تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۵/۱۵ - ۱۷:۰۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 62028

حسین سلطان محمدیسینماسینما؛ حسین سلطان‏‌محمدی/ عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران:

حکایت عجیبی را مدتی است به نقل‏‌های گوناگون می‏‌شنویم و آن، درخواست صاحبان فیلم‌‏هایی است که برای اکران عمومی رده‏‌بندی شده‏‌اند، مبنی براینکه فیلم‏‌هایی که خودشان در رده عمومی دسته‏‌بندی نکرده‌‏اند، از سالن‏‌های سینما خارج شوند. مسأله‏‌ای که بیشتر ناشی از عطش و طمع بسیاری است که براثر خودبرترانگاری صاحبان ثروت در سینما پیش آمده و فارغ از واقعیات کلان یا استانداردهای مرسوم سینمای جهان و امثال آن است. اینکه اندک سئانس‏‌های نمایش این فیلم‌‏ها چقدر بر درآمد صاحبان فیلم‏‌های مقابل می‏‌افزاید، نکته قابل توجهی است که کمتر کسی بخصوص در حوزه سینمای عمومی خواسته به آن پاسخ دهد.

در سینمای عمومی، اهل خبر و آگاهان این حوزه می‏‌دانند که با ضریب اشغال صندلی بسیار پایینی روبه‌‏رو هستیم. یعنی همین سئانس‌هایی که مثلا در هفته اول اکران یک فیلم می‏گوییم ۲۳۹ سئانس مثالی (برای ساعت ۵ عصر)، صندلی‏‌ها کامل اشغال نمی‏‌شود. اگر صاحبان این آمار اعم از بنیاد فارابی و امثال آن، سیاست مخفی کردن این آمار را اتخاذ نمی‏‌کردند، آن‏گاه می‏‌شد به این موضوع توجه کرد که چرا فقدان تخصص برای کشاندن تماشاگر به همان سالن‌‏ها با استفاده از تبلیغات حرفه‏‌ای یا تنظیم اکران به نحو اصولی و مانند آن را اصلاح نمی‏‌کنیم ولی برای بیرون راندن آثار تک‎سئانسی با قدرت وارد عمل می‏‌شویم. در آخرین اظهارنظر در حوزه سینمای اکران عمومی، به ناآگاهی تماشاگر نسبت به تفاوت سینمای هنروتجربه از فیلم اکران عمومی، سالن‏‌های محدود، سود سرشار عده‏‌ای در این گروه، جوانانی که فکر کرده‏‌اند برای خود کسی شده‏‌اند و اینکه این فیلم‏‌ها را نباید در کلان‌شهرها نشان داد و اینها ضدمخاطب هستند، رسیده‏‌اند. اما این صاحب سخن توضیح نداده که به عنوان یک عنصر قدیمی، چرا در این سال‏‌ها از طریق تبلیغ درست، تمایز اینها را به تماشاگران نرسانده‏‌اند؟ ایشان حتی با این‌همه سال فعالیت، متوجه نشده که همان فرهنگ‌سراها در طول روز با جمعیت بسیار زیادی روبه‏‌رو هستند که به علت عدم درک حرفه‏‌ای در سینمای عمومی، به هیچ عنوان از ظرفیت سالن‏‌های آن‌ها برای کشاندن تماشاگر عمومی به تماشای فیلم‏‌های عمومی بهره برده نشده است؛ فیلم‏‌هایی که به غلط عمومی نام دارند و در واقع عمومی نیستند چون ضریب اشغال پایینی را برای خود به ثبت رسانده‏‌اند و این یعنی اینها را به زور به خورد مردم می‏‌دهیم اما مردم نمی بینند! اگر تصور این است که سینمای عمومی برای فیلم‏‌های مثلا عمومی است، تجربه نرساندن دو فیلم همگام با آغاز اکران عمومی به سینمای تماشا در یافت‏‌آباد، که سالن مدرنی هم دارد، در همین ماه‏‌های اخیر چیست؟ فیلم هنروتجربه تماشاگر ندارد و ضدمخاطب است، گفتاری نسنجیده است که برمبنای واقعیات علمی بیان نشده است. تعداد سالن و سئانس آثار هنر و تجربه را با تعداد سالن و سئانس آثار عمومی به مقایسه بگذارید تا معلوم شود که هرکدام در چه شرایطی هستند.

در همین هفته که این مطلب نوشته شده، به شهادت سینماتیکت، ۱۶ فیلم بلند در اکران عمومی، ۲۵ فیلم در هنر و تجربه و ۳۷ نمایش کمدی که تعداد قابل توجهی از آنها در پردیس‏‌های سینمایی نظیر کوروش، زندگی، مگامال، اریکه ایرانیان، سینماصحرا، سینما جوان و … به روی صحنه می‏‌رود، را برای تماشاگر داریم. به اینها بیفزایید هفته‏‌ای یک سئانس نمایش قسمت جدید شهرزاد با فروش بلیت را. خب، مخالفان تک سئانس‏‌های هنروتجربه، چرا درباره شهرزاد، درباره نمایش‏‌های کمدی، جمعیت روزمره استفاده‏‌کننده از خدمات فرهنگ‌سراها و حتی درباره به موقع نرساندن فیلم به پردیس تماشا در یافت‏‌آباد اظهارنظر نمی‏ کنند؟ چرا نمی‏‌گویند که به علت طمع مقطعی، امسال این گونه به نظر می‏‌رسد که عمده آثار پرتماشاگر در نیمه نخست سال اکران شده و نیمه دوم سال، فاقد چنین آثاری است؟ چرا از فقدان سیاست تبلیغی استاندارد سخن نمی‏‌گویند؟ به جای سوزن زدن به هنر و تجربه، ابتدا باید یک جوالدوز به خودتان بزنید. همین اندازه سالن را که خالی به پیش می‏‌برید، مدیریت کنید، فتح تک سنگرهای هنر و تجربه پیشکش. توهین به این جوانان هم پیشکش. همه ما و شما، روزی جوان بودیم و از نقطه‏‌ای بی‏‌توهین شروع کرده‏‌ایم. جالب است که رئیس شورای عالی تهیه‏‌کنندگان، خود یک تحصیلکرده علمی حوزه ارتباطات و آشنا به پژوهش‏‌های علمی است و باید تحلیلی علمی مبتنی بر واقعیات موجود برای حذف سئانس‏‌های هنروتجربه بدهد اما او نیز در بحث تلویزیونی «شهرفرنگ» شبکه خبر، از ورود به مباحثی چون ضریب اشغال صندلی در سالن‏‌های بخصوص عمومی پرهیز کرد.

همین الان اگر به سایت ایران تئاتر بروید، در جدول برنامه تماشاخانه‏‌ها، با ۱۲۰ اثر تئاتری در حال اجرا، فقط در سالن‏های متفاوت تهران، اعم از تئاترشهر و ایرانشهر تا سالن‏های بسیار کوچک و فرهنگسراها روبه‏‌رو هستید که بدون هیچ برخوردی میان صاحبان و دست‏‌اندرکارانشان، به روی صحنه می‏‌روند. کاری ندارم که سالن تئاتر متفاوت است و ظرفیت و نوع تماشاگر چگونه است. آن‌جاها هم مثل سینما با سالن کم تماشاگر یا پرتماشاگر یا اصطلاحا با موضوع ضریب اشغال صندلی رویارو هستند؛ اما آنها به جدال برنخاسته‏‌اند. طمع اقتصادی‏شان هم تعریفی دارد.

دولتی بودن یا نبودن سینمای هنروتجربه هم نوعی بازی با کلمات است. بعد این همه سال تولید، امکان ندارد تعداد قابل توجهی فیلم عمومی را بتوان نام برد که صددرصد با بودجه غیردولتی رؤیت شده باشد. همه سینمای ما از دولت و بودجه عمومی تغذیه می‏ شود، به انحاء مختلف.

بودن یا نبودن هنروتجربه، بردنشان به سالن‏های فیلم‌خانه‏‌ای، بیرون کردنشان از سالن‏‌های اصطلاحا عمومی و امثالهم، هیچ دردی را از سینمایی که تلاش نمی‏‌کند ابعاد کامل فعالیت استاندارد را رعایت کند، هنر را در کنار صنعت درنظر داشته باشد و بکوشد بدون افتراق و تندی به رقیب پیش برود، دوا نمی‏‌کند. سخنوری هم اندازه‏‌ای دارد. ما حتی اعلام نمی‏‌کنیم که نمایش آثار فقط در سینما یا تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی نیست و ما از نمایش پنهانی آثار در ماهواره، یا ظرفیت‏‌های بلااستفاده همچون سالن‏‌های فرهنگ‌سراها یا سالن‏‌های بسیار گوناگون سازمان‏‌های مختلف و نمایش‏‌های دانشگاهی و محفلی و حتی ظرفیت اینترنتی و فروش خارجی و … بهره اقتصادی داریم. این نقل را از ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ یکی از خبرگزاری‏ها داشته باشید: «در این بازه زمانی حدود ۳۵ روزه پس از پایان جشنواره فجر تا پیش از آغاز اکران عمومی اکران‌های ویژه و دانشگاهی موفقی را پشت سر گذاشتیم و فیلم در دانشگاه‌های متعدد در سراسر کشور و همینطور نهادها و دوائر دولتی که خود متقاضی بودند به نمایش درآمد که از این طریق حدود یکصدهزار مخاطب جذب فیلم شدند که بنابر محاسبات گیشه رقمی بالغ بر پانصدمیلیون تومان درآمد فیلم از این محل می‌باشد که البته جزئیات این موضوع را آقای … به عنوان مدیرعامل دفتر پخش … اعلام خواهند کرد.» در این جمله، صدهزار تماشاگر مستتر بوده پیش از اکران و یکی از همین بزرگان عرصه پخش عمومی آن را بهره‏‌برداری کرده است.

هرگاه همه عناصر این شبکه به صورت کامل تعریف شد و آن‏گاه میزان بهره مکمل برای جبران خسارت ناشی از اشغال سئانس‏‌های هنر و تجربه معلوم شد، آن‏گاه می‏‌توان به این فرضیه یا حکم رسید که سینمای هنر و تجربه را تعطیل کنید. اما اکنون سینمای هنروتجربه، واقعا درحال نمایش «هنر و تجربه» به کسانی است که مشتاقند از این فرصت ایجاد شده بهره برده و برای بهبود اقتصاد سینمای عمومی به کار برند. نباید به این دسته‏‌بندی تقابلی برسیم. نباید به این اندیشه برسیم که «هنر و تجربه» دربرابر «بی هنری و بی‏‌تجربگی» است. سینمای ایران یکسان است. همان جوانان بی‏‌تجربه که می‏‌انگارند کارگردان شده‏‌اند، با توان اقتصادی همین صاحبان آثار سینمای عمومی به این تجربه رسیده‏‌اند. ما همه با هم هستیم و نه درمقابل هم. به جای این چند سئانس، وضعیت فعلی را بهبود دهیم و ظرفیت‏‌های فتح‏ ناشده را شناسایی و فتح کنیم.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها