تاریخ انتشار:1399/05/14 - 17:18 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 140054

سینماسینما، حمید باباوند

حالا که کمی از تب و تاب حمله به سازمان سینمایی و چهره‌ی اینستاگرامی که مجوز کارگردانی گرفت، کم شده است؛ شاید این مطلب را چند نفری بخوانند!

 

  1. قانون کتاب در دولت دهم تغییر کرد. به همت آقای علی‌اکبر اشعری جلسه‌ای در کتابخانه‌ی ملی برگزار شد که چهار نفر بیشتر به آن دعوت نشده بودند. ایشان با همان خلق و خوی دغدغه‌مند داشتند تلاش می‌کردند تا قانونی مناسب جایگزین قانون قبل گردد. به دوستان عرض کردم الان بهترین فرصت است که صدور مجوز پیش از چاپ را حذف بفرمایید. تنها همین رییس دولت است که جسارت ایستادن در برابر همه را برای این کارها دارد. هر کسی بعد از این رییس دولت در برابر حاکمیت دست به عصاتر خواهد بود.

کاش اتفاق افتاده بود.

  1. مدیر انتشارات همشهری بودم و در برنامه‌ی مناظره همراه با ۷ ناشر و چهره‌ی تاثیرگذار صنعت نشر شرکت کردم. از آقای رییس‌جمهور خواستم هر گونه مجوزی را در مسیر نشر کتاب حذف کنند.

اصلا بعید است که شنیده باشند. 

  1. یک نفر نوشته بود: برای رونق تولید همه‌ی مجوزهای اداری را حذف کنید و هر نهادی که فکر می‌کند باید همچنان بر کار تولید نظارت داشته باشد، برود و مسیر قانونی ایجاد مجوز را طی کند.
  2. روزی که ده‌نمکی اولین فیلمش را ساخت عده‌ی زیادی به او تاختند که امروز به سادگی در کنارش می‌ایستند و عکس می‌گیرند!
  3. حرف اصلی‌ام این است: به جای تلاش برای ایجاد دست‌انداز و سخت کردن مسیر مجوز برای تولید؛ کاش روش‌مان را عوض کنیم. همین ما که منتقدیم. همین ما که به دنبال اصلاح هستیم. کاش تلاش کنیم برای ساختن و نمایش هیچ اثری، مجوز پیش تولید و پس تولید نیاز نباشد. کاش اجازه دهیم فضای تولید و بازار فروش رونق بگیرد و به جای سپردن احراز صلاحیت به بخش‌هایی که ممکن است امروز یک سیاست داشته باشند و فردا سیاستی دیگر، کاری کنیم که قدر و قیمت افراد در عرصه‌ی عمل مشخص شود. اجازه بدهیم تولیدات با هم رقابت کنند، نه کاغذها. کاش به جای نگرانی از دادن مجوز به فلانی، نگران این باشیم که با باطل شدن مجوز فلانی ده‌ها نفر که استحقاق و توانش را دارند، مجوز نمی‌گیرند. کاش به جای تلاش برای درخواست نگاه تسهیل و تسریع در امر مجوز، اصل موضوع را بررسی و نقد کنیم. چرا باید ارشاد به کسی مجوز بدهد که تو توانایی کارگردانی یا تهیه‌کنندگی داری؟ صلاحیت افراد در عرصه‌ی عمل رخ می‌نماید. اما دادن این مجوز‌ها و تن دادن به کسب یا عدم تحصیل مجوز بهانه‌ای می‌شود تا افراد بروند سراغ بودجه‌های عمومی و از جیب مردم باج بگیرند برای فرصت‌هایی که با یک کاغذ به دست آورده‌اند. چشم تهیه‌کنندگان به بازار سینما است یا دست و جیب نهادهایی که لزوماً شناخت و علاقه‌ای به سینما ندارند؟ صرفه در تولید است یا نمایش؟

ناشرهای بزرگ کشورمان افراد بسیار باهوشی هستند. زمانی که ارشاد به ناشران کاغذ و فیلم و زینک می‌داد، جمع شدند و از وزیر ارشاد خواستند که به هیچ عنوان به ناشرها کمک نکند. علت ساده بود. بخش زیادی از یارانه‌ی اختصاصی به ناشران از بازار کاغذ و جیب کسانی سر در می‌آورد که یک برگ مجوز داشتند. این ناشرهای متکی به یارانه بازار را خراب می‌کردند. حذف یارانه برابر بود با پاک شدن بازار از فرصت‌طلبان و همین برای ناشر واقعی کافی بود که چند برابر رشد کند. من از نزدیک شاهد بوده‌ام که بسیاری از این ناشران در معاونت فرهنگی بارها درخواست کرده‌اند نمایشگاه‌های کتاب به ویژه نمایشگاه‌های استانی را حذف کند. چرا؟ چون معتقدند این کار بازار توزیع را در شهرستان‌ها تخریب می‌کند. آنها مجبورند برای گرفتن سهم بازار در این نمایشگاه‌ها به هر شکلی شرکت کنند اما اگر نمایشگاه‌ها حذف شود، آنها می‌توانند به رشد چرخه‌ی توزیع امید داشته باشند.

کاش سینماگران هم مثل ناشران عمل می‌کردند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها