سینماسینما، احمد میراحسان
پایانبندی نجلا سیاهپیشگی چرک و یاس و آزار بسیاری از سریالهای ایرانی را نداشت که بازتاب روحیههایی با کمپلکس بدخواهی است. این روحیه سریال را به آمیزهای از نابلدی به انضمام نهیلیسم شبه روشنفکرانه، سوگیری پنهان سیاسی، بدل میکند. تاثیر رسانههای ویرانگر، فرهنگ انسداد و کشتن هر امید پیروزی امر نیک و ناکام نهادن تماشاگر در پایان، در این مسمومیت محرز است. و آن را به جای نمایشی به وجود آورنده تجربهای شیرین به مایهی آزار تماشاگر تبدیل میکند.
این آزار دو چهره دارد: یعنی یا شما سی قسمت تماشاگر را با شخصیتهای منفور به جای قهرمان و ماجراهای کشدار و روایت ملالآور تلخ اذیت میکنید و انواع مرض و سم به جانش میریزید و آخر سر با سرهم بندی متحولش میکنید و یا در پایان همه چیز را در تعلیقی مریض و حتی زهر ناکامی و … فرو میبرید تا پزی شبه روشنفکرانه و مقبول طبع مخالفخوانان بگیرید و بگویید در این سرزمین همه چیر زشت است و سبب بیامیدی است و هیچ پایان خوشی وجود ندارد.
نه نجلا چنین پایانبندی تلخی نداشت اما با همه حیرت چیز بدتری داشت.
سریالی که هرگز چون بسیاری از کارهای دیگر به شعور تماشاگر توهین نمیکرد و با سر همبندی و یا آببندی و یا راهحلهای بلاهتبار نبود برای تاخیر روایی و شکل دادن پیکره کشمکش و آزارمان نمیداد. و یا با کارگردانی کمهوش و تنآسا و پر اشتباه در چرخاندن صحنه و اداره روایت و اقناع تماشاگر به فعل و کنش باورپذیر شخصیتها، حتی از باوراندن یک عمل و یک ارتباط و یک اجرای درست قصه به نوجوانان پای تلویزیون عاجز نمیشد و متن و کارگردانی پرتحرک و فکرشده و منطقی در حد فهم عمومی باور پذیر و… داشت، ناگهان در قسمت پایانی به چنان سطحیکاری در نوشتن و کارگردانی در غلتید که جای آن دارد کسی این همه سادهانگاری وهنآلود را در بخش پایانی و پایان بندی مورد سئوال جدی قرار دهد. این ناظران فنی و هنری مگر خوابند به چنین گافهایی که قابل قبول نیست، این سریالسازان که قسمتهای زیادی با خرد روایی و خرد اجرایی درست کاری در حدی بالاتر از متوسط توان و استعداد اجتماعی سریالهای اخیر ما ارائه دادند نادانسته و از سر ناتوانی به چنین ورطهای غلتیده باشند؟ دقیقا من درباره پایانِ گرهگشایی و هم خطای متن و هم خطای اجرا حرف میزنم.
*****
پیش از پایان، در یادداشتی با اشتیاق تماشاگران تلویزیون را به تماشای نجلا فرا خواندم، به سبب درستی روایت، پیشبرد بیوقفه کشمکشها، ایجاد تعلیق کالبدی و طبیعی در مسیر ماجراها و نه هول و ولاء تحمیلی و جدا از منطق درونی روایت و… و نیز کارگردانی روان. و اشاره کردم که حاصل همه تلاشهای سازندگان، یک «درست کاری» حرفهای بر محور شکل دادن به یک سیمای مطبوع قهرمان قابل قبول و مورد پسند همگان از آب در آمد؛ یک قهرمان دوست داشتنی در اندازه سریالهای ما و نه شاهکارهای جهانی و حتی ایرانی! قهرمانی که خلاف قرارداد ناگهان بیسبب احمق و فرومایه از آب در نمیآید مثل پایتخت، که هر نشانی از آن مرد مطبوع و شریف که قبلا ساخته شده بود آب میرود و بنا به نگرش و فشار روشنفکرنمایی بیربط به یک سریال جذاب همهپسند با پاک کردن ساخته شدههای مبنایی این شخصیت دوستداشتنی آب میرود و بنا به یک فهم غلط از تغییر و رویکرد روانشناسانه به شخصیت، متحول می شود! به موجود منزجرکننده و این در پایه زیر خاکی هم وجود داشته و طنز شیرین آن قربانی اشتباه در حجم دنائت شخصیتی میشود که قهرمان خندهآور ماست اما به جای آن ضدقهرمان خیانت و بی همهچیزی و پستی میشود.
خوب نجلا در پی چند سریال معقولتر سیاسی امنیتی گامی چشمگیر بود در پیشبرد درست روایت جذاب به انضمام شخصیتهای مطبوع و در ساختن چهره یک قهرمان از همه سریالهای اخیر موفقتر بود و حتما موفقتر از سریال الهام گرفته از زندگی بانو صباغ که خوب شروع و از نیمه به بعد دچار فرسودگی شد و خانم فرمانده به ماکت بانویی کارآمد و جسور و مؤثر بدل شد. نه! نجلا تا آخر فیلمنامه پر و پیمان و کارگردانی روان داشت؛ اما در قیمت آخر آن قدر بد بود که تماشاگر را گویی بیهوش و حواس فرض کرده بود. چرا؟
ماجرای پایانبندی با دو فرض شکل گرفت. حفظ قهرمان و ویران نکردنش. و پایان خوش و تلخ نکردن کام تماشاگر. اما نتیجه چه شد؟ گویی سازندگان از چنین پایانی دلخور باشند و وسوسه ناکامی و میراندن و پایان ناخوش داغی شده باشد بر دلشان و به آنان پایان خوش تحمیل شده باشد آنقدر بد و تصنعی و ناشیانه و شتابزده و توام با احساساتیگری خامدستانه و سادهلوحانه کار را به پایان بردند که حیرتانگیز است و اصلا باور کردنی نیست تیمی با آن شعور و مهارت متوسط به بالا کار را در حد بدترین سریالهای شعاری سهلالوصول و بیهنر با گزافهگویی و خطابههای سست و گویی از قصد مضحک و تصاویر گل درشت قهرمانپردازی فیلمفارسیوار بدتر از کارهای مرحوم صفایی پردازش کند و به پایان ببرد.
خوب مسلم است این سریال صرفا با یک نگاه مریض میتوانست پایانبندی مایه دلخوری به بهانه واقعگرایی ضدقهرمانپردازی داشته باشد. و این اگر اتفاق میافتاد خبط بزرگی بود؛ ولی خبط موهنتر آن است که قهرمان با اغراق خامدستانه که عمدی به نظر میرسد، به مضحکه و مایه سوت زدن بدل شود. به این دلایل.
این قسمت آخر از جایی شروع میشود که عدنان عاشق عراقی نجلا و همعشیره او، حسین فرزند نجلا را میدزد. و میبرد عراق تا نجلا را وادار به ازدواج با خود و آمدن به عراق کند و این مصادف با آغاز جنگ است. تا اینجا سریال به طور کم نقصی قهرمان داستان، عبد، را پرورده و او بارها برای نجلا دلبرش به کام دیو رفته و ماجراهای جذاب و نفسبری ساخت و پرداخت شده و ما عبد و عشق او را باور کردهایم. شکیبایی او در مهلکهها و دردها و بدنامیها و وفاداری و شرافتش را باور کردهایم. خصوصیات شخصیتی او و عمل و لاف او و جدی بودنش در ادعاهایش و عشقش و کلهشقی و گاه بیکلهگیهایش را دوست داشتهایم. حالا در این پایان با دلایلی نه چندان معقول با افسردگی نجلا او از عشقس سرخورده شده و حتی این گسست که در ماهیت میتواند موقتی شمرده شود قابل قبول و چشمپوشی و جزئی از کشمکش و تعویق جذاب در سریال میتواند به حساب آید. وحتی داستان رفتن نجلا سر قرار عدنان تا برای نجات حسین فرزندش و خبر آوردن و آمدن شیرین به خانه عبد که در حال دیوارکشی است در وسط جنگ تا فقط ناموس خود را حفظ کند که حالا دل برکنده از نجلاست و او از نوامیسش به حساب نمیآید، پذیرفتنی است. حتی انطباق رفتار ناپذیرفتنی شخصیتی چون عبد در برابر آغاز جنگ و گرفتاری بزرگ شهرش و رابطه و برخورد بیاعتنایش به نجلا، یک هماهنگیهایی دارد. و حتی راهحل قدرت برانگیزاننده شعارهای شیرین قابل قبول است و… چیزی که بد است از حرکت عبد و رفیقش و شیرین شروع میشود در هور. قایق پارویی نجلا را به سوی عدنان میبرد و قایق موتوری عبد سر میرسد. محافظ مسلسل به دست عدنان معلوم نیست چه شده، محافظ کلت به دست عدنان، معلوم نیست چطور سر به نیست شده و موقعیت مکانی عبد و عدنان در هور مخدوش است و صحنه سرسری گرفته شده اینها اصلا مهم نیست. آزارنده مسخره در آوردن رو به رو شدن عبد و عدنان و متن سست گفتگوی آنان است. اینکه روایت میخواهد تطابق رابطه مثلث گونه عدنان عذب عراقی و عبد آبادانی و نجلا عرب ایرانی را با پیوند درونی خوزستان و ایران و چشمداشت عراق منطبق کند، خیلی خوب است و اصلا حتی میتواند منجر به زنده ماندن عدنان و بخش سوم سریال و حضور عبد در میدان جنگ ایران و عراق در مقام یک قهرمان و شهادت شکوهمند او در ادامه شود. اما همهی اینها سبب اجرای سست و نابخشونی، این قسمت در نوشته و اجرا نمی شود. عدنان معاون اداره استخبارات عراق حتی یک کلت همراه ندارد تا عبد را بزند. اینکه او را واقعا عاشق نجلا نشان دادهاند خیلی خوب است و اینکه با انتخاب غرق کردن خود و فرزند نجلا نگذاشتهاند حس همدردی با دشمن در دل تماشاگر ریشه بدواند و تجاوز کاری و استبداد و زور گوییاش در تصاحب خودخواهانه نجلا پردهپوشی شود خوب است. اینکه با غرق کردن حسین، کودک نجلا با خود، نشان میدهد دلدادگیاش با خودخواهی توام بوده و نه با گذشت عاشقانه به سود خوشبختی معشوق خوب است. اما همه این خوبها در اجرایی بیباور به این معانی و پایان خوش منطبق با کل سریال خیلی بد است. برخورد شعاری عبد، خطبه سست عدنان، دیالوگهای سبب استهزاء بیننده بس که مثل انشای بچه مدرسهایهاست و پر از گزافهگویی، استفاده از کلیشههای بس مکرر و پیشبینیپذیر مثل نمای درشت مست و از آب در آمدن عبد پس از انتطاری که دیگر دلهره ندارد، چون به صورت تصنعی معلوم است چنین خواهد شد و… مشکل قسمت آخر است تا حدی که حس میشود پایان خوش پیروزی قهرمان را عمدا و در دل دو جا خواستهاند مسخره کنند. چون نمیشود باور کرد عجله هم در نوشتن و هم در کارگردانی و صحنهپردازی و بازیسازی سبب این خطاها شده در حالی که سریال در هر چهار زمینه در طول کار از خود مهارت مقبول نشان داده بوده است.
حیف شد که قهرمان بودن عبد با جدیت و در اجرایی دلچسب در ذهن ما حک نشد و بافتههای همهی سریال برای یک سادهانگاری و جدی نگرفتن هوش تماشاگر در خطر قرار گرفت. باید گفت سپاس که کام تماشاگر را تلخ نکردید اما دریغا که تماشاگر این پیروزی را قهرمانانه تصور نمیکند و مصنوعی و شعاری و سست پرداخت شده است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- حسام منظور به سراغ دراکولای برام استوکر میرود
- «طلاخون» از چهارشنبه اکران می شود؛ بازگشت دوباره شهاب حسینی به سینما
- «نجلا۲»؛ در گرداب تصمیم غلط مدیران
- حسام منظور در «جزیره» مقابل دوربین سیروس مقدم رفت
- حیازدائی از جامعه به سبک نجلا/انتقاد شدید کیهان از سریال نجلا
- آب سردی که موسیقی تیتراژ پایانی بر سر مخاطب میریزد/ نگاهی به سریال «نجلا»
- اواخر هفته تصویربرداری سریال «نجلا» به پایان میرسد
- تصویربرداری سریال «نجلا» در تاسوعا و عاشورا متوقف شد/ ادامه تولید، بعد از ایام سوگواری
- آیا سریال بوم و بانو شبیه سریال شب دهم است ؟/ واکنش مدیرگروه فیلم و سریال شبکه دو سیما
- ادامه تصویربرداری سریال «نجلا» + عکس
- بازیگران سریال «نجلا» معرفی شدند
- «پس از آزادی» ساخته محمدعلی باشه آهنگر به زودی روی آنتن میرود/ «نجلا» در مرحله پیشتولید
- عکس جدید از پشت صحنه فیلم «مست عشق»
- از چهره حسام منظور در «مست عشق» رونمایی شد
- حسام منظور به «مست عشق» پیوست
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش