تاریخ انتشار:1398/11/22 - 11:00 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 131068

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا

خاطره بازی با سینما شهر قصه

سینما شهر قصه صرفا خاطره بازی با فیلم ها و بازیگران سینمای ایران نیست.ادای دینی به بخشی از بدنه سینمای ایران چه در حوزه فیلمفارسی ها و بازیگرانش و چه فیلمسازان جریان سازی که در سالهای پیش از انقلاب و پس از آن حضورشان باعث ادامه حیات سینمایی این سامان شد.
سازندگان سینما شهر قصه به دور از جانبداری های مرسوم تلاش داشتن نشان دهند که اگر هنوز سینما به رقم بعضا تمام نامرادی ها که بر عواملش رفته و می رود، زنده است بیش از هر سیاست گذاری سیاست مداران عرصه فرهنگ مدیون آدم های خود سینماست.
فیلمنامه ای به قاعده در کنار روایتی سرراست و شوخی هایی که در بطن فیلم گنجانده شده بود فیلم را اثری جذاب و دیدنی کرده است.

خورشید مجیدی گرما بخش است

خورشید رجعت دوباره مجید مجیدی به سینمایی بود که از او سراغ داشتیم.
مجیدی این بار با دست مایه قرار دادن داستانی از کودکان کار مخاطبش را تا بطن تونلهای تودرتو و باریک که هر آن امکان ریزش آن می رود در جست و جویی رویایی شیرین می برد.
فیلمساز اما به رقم تمامی سختی ها و موانع سر راه کودکان کار هنوز امیدوار، چشم به آینده ای نا معلوم دارد شاید که کسی در این شهر صدای زنگ خطری را که علی زده است بشنود.
فیلمبرداری هومن بهمنش در کنار فیلمنامه دقیق مجیدی و نیما جاویدی و بازی خوب بازیگران نوجوان فیلم از امتیازات فیلم خورشید است.

فیلمنامه چشم اسفندیار فیلم “پسر کشی” است

بیشترین صدمه فیلم ” پسر کشی” از ناحیه فیلمنامه‌ای است که هادی کریمی نوشته و آن را کارگردانی کرده است.
فیلم قرار است در گونه آثار معمایی بگنجد اما فیلمنامه نویس و کارگردان فراموش کرده که درباره آنچه که در انتهای فیلم قرار است گره گشایی شود در طول فیلمش اطلاعاتی ولو قطره چکانی به مخاطبش بدهد.
فیلمساز همه چیز را مخفی می کند تا در دقایق پایانی با گره گشایی مخاطبش را غافلگیر سازد غافل از اینکه او را عصبانی و سردرگم کرده است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها