سینماسینما، ایلیا محمدینیا؛
فیلم «۱۹۶۸» در جهت منافع یا ضد آن، مساله این است
فیلم «۱۹۶۸» از نگاه کارگردانی و البته سینما فیلم قابل اعتنایی محسوب می شود و مهم ترین مساله فیلم فقدان ایده مرکزی داستان است. گویا قرار بوده فیلم در ستایش گروه های ضد اسراییلی عمل کند اما عملا تبدیل به فیلمی در ستایش نیروهای امنیتی و ضد خرابکاری اسراییل شده است.
فیلم می خواهد از چه چیزی بگوید اینکه گروه های مسلح پیش از انقلاب مخالف رژیم اسرائیل بودند؟ یا اینکه مردم مخالف حضور فوتبالیست های اسرائیلی بودند؟ یا هر چیزی که کارگردان احتمالا به آن فکر کرده بود و البته هیچ کدامشان در فیلم محقق نشد.
فیلم نشان می دهد که چگونه نیروهای امنیتی اسراییل اشراف کاملی بر پیرامون خود و شهروندان خود دارند. البته کارگردان شایدبا نشان دادن چند شعار محدود تماشاگران ضد اسراییل بعد پیروزی ایران بر آنها خواسته بگویید ما از همان قدیما ضد اسراییلی بودیم که البته آنچه در فیلم می بینیم این نیست و البته آن است که نباید.
«فریاد» راه به سیاهی و تباهی دارد
کارگردان فیلم «فریاد» کمی دیر رسید؛ احتمالا خبر ندارد دیگر کسی برای فیلم چرک و سیاه ایرانی اقبالی نشان نمی دهد.
چطور می شود این حجم از سیاهی و نکبت را یکجا جمع آورد. از منظر سینمایی می توان گفت کارگردان تا حدودی از پس قصه گویی بر آمده است اما از لحاظ مضمون فرسنگ ها با باورها و اندیشه اخلاقی و انسانی فیلم فاصله دارد.
در «فریاد» که همه قصه در آنجا و پیرامونش و آدم های محدودش می گذرد همه نماد تباهی و سیاهی هستند از کارگران مرغ داری صالح و یعقوب تا مالک آنجا که ارباب می خوانند و حتی رقیب ارباب که تلاش می کند مالکیت مرغ داری را به دست بگیرد همه و همه در انجام کارهای غیر اخلاقی و غیر انسانی از هم سبقت می گیرند. با آمدن نوجوانی به نام «هاوار»(به معنای فریاد) فضا کمی تلطیف تر می شود. اما او هم در پایان اگر چه رهایی می یابد اما خود کسی می شود مثل بقیه.
مساله ای با فضای چرک و تاریک و کثیف فیلم و لوکیشن ندارم اما اینکه از دل سیاهی با حضور هاوار باز کارگردان سیاهی بیرون بکشد غیر قابل هضم است. که هاوار پیرامون خود انسانی نمی بیند که سگ سفید تیمار شده تنها سفیدی است که از دل تاریکی به جهان آزاد می رسد. در این میان تنها پسر مجنون می ماند و بس.
«ممنوعالخروجی» روی اعصاب مخاطب رژه می رود
فیلم سینمایی «ممنوعالخروجی» به کارگردانی جلال اشکذری، یک ناامیدی مطلق است. فیلمنامه سست فیلم که در آن همه چیز بر مبنای اتفاقات غیر منطقی پیش می رود. در کنار بازیهای تصنعی و البته حرف های مهم که مفسدان اقتصادی همچون زالو به جان مردم افتاده و خونشان را می مکند، ممنوعالخروجی تبدیل به اثری نه اجتماعی که شبه کمدی کرده است که فقط روی اعصاب مخاطب رژه می رود.
![](/wp-content/themes/cinemacinema/img/tel.gif)
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- درباره «شمال از جنوب غربی» و «چشم بادومی»/ غلبه نگاه سادهانگاره و طرح مساله با راهحلی نشدنی
- درباره دو فیلم حاضر در جشنواره فجر/ استعدادهای تازه در سینما
- نمایش و تحلیل فیلم «ساز دهنی» امیر نادری در بنیاد حریری
- نشست نقد و بررسی فیلم «ملف گند» در بنیاد حریری برگزار شد/ ایلیا محمدینیا: «ملف گند» اتفاق بیتکرار سینمای مستند ماست
- نخستین نمایش عمومی «بند تهران» در مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران
- یکی را غربت و دیگری را غصه، سرطان میشود
- «نمور»؛ ملودرامی که جان ندارد
- وقتی کارگردان احساساتی میشود/ نگاهی به فیلم «دِرب»
- «خائنکشی»؛ تلخترین فیلم کیمیایی
- داستان، قربانی فرم/ نگاهی به فیلم ۲۸۸۸
- فیلمی که به آرامی در ذهن رسوب میکند/ نگاهی به «بدون قرار قبلی»
- تعلیق دروغین/ نگاهی به فیلم «بی رویا»
- تکامل تدریجی یک فیلمساز/ نگاهی به فیلم «نگهبان شب»
- تکرار کلیشهها/ نگاهی به فیلم «شب طلایی»
- «دسته دختران»؛ داستان فدای سکانسهای جنگی شد
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر/ ادامه حسرت تماشای یک فیلم پس از ۵ سال و نامزدهای پرسش برانگیز
- به بهانه اعلام اسامی نامزدهای جشنواره فیلم فجر
- ایستگاه پایانی؛ ایدههایی که هدر رفت و سرمایههایی که بر باد شد
- آقای نعمتالله، فیلمتان را به خانهها ببرید!
- از فیلمهای نصحیتگونه و سفارشی تا بازی میخکوبکننده یک بازیگر
- تنوع ژانر؛ به چه قیمتی؟!
- پول می دهید که فحش بخورید ؟
- یادداشتی بر فیلم سینمایی «رها»/ رهایی
- آخرین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ معرفی نامزدهای بخش مسابقه سینمای ایران
- جوایز گویا اهدا شد؛ اسکار سینمای اسپانیا به ۲ فیلم رسید
- واکنش ستاره اسکندری به توقیف «قاتل و وحشی»/ سالهاست که اندیشه را پشت قرهای کمر پنهان کردهاید
- یک اثر قابل اعتنا، رژه یک فیلم روی اعصاب و کارگردانی که دیر رسید
- یادداشتی برای «ژولیت و شاه»؛ قصهای آمیخته از تخیل و واقعیت
- «خاتی»؛ در حلقه داستان تکراری و نخنما
- از انیمیشنی ناتوان در جذب مخاطب تا ایدههایی هدر رفته و با ساختار تکراری
- معرفی برگزیدگان جشنواره رتردام
- وقت اعتراض به توقیف و ممیزی نرسیده است؟!
- استانداردهای یک کمپانی حرفهای
- «رکسانا»؛ فیلمی که دردها را فریاد میزند
- با مشخص شدن نمایش فیلمهای بخش ویژه؛ «بی سر و صدا» در جشنواره فجر اکران نمیشود
- «بچه مردم»؛ نگاهی جدید به موضوعات تلخ
- «پیرپسر»؛ ناگفتههایی که گفته میشود
- «شوهر ستاره»؛ حقیقتی منبعث از زندگی و تجربهی زیستهی بخشی از زنان
- نهمین روز نمایش آثار جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- هیولایی باستانی
- خرد کمتر لذت بیشتر
- با سانسورچی همراه نشویم، بر سرش فریاد بزنیم
- انیمیشن ایران در جشنواره فجر؛ کجا ایستادهایم؟
- در جشنواره فیلمهای ایرانی نیویورک؛ «علت مرگ: نامعلوم» بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد