تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۱/۲۱ - ۱۵:۲۹ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 170164

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا

فیلم «دِرب» ساخته هادی محقق دعوت به ضیافتی از مهربانی است. فیلم می‌توانست اتفاق خوبی در کارنامه سینمایی این کارگردان باشد؛ اما در نیمه‌های روایت گویی احساسات بر عقل و منطق چیرگی یافته فیلم را دچار شعارزدگی می‌کند. جایی که مامور برق بسیار بیشتر از آنچه که لازمه فیلمنامه است مهربانی به خرج می‌دهد. او از جیب خود موتور برق می‌خرد تا مرد روستایی و فرزندش شب را بی برق نمانند. در حالی که فردا تا پیش از ظهر می‌توانست با خرید بوشینگ از گچساران برق را به مرد روستایی هدیه کند.

فیلم نمی‌گوید چرا برق برای مرد روستایی این همه حائز اهمیت است که مامور برق چنین واکنش احساسی نسبت به آن دارد.
فیلمساز در واقع دلیل قانع کننده‌ای ارائه نمی‌دهد.
چرا مامور برق برای خرید بوشینگ مرخصی می‌گیرد با داشتن ماشین اداره برق، ماشینی کرایه می کند و البته با هزینه شخصی بوشینگ می‌خرد؟
فیلم به شدت از فیلمنامه‌ای لطمه می‌خورد که از نیمه‌های آن داستانکی ندارد که کمک حالش باشد. آن‌چه از نیمه می‌بینیم شعارزدگی و احساساتی شدن کارگردانی است که قلبی مهربان دارد. اما سینما و فیلم منطق خودش را دارد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها