هم نریزیم و دور از تنش باشیم و… از این حرفهای قشنگ قشنگ اهل فوت و فن زندگی آرام و لطیف.
ولی با همه اینها، این عادت فراگیر فضای مجازیمان را درک نمیکنم که چرا، در هر موردی، اینقدر احساس مسئولیت میکنیم که حتما حتما برویم در صفحهای که نه فقط دوستش نداریم که حتی متنفریم از آن تا کامنت پر از کینه و نفرت بگذاریم و دلمان خنک شود و یک «آخیش» هم بگوییم و بعد از زمین گذاشتن کولهبار سنگین مسئولیت، شب راحت سرمان را بگذاریم روی بالش. یادمان هم هست که این بخش مسئولانه را با پروفایل اصلیمان انجام ندهیم و برای این که کسی متوجه ایثار ما نشود، با یکی از آن پروفایلهای بدون اسم و عکس و با هویت جعلی برویم دنبال عملیات تا ریا نشود یک وقت! اصلا نمیپرسم که مگر نمیشود با ادب و متانت همین نظر مخالف را بنویسیم و بیاییم بگیریم بخوابیم؛ چون میدانم حس مسئولیت که بیاید سراغمان، کلا و اساسا و اصولا نمیشود رگ گردنمان نزند بیرون و…ووو!
پس میپرسم که خب چرا اصلا میرویم جایی که میدانیم نظر صددرصد مخالف دارند یا حتی اصلا کاری به کار ما ندارند؟! فرقی ندارد احساس مسئولیتمان ایدئولوژیک باشد و حزبی، یا تعصبی و غیرتیِ اصلا بیخیالِ سیاست و حزب و فلان و بهمان. یک وقت هست احساس مسئولیتمان مدل مامور معذور است و با حق ماموریت که خب بحثش بهکلی جداست! ولی وقتی واقعا درونی است و فکر میکنیم حتما باید حقانیتمان را با حرفمان ثابت کنیم، خب نمیشود به جای این که برویم به آن صفحه، حرفمان را در صفحه خودمان بزنیم؟ حتی در صفحه جعلیمان، حتی بدون اسم و عکسمان، حتی با همان عصبانیتمان، حتی با همان فحشها و همان هتاکیهایمان؟ نمی شود؟!
این کاری که ما داریم می کنیم و روزبهروز هم حرفهایتر میشویم، مثل این میماند که کلهپاچه دوست نداشته باشیم و بویش که به مشاممان بخورد و چشممان که به آن بیفتد اصلا یک جوری شویم و… حالا تصور کنید مایِ مخالفِ کلهپاچه، هر روز، مخصوصا، از جلوی کلهپزی رد شویم و در را باز کنیم و هر چه از دهانمان در میآید نثار کلهها و پاچهها کنیم و هر آنچه لعن و نفرین بلدیم نثار کلهپز و کلهپزی؛ بعد هم با عصبانیت در را بکوبیم به هم و برویم! خب چرا؟! این که کمی ته دلمان راضی شود فقط یک طرف ماجراست؛ خودمان را گول نزنیم و انکار نکنیم که اعصاب خودمان هم خرد میشود. نمیشود؟ پس چرا؟!
سیام ژوئن خارجیها، میشود همان نهم تیرماه خودمان. اسم این روز را گذاشتهاند روز شبکههای اجتماعی. چه خوب میشود بیاییم از همین فردا، بپذیریم این واقعیت را که ذائقه بعضیها کلهپاچهپسند است و کلهپزی را هم که با خاک یکسان کنیم باز این سلیقه پابرجاست؛ حالا چه دوستش داشته باشیم و چه نه. پس بیاییم این طرف خیابان، نه درست روبهروی کلهپزی، که کمی بالاتر یا پایینتر، جگرکی خودمان را راه بیندازیم، کبابیمان را، دیزی فروشیمان را، فلافل فروشیمان را… اصلا هر چه را که دوست داریم… خیالمان هم راحت باشد که هم آنها ما را میبینند و هم ما آنها را و از حضور هم باخبریم و مردم هم هر دو را می بینند. این آخری هم از همه چیز مهمتر است. این که مردم هر دو را میبینند. بسپریمش به خودشان و از این بارِ مسئولیت و تعهد خودمان را بکشیم کنار. خستگیمان را کم کنیم و خیالمان راحت باشد که برای خنک شدن دلمان هم راههای بهتری پیدا خواهیم کرد! این جوری برای همه بهتر است، حتی خودمان!
عکس: سال هشتادوپنج، وقتی هنوز نه شبکه اجتماعیای بود و نه احساس مسئولیتی!
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- قربانیانِ یک قانونِ نادرست
- امضای یک بیانیه: تبعات و ممنوعیات
- به نام ایران: حذف سینمای مستقل/ درباره انتشار غیرقانونی فیلمها در یک سایت + ویدئو
- در برنامه سینماتک خانه هنرمندان مطرح شد/ «درخت گلابی» ماندگارترین اثر سینمای ایران درباره عشق اول است
- روایت ناصر صفاریان کارگردان ۳فیلم مستند درباره فروغ فرخزاد از مصائب ساخت این فیلمها
- داوران بخش مسابقه ملی جشنواره فیلم کوتاه تهران معرفی شدند
- چهاردهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» آغاز به کار کرد/ برنامههای روز اول
- پیش از این گفته شده بود که فروغ فیلمنامه و داستان نوشته است/ فروغ فرخزاد: خالقِ شعر و غیرِشعر
- پرویز بهرام؛ همبازی و همکارِ فروغ در فیلم و گویندگی
- اختصاصی سینماسینما: یادداشت ناصر صفاریان به بهانه درگذشت کامیار شاپور/ کامیار: فرزند پرویز و فروغ
- نگاهی به سینمای سهراب شهیدثالث
- درباره شیدا ساخته کمال تبریزی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
- نمایش مستند «پاره تن من» در تهران
- اختصاصی سینماسینما/ «این چه رازیست که هر بار بهار، با عزای دلِ ما میآید؟»/ یادداشت ناصر صفاریان برای لوون
- اختصاصی سینماسینما/ کجایی سید؟/ یادداشت ناصر صفاریان درباره ابراهیم حاتمیکیای این روزها
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- ردپای یک کارگردان مؤلف / نگاهی به فیلمهای کوتاه سعید روستایی
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- موقعیت فیلمهای ایران و سینماگران فراملی در فرانسه
- با نظرسنجی از ۱۷۷ منتقد فیلم؛ نشریه ایندی وایر برترینهای سال ۲۰۲۴ سینما را معرفی کرد
آخرین ها
- نکوداشت زنده یاد اکبر عالمی و بزرگداشت مهدی رحیمیان در آیین معرفی برندگان هفتمین جایزه پژوهش سال سینما
- با پیشتازی «۴۷» و «مخفیانه»؛ نامزدهای جوایز اسکار سینمای اسپانیا معرفی شد
- همزمان با سالگرد اولین نمایش عمومی «قیصر»؛ بزرگداشت مسعود کیمیایی برگزار میشود
- دو خبر از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر؛ زمان بازبینی حضوری و انتخاب نهایی آثار بخش دیگرگونههای نمایشی/ آغاز ثبتنام اصحاب رسانه و منتقدان
- برگزاری نمایشگاه پشت دریای وهم
- حضور همراه اول با مجموعهای از سرویسهای فناورانه در نمایشگاه تلکام ۲۰۲۴
- بازگشت جنابخان به تلویزیون همراه با محسن کیایی
- «در آغوش درخت» بهترین فیلم بلند سینمای جهان جشنواره هندی شد
- نکوداشت خسرو خسروشاهی در جشنواره فیلم رشد
- «شهر خاموش» و «شناور» در شبکه نمایش خانگی
- به پاس یک عمر دستاورد سینمایی؛ خرس طلایی افتخاری برلین به تیلدا سوئینتون اهدا میشود
- کنسرت نمایش ایرج، زهره، منوچهر / گزارش تصویری
- حقایقی درباره محمد نوری به بهانه سالروز تولد او/ مردی که از شکست هراس نداشت
- ذلت ماندن یا لذت رفتن و رستن!
- جدول فروش سینمای ایران در آخرین روز پاییز/ پنج فیلمی که از ابتدای امسال بیش از ۱۰۰ میلیارد فروختند
- نمایش «دِویل» تمدید شد/ آغاز اجرای نمایش «تشنگان» از ۴ دی
- شایعه فروش آثار تجسمی مربوط به فروغ فرخزاد و سهراب سپهری/ سریال و فیلم مستند سهراب و فروغ به زودی کلید میخورد
- نامزدی یک فیلم کوتاه ایرانی-آمریکایی در جوایز آکادنی فیلم سوئد
- نشست خبری بزرگداشت فروغ فرخزاد / گزارش تصویری
- درباره سه مستند سینماحقیقت/ از جسارت نمایش عریان اعتیاد تا عشق به سینما در اتاق آپارات
- به خاطر نقش برجسته در صنعت سینما؛ کریستوفر نولان و همسرش، شوالیه و بانوی فرمانده شدند
- چرا «لیلی» سریال «داییجان ناپلئون» زشت بود؟/ پاسخ ناصر تقوایی را بخوانید
- «تیآرتی» ترکیه آغاز به کار کرد؛ صداوسیما هنوز در فکر سانسور است
- سیمرغ مردمی به جشنواره فیلم فجر بازگشت
- بستههای ویژه شب یلدای همراه اول با هدیه دیجیتال معرفی شد
- آنونس رسمی عاشقانه «عزیز» رونمایی شد
- با نظرسنجی از ۱۷۷ منتقد فیلم؛ نشریه ایندی وایر برترینهای سال ۲۰۲۴ سینما را معرفی کرد
- احمد رسولزاده و «بنهور» در بیست و هفتمین قسمت «صداهای ابریشمی»
- درباره «بی همه چیز»؛ درامی پیچیده با شخصیتهایی چندلایه
- نشست «شاهد عینی» / گزارش تصویری
بحث سر مخالف یا موافق نیست، صحبت از سرک کشیدن است. یک عمر عادت کرده ایم وقتی با کسی در مکانی روبرو میشویم ببینیم در ساکی که در دست دارد چه دارد یا برای منزلش چه خریده و با دیدن آن کل زندگی خانوادگی شخص را تجزیه وتحلیل کنیم.
حال انتظار دارید این ذات پرسشگر و مداخله جو در دنیای مجازی سرکوب شود,و برود دنبال کار خودش.
آقای صفاریان عزیز یه چیزی میگیدآ
آتشی برپا کرده است اختیار.
اختیار است، اختیار است اختیار.
سلام خیلی با حال و یک جورایی سکرت بود