سینماسینما، محمدرضا بیاتی*
ویل اسمیت و سیلی به مجری مراسم اسکار!… هنوز باورکردنی نیست ولی واقعاً اتفاق افتاد و با انتشار فیلمهای پشت صحنه، فرضیهی ساختگیبودنِ دعوا برای داغ کردنِ اسکار هم درست از آب در نیامد. در محکومیتِ خشونت جسمی اغلب ِ قریب به اتفاق آیینهای اخلاقی و ارزشی، تردید نمیکنند؛ بیشتر تحلیلها و تأویلها هم از موضع نفیِ خشونت است اما-بنظرم-این محکومیت از فرطِ بدیهیبودن، کمکی به فهم و حلِ مسائل دشوار در روابط انسانی نمیکند. بیائید از زوایهی دیگری هم به مسأله نگاه کنیم با این سؤال که محدودهی مجازِ شوخی تا کجاست؟ آیا باید مرزی برای آن قائل بود؟ البته که هیچ کلامی هیچ مُشتی را موجه نمیکند و هر استدلالی که توجیهگر چنین خشونتی باشد قابل تعمیم است و پیامدهای خطرناکی دارد با اینحال از زاویهی دید مقابل هم سؤالات مهمی پیش میآید که باید به آنها فکر کرد. مجری مراسم با علائم بیماری صعبالعلاجِ همسر بازیگر اسکاری شوخی کرد. زن بیمار -اگر دیده باشید- در آن لحظه یکباره رنگ از رخسارش پرید درحالی که تا چند ثانیه قبل داشت میخندید. آیا نباید نسبت به این خشونت روانی یا آزار کلامی، اعتراض کرد؟ وقتی ویل اسمیت گریه میکرد و از عشق و غیرت حرف میزد میشد آن را دلیلی کهنالگویی دانست که دمِ دستترین دستاویز برای توجیه خطاست اما در بخشی از حرفهایش گفت ما جوری رفتار میکنیم که انگار هیچ مشکلی وجود ندارد و همهچیز اوکی است. این جمله من را به یاد دو صحنه انداخت؛ یک صحنه واقعی و یک سکانس داستانی. چند سال پیش، در مراسم گلدن گلوب، ریکی جِروایز مجری بریتانیایی چنان شوخیهای جنسیِ شنیعی کرد که تام هنکس نتوانست حسِ انزجار را در چهرهاش پنهان کند با آنکه در فرهنگ رسانهای آنها شب و روز با مسائل جنسی شوخی میکنند و امری عادی بنظر میرسد اما برخلاف این تظاهر انگار خیلی هم با آن اوکی نیستند. اما صحنهی داستانی قابل تأملتر است؛ در سکانسی از فیلم جوکر، در بیست دقیقهی اول، وقتی که جوکر کتک خورده و لُخت با علامتی از کبودی، پشت به ما در رختکن نشسته، یکی از همکاراناش در یک پاکت به او اسلحهای میدهد تا در صورت لزوم از خودش دفاع کند؛ در همان لحظات یکی دیگر از همکاران وارد رختکن میشود. کوتوله است. همکار اول با کوتوله شوخی میکند و میپرسد شما کوتولهها به بازی گُلف میگین گلف یا مینیگلف؟ جوکر و همکارش قهقههی بلندی میزنند اما کوتوله با تلخی فقط نگاه میکند. جوکر به قهقهه ادامه میدهد و از رختکن خارج میشود و درست در لحظهای که پا به راهرو میگذارد و از میدان دید دوستاناش بیرون میرود یکباره خنده از چهرهاش محو میشود. آیا -حتی در میان جوکرها- این صرفاً یک شوخی است یا تحقیر؟ یا آزار و جراحت روانشناختی یا حتی قتل ذهنی دیگری؟ شاید کلمهی تعصب بهتر از از مفهوم دیگری این جنبه از بحث را بازنمایی کند. آیا هیچ تعصبی روا نیست؟ اگر شوخی با همسر بیمار یا غیر بیمار را توهین تلقی کنیم آیا شوخی با زبانِ برخی قومیتها اهانت نیست؟ از این مهمتر، آیا اگر شوخی با قومیت، ملیت و جنسیت ممنوع باشد چرا نباید تعصبات مذهبی موجه باشند که خونبارترین تعارضات انسانی در تاریخ بودهاند؟
در واقع بنظر میرسد تعصب در هر زمینهای با مفهومی از تقدس گره میخورد که آسیب یا احساس آسیب به آن باعث واکنش شدید افراد میشود؛ جز در مورد برخی افراد، بیشتر آدمها یا گروههای انسانی برای خود حریمهای مقدسی میسازند که به هویت، موجودیت یا ارزشهای وجودی آنها وابسته است. این افراد احساس آسیب به این هویت یا حریم مقدس را به معنیِ نفی یا نابودیِ تمام یا بخشی از وجود خود میدانند. خشونت معمولاً از دلِ این تلقی از هویت فردی یا گروهی و در واکنش به احساس تهدید هویت، فوران میکند.
نکته اینجاست که تلقی از هویت روی یک طیف بلند قرار میگیرد؛ یک قطب آن کسانی هستند که هیچ تعصبی ندارند و بین ارزش وجودیِ انسانی خود و مؤلفههای هویت، فاصلهگذاری میکنند و هیچ شوخی، نقد یا حتی توهینی باعث برآشفتگی آنها نمیشود چون آن فاصلهگذاری احساس تهدید وجودی را خنثی میکند و میتوانند خویشتندار بمانند. اما قطب دیگر، شوخی یا جدی، هر نفی و نقدی به مؤلفههای هویت را توهین و تهدید ارزش وجودی خود میدانند و از کوره در میروند؛ ویرانگرترین تعصبات هویتی در ایدئولوژیها شکل میگیرند. معتقدان به ایدئولوژی گاهی از پیش پا افتادهترین تعلقهای خود، غیرعقلانیترین مؤلفههای هویتی را میسازند و نه فقط هیچ نقدی را برنمیتابند که تا پای نابودی خود و دیگران حاضر نیستند از آن مولفهی هویتی جعلی، از آن تقدس خودساخته، دست بر دارند و عقبنشینی کنند. بر روی این طیف تعصب، و در فاصله دو قطب مثبت و منفی، ترکیب متفاوتی از تعصبات سختتر و نرمتر در هر جامعهای دیده میشود؛ ضمن آنکه در زندگی واقعی هر کدام از ما ممکن است گاهی، بنا به حال خوش و ناخوشی که داریم، سرتاسر این طیف را تجربه کنیم. چه باید کرد؟ نمیدانم. بنظرم میرسد مسألهی شوخی و نقد با پژوهشهای مرتبط با هویت گره خورده است. کمدیشناسهای علاقمند به پژوهش اگر رابطهی بین شوخی و هویت را کشف کنند کمک بزرگی به هنر و جامعه خواهند کرد. هرچه هست من فکر میکنم حقیقتهای کلیشهای حتی در دفاع از مسلمترین ارزشها همواره حقیقت اصیل را سرکوب میکنند؛ حقیقت در مرز تمایزهای ظریف، نهفته است. باید ذهنی گشوده داشت و موضع انتقادی خود را نسبت به هر دو سوی ماجرا حفظ کرد.
*فیلمنامهنویس و فیلمساز
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- گیشه سینمای جهان در قبضهی «پسران بد»
- ویل اسمیت در عربستان از پروژه جدید سینمایی خود گفت
- به تهیهکنندگی اسپیلبرگ؛ کریس راک کارگردان فیلمی درباره مارتین لوتر کینگ شد
- اعتراف بازیگر «روز استقلال ۲»؛ نبودن ویل اسمیت این فیلم را نابود کرد!
- ضیافت آکادمی اسکار برگزار شد/ تام کروز ستارهی مراسم
- پس از اکران خصوصی فیلم «رهایی» صورت گرفت؛ حمایت دوستان و همکاران ویل اسمیت از اکران فیلم جدیدش
- رونمایی از تریلر فیلم جدید ویل اسمیت
- طبق ادعای خودش؛ کریس راک پیشنهاد اسکار برای اجرای مراسم ۲۰۲۳ را رد کرد
- مبارزهی تحسینبرانگیز/ یادداشت هالیوود ریپورتر بر فیلم «شاه ریچارد»
- آکادمی اسکار مجازات ویل اسمیت را اعلام کرد/ ممنوعیت از حضور در اسکار برای ۱۰ سال
- ویل اسمیت از عضویت در آکادمی اسکار کنارهگیری کرد
- مضحکه در منظر عام یا انسان ماندن!
- ویل اسمیت عذرخواهی کرد/ خشونت در همه اشکالش مخرب است
- فرش قرمز اسکار ۲۰۲۲ / گزارش تصویری
- در قلمرو پادشاهی ویلیامزها/ نگاهی به فیلم «پادشاه ریچارد»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با امضای بیانیهای؛ ۱۵۷ نفر از فعالان هنری خواستار آزادی نوید میهندوست شدند
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- پاسخ متقابل سعید مستغاثی به امیر اثباتی؛ اما به تخممرغهایش نیاز دارم!
- علی زرنگار کارگردان «علت مرگ: نامعلوم»: آقای مستغاثی در حدود تخصصتان سخن بگویید
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
آخرین ها
- واکنش پوریا شکیبایی به سوءاستفاده از صدا و تصویر پدرش در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر
- اختتامیه جشنواره بینالمللی تئاتر فجر / گزارش تصویری
- چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر برگزیدگانش را شناخت
- دومین روز جشنواره چهل و سوم فیلم فجر / گزارش تصویری
- تأملی بر فضای شنیداریِ «منطقهی دلخواه»/ خارجِ قاب، کمی آنسوتر
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر؛ از اعتراض به کیفیت اکران فیلمها تا قیمتهای عجیب بلیت در بازار سیاه
- جشنواره فیلم ساندنس در ایستگاه پایانی/ جایزه جشنواره آمریکایی به دو فیلم ایرانی
- اعلام نامزدهای دریافت جایزه در چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- «۱۹۶۸»؛ هیاهو برای هیچ
- اولین دوره جایزه آرونا واسودف و یک نامزدی دیگر برای «کیک محبوب من»
- اولین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- ماجرای پرواز پرچالش از انگلستان به استرالیا/ اثر جدید کارگردان برگزیده کن مقابل دوربین رفت
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر/ از دست دادن رضا بابک با مرضیه برومند تا سوءاستفاده از صدا و تصویر شکیبایی
- جوایز بخش تبلیغات اهدا شد/ غیبت چهرههای شاخص سینما در افتتاحیهی جشنواره فیلم فجر
- ترکیب داوران جشنواره برلین تکمیل شد
- بستههای ویژه همراه اول بهمناسبت دهه فجر ۱۴۰۳
- هنرمندان فعال در تئاتر خیابانی جوانانی دغدغهمند هستند
- ۹۰ نفر دیگر از فعالان هنری خواستار آزادی نوید میهندوست شدند
- سعید مستغاثی دوباره به امیر اثباتی جواب داد؛ حکایت دفتر کارگاه چرخ طیاره و دستیارش
- نشست خبری جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- پاسخ دوبارهی امیر اثباتی به جواب سعید مستغاثی؛ گفتوگو ادامه دارد
- پاسخ سعید مستغاثی به یادداشت علی زرنگار؛ حکایت پوری فِش فِشو و نگهبانی از دایی جان ناپلئون
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ بزرگداشت بابک، والیزاده و الوند در افتتاحیه جشنواره
- در نشست خبری جشنواره فیلم فجر مطرح شد؛ جشنواره نباید محل تنبیه کسی قرار گیرد/ سیمرغ اقتباسی باز میگردد؟
- علی زرنگار کارگردان «علت مرگ: نامعلوم»: آقای مستغاثی در حدود تخصصتان سخن بگویید
- رئیس سازمان سینمایی مطرح کرد: پیشنهاد تغییر تاریخ جشنواره جهانی فجر/ ضرورت بازنگری در آییننامههای صدور مجوز
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ داوران مسابقه سینمای ایران معرفی شدند
- «علت مرگ: نامعلوم»؛ این هفت نفر و دنیایشان
- رونمایی رسمی از سامانه مدیریت هوشمند حملونقل همراه اول در نمایشگاه خودرو تهران