سینماسینما، فریبا جمور
در روزگاری که بخش بزرگی از سینمای ایران گرفتار مدهای مقطعی و سطحی شده، محمود کلاری با «آدمفروش» به یادمان میآورد که سینما هنوز میتواند آرام، انسانی و قصهگو باشد. فیلمی که در ظاهر ساده و جمعوجور است، اما در عمق خود بیانیهای علیه بیقراری و آشوبی است که در سالهای اخیر به بخشی از عادتهای سینمای ایران بدل شده.
چند سالیست که دوربین روی دست، به یک مد رایج یا یک جنون در سینمای ایران تبدیل شده؛ ابزاری که قرار است حس واقعگرایی یا تنش ایجاد کند، اما در عمل اغلب به بینظمی بصری و آشفتگی منجر میشود. بسیاری از فیلمها این تکنیک را حتی در جایی بهکار میگیرند که هیچ نیازی به آن نیست.
اما «آدمفروش» به ما یادآوری میکند که دوربین میتواند آرام، سنجیده و قصهگو باشد. قابهای کلاری دقیق، حسابشده و پر از جزییاتاند. حرکت دوربین همیشه دلیل دارد و هیچگاه برای نمایش یا مدرن بودن تحمیل نمیشود. این وفاداری به زبان تصویر، فیلم را از بسیاری تولیدات روز متمایز میسازد؛ چراکه هر قاب بهجای ایجاد سرگیجه، مخاطب را در داستان غرق میکند.
در سالهای اخیر، نمایش خشونت عریان و اغراقشده به یکی از راههای جذب مخاطب در سینمای ایران بدل شده است. فیلمهایی که از دعواهای خیابانی، مشت و لگدهای طولانی و فریادهای بیوقفه پُر شدهاند، بیآنکه این خشونت ریشهای درام داشته باشد.
کلاری اما راه دیگری میرود. او خشونت را در لایههای پنهان روایت جستوجو میکند: دروغ یک کودک، سوءتفاهم یک خانواده، و ترسی که آرامآرام همه را درگیر میکند. تنش در آدمفروش از جنس روانی و درونی است، نه از نوع بیرونی و پر سروصدا. همین پرهیز از خشونت سطحی، به فیلم وقاری میدهد که در سینمای امروز کمتر میبینیم.
یکی دیگر از نشانههای مد روز در سینمای ایران، پر کردن قابها با جمعیت و هنرور است؛ شلوغیهایی که اغلب کمکی به پیشبرد داستان نمیکنند و تنها برای القای حس پرتحرکی و ریتم سریع به کار میروند.
اما در «آدمفروش»، خلوتها ارزشمندند. کوچههای خلوت، خانههای ساکت و اتاقهایی که تنها چند شخصیت در آن حضور دارند، همه در خدمت قصهاند. این سکوتها و فضاهای خلوت به تماشاگر اجازه میدهند که روی چهرهها، کلمات و جزئیات تمرکز کند. به همین دلیل، هر نگاه و هر جمله معنا پیدا میکند و بار دراماتیک بیشتری به دوش میکشد.
شاید مهمترین وجه تمایز آدمفروش همین باشد: بازگشت به قصهگویی. در جهانی که روایتها به کپشنهای کوتاه اینستاگرامی تقلیل یافته و حتی فیلمها هم گرفتار سرعت و خلاصهگوییاند، کلاری میخواهد یک یا دو ساعت مخاطب را فارغ از این شتاب روزگار بنشاند و قصهای تعریف کند.
قصهای ساده اما پرمعنا؛ دربارهی کودکی که ناخواسته با یک دروغ، سرنوشت خانوادهای را تغییر میدهد. این قصهگویی آرام و پیوسته، یادآور سینمایی است که سالها مخاطب را پای پرده نگه میداشت تا با او همسفر شود، نه اینکه تنها برای چند لحظه هیجان، او را بمباران کند.
«آدمفروش» تنها یک تجربهی شخصی برای محمود کلاری نیست، بلکه پاسخی است به بحران امروز سینمای ایران. فیلمی که نشان میدهد هنوز میتوان بدون شلوغیهای بیدلیل، بدون خشونت اغراقشده و بدون مدهای زودگذر، اثری ساخت که تماشاگر را درگیر کند.
کلاری با این فیلم میگوید: سینما یعنی قصه. یعنی نشستن در تاریکی و گوش سپردن به روایتی که تو را آرامآرام از زندگی روزمره جدا میکند و به سفری درونی میبرد. در جهانی که همهچیز با عجله پیش میرود و همهچیز خلاصه شده به چند خط کپشن، «آدمفروش» یادآوری میکند که هنوز میتوان دو ساعت فارغ از شتاب دنیا نشست، به قصه گوش داد و آرام شد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- معرفی داوران چهار بخش جشنواره جهانی فیلم فجر
- داوران ایرانی معرفی شدند؛ افتتاح جشنواره جهانی فیلم فجر با فیلمی از عباس کیارستمی
- هشدار محمود کلاری نسبت به از بین رفتن سینمای جدی
- از ساعدی تا همینگوی؛ ناصر تقوایی و رویای ترجمهی ادبیات به تصویر
- سه جایزه جشنواره سلیمانیه برای هنرمندان ایرانی
- «آدمفروش» نوعی بازی با نور و رنگ، که آدمها در آن مهمان تصاویرند
- «خانه دوست کجاست؟» یک فیلم صلح طلب است
- افتتاح «سینمای ایران برای وطن» با فیلم «خانه دوست کجاست؟»
- شگفتی امی ۲۰۲۵؛ اسکورسیزی و ران هاوارد نامزد جایزه بازیگری شدند!
- طنز پستمدرن در «استودیو»؛ بازنمایی صنعت سرگرمی در آینهای کج
- بازتاب قدرت و خشونت در سریال «سرزمین اوباش» (MobLand)
- کتاب «داریوش خنجی» رونمایی شد؛ فرهنگ در برنامه هفتم توسعه بسیار ضعیف است/ سینمای ایران گوهر نایاب هستند
- فیلم کوتاه «نیمهباز، نیمهبسته» به بخش افقهای جشنواره ونیز راه یافت
- بهترین راه برای ورود به تصویر عکاسی است/ روایت کلاری از دلشوره اصغر فرهادی برای «جدایی نادر از سیمین»
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود





