سینماسینما، ایلیا محمدینیا
فیلم«نتهای مسی یک رؤیا»؛ مستند یا داستانی؟ مساله این است
فیلم «نتهای مسی یک رؤیا» به کارگردانی رضا فرهمند ایده جذابی دارد اینکه در میان خرابه های شهر یرموک در سوریه که ساکنانش خود آورگانی از فلسطین هستند چند نوجوان از دختر و پسر تصمیم می گیرند کنسرت موسیقی برگزار کنند آن هم با دست خالی و به همین جهت تلاش می کنند هزینه های آن را از محل فروختن سیم های مسی خانه های ویران شده از جنگ فراهم کنند و…
کارگردان به رقم آنکه ایده جذابی دارد و البته مواد لازم برای بسط و گسترش آن را با توجه به خانه های ویران برای جمع آوری سیم های مسی برای تامین هزینه های برپایی کنسرت، خیلی زود و بی هیچ دلیل قانع کننده ای از ایده جذابش دورشده و از پسرک نوجوان ملوک با آن سن و سال قهرمانی می سازد که یک تنه می خواهد باعث آشتی پدری با خواهر و بچه هایش شود و یا برای دخترهای نوجوان رنگ بخرد که آنها نقاشی کنند و…
فیلمساز در ایجاد فضایی جذاب در روابط فی مابین بچه موفق عمل می کند اما مشکل آنجاست که در واقع نمی داند با ایده جذاب فیلمش چگونه برخورد کرده آن را در سراسر فیلم گسترش دهد به همین جهت خرده داستان های فیلم همانند وصله های ناجوری در فیلم نمایان شده کارکردی بیش از افزایش زمان فیلم نمی یابند. به همین جهت هم هست که ایده جذاب شروع فیلم با سکانس کنسرت بچه ها در میان تلی از ویران و خرابه های ناشی از جنگ باور پذیر نمی شود.
اما آنچه که درفیلم «نتهای مسی یک رؤیا» بیشتر از هر چیزی به چشم می آید این است که فیلم از جمله آثاری است که تکلیف مخاطب با آن معلوم نیست. به عبارتی مخاطب نمی داند با یک اثر مستند روبرو است یا داستانی. البته که وقتی فیلم را در جشنواره فیلم مستند حقیقت آن هم به عنوان یکی از آثار بخش مسابقه ملی ببینید باید اعتماد کرده و یقین حاصل کنید که حتما با یک اثر مستند مواجه هستید. اما آنچه که از فیلم درک می شود چندان همخوانی با داشته ها و دریافت ها از یک اثر مستند ندارد. فیلم بر مبنای یک فیلمنامه کاملا داستانی شکل گرفته با میزانس ها و بازی هایی که با مولفه های سینمای داستانی همخوانی دارد. البته باید گفت فیلم محصول سیاست های غلطی است که بعضی از مدیران سابق سینمای مستند برای همگانی کردن آن و جذب مخاطب در پیش گرفته بودند. ایده جذاب و البته ناپخته «سینمای مستند برای همه».
«جمیله » اتفاق خوب جشنواره بود
جمیله ساخته محمدباقر شاهین فیلم تلخی است. آنچه که فیلم را تلخ می کند نه پایان دردآور آن (که به نظرم قوت فیلم است) که خط اصلی داستان فیلم است جاییکه جمیله زن جوان فیلم دو چشم خود را در جنگ از دست می دهد و دیگر نوری را لمس نخواهد کرد و درعین حال همسرش کسی است که به خانه های ویران و خالی از سکنه ناشی از جنگ نور می رساند. اشارتی دردناک به این است که صدمات اقتصادی ناشی از جنگ و ویرانی روزی جبران می شود اما آنچه که هیچگاه جبران پذیر نیست آسیب های روحی و جسمی ناشی از جنگ است. یعنی آنچه که بر جمیله و خانواده اش رفته است. فیلم اگر چه در جغرافیای سوریه می گذرد اما فیلمساز تلاش می کند با نگاه انسانی به سوژه فیلم ابعاد جهانی را برای پیام تلخ فیلمش پیدا کند چیزی که در فیلم جمیله به خوبی احساس می شود. در فیلم جمیله کارگردان در مقام ناظر است و تلاشی نمی کند برداشت خود را به مخاطبش دیکته کند. هر چند قضاوت درباره آنچه که بر جمیله و زنان و مردان و بچه ها ی آسیب دیده از جنگ می رود نیازی به قضاوت ندارد. درد صدمات ناشی از جنگ هر جای جهان یک رنگ دارد.
فیلمساز اگر در پرداخت شخصیت جمیله حوصله بیشتری به خرج می داد. تا تماشاگر با ابعاد شخصیتی دیگر او همچون علاقه مندی ها و آرزوها و…آشنا شود به حتم با فیلمی اثرگذارتر مواجه می شد. هر چند در نسخه فعلی هم با حذف پلان هایی که ارتباط چندانی با مساله جمیله نداشت همچون درگیری پدر و مادرش فیلم ریتم بهتری پیدا می کرد.
به هر روی در کارنامه فیلمسازی محمد باقرشاهین فیلم” جمیله” اتفاقی رو به رشد و در خورتوجه محسوب می شود
مستند «همه چیز درباره آرزو » جذاب و پرکشش است
مستند «همه چیز درباره آرزو »به کارگردانی و تهیه کنندگی کتایون جهانگیری از جمله معدود فیلم های مستند جشنواره فیلم حقیقت بود که در آن ریتم و ضربآنگ فیلم به خوبی در خدمت مضمون آن بود. فیلم داستان «آرزو ماده پلنگی بودکه بعد از سه هفته اسارت در تله توانسته بود خود را از شر آن برهاند و به خانه ای روستایی پناه برد و…
اتفاق خوب فیلم عمل جراحی ستون فقرات آرزو بود که برای نخستین بار در چنین ابعادی امکان بروز پیدا می کرد و باعث شد این پلنگ ماده برای زندگی معمولی خود مشکلی نداشته باشد اما آنچه که باعث حسرت بود عدم کارشناسی درباره مکان آزاد سازی دوباه آرزو بود که باعث شد اتفاقات عجیب و غریبی برای این پلنگ بیفتد. کتایون جهانگیری در فیلم خود تلاش کرد بخشی از بحران های زیست محیطی را که ناشی از عدم اگاهی مدیران ارشد این حوزه بود نشان دهد. اینکه همیشه نباید بومیان منطقه را مسبب همه اتفاقات ناگوار زیست محیطی دانست خاصه آنجایی که آرزو به امید بهبودی، تن نحیف خود را به روستایی می رساند که به نظر آدم هایی شبیه همان آنها که باعث جراحتش شدند در آن ساکن هستند اما آرزو بهتر از بسیاری از آدمیان مدعی درک درستی از شرایط پیرامونی اش داشته سره را از ناسره تشخیص می دهد.
کارگردان همچنان که گفته شد داستان جذاب خود را بی هیچ اضافه گویی مرسوم اینگونه آثار روایت می کند و همین امر باعث جذب تماشاگر فیلم می شود.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- معجزهی روایت سینمایی/ نگاهی به مستند «آقای صیاد را ول کنید»
- معرفی برگزیدگان پانزدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت
- مراسم یادبود جمشید مشایخی و همسرش در اکران «بریکولاژ؛ زندگی نادر مشایخی» برگزار شد/ مشایخی: موسیقی و شعر از زندگی ایرانیان جدا نشدنی است
- عمیق ترین لحظه های محسوس حیات در مستند «ایستوود»
- «بیبی جان»؛ توانمند در قصهگویی و ایجاد تعلیق
- مستند «مرگ ماسایوشی»؛ حفظ شرافت یا ابرقدرت شدن؟
- معرفی نامزدهای مسابقه ملی جشنواره «سینماحقیقت»
- شبهای روشن/ پیشنهاد تماشای مستند در جشنواره سینماحقیقت؛ «به ماه»
- مستند «ناگهان ذهنم ایستاد»؛ روایتی از یک شهر، یک بیماری
- جنگ با کرونا/ پیشنهاد تماشای مستند در جشنواره سینماحقیقت؛ «روزهای ناتمام» و دو فیلم دیگر
- پیروز کلانتری: «میبرد تا به کجا» گفتگوی میان من و سوژه است
- مستند «آن مرد با اتوبوس آمد»؛ ترکیبی از سرگرمی، سیاست و جامعهشناسی
- گام معلق لکلک/ پیشنهاد تماشای مستند در جشنواره سینماحقیقت؛ «جابهجایی یا نابهجایی»
- گفتوگوی تصویری اختصاصی سینماسینما با محمد احسانی، مستندساز/ توسعه کشور بدون توجه به محیط زیست امکانپذیر نیست
- همزمان با نمایش در جشنواره سینماحقیقت؛ پوستر «روزهای ناتمام» منتشر شد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
آخرین ها
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری