سینماسینما، ابوالفضل نجیب
بسیاری بر این باور هستند که «پیرپسر» دومین فیلم اکتای براهنی در سینمای ایران یک اتفاق تازه است. آنچه به اتفاق تعبیر میشود الزاما به معنای اعتبار و ارزشهای بصری و سینمایی، بلکه وجهی از تمایز فیلمی است که پتانسیل و ظرفیتهای متنوعی برای تأویلگرایی، تفسیرگرایی و وجوه اجتماعی، روانشناسی و همچنین فلسفی و تحلیلهای بینامتنی را در خود تجمیع کرده است. آنچه هم باعث تنوع نقدها درباره فیلم شد، در گرو این قابلیت و ظرفیت فیلم بود. اگرچه شمار نقدهایی که درباره فیلم و تاکنون نوشته شده معلوم نیست، اما به جرات میتوان گفت در نوع خود اگر نه بیسابقه که کمسابقه است، آن هم در شرایطی که کمتر از دو ماه از اکران عمومی فیلم گذشته و مهمتر اینکه فیلم در صدر جدول پرفروشهای سال جا خوش کرده است. آن هم فیلمی بسیار فراتر از سطح مخاطب عادی که طی چند سال گذشته اغلب در چنبره تولیدات نازل و سطحی کمدیهای سبک و به تعبیری سری دوزیهای سینمایی فرصت و مجال تماشای فیلمهای جدی و اجتماعی از او گرفته شده است. این که راز و رمز استقبال چنین غیرمنتظره از فیلم چه بوده و هست، بیش از هر چیز نیازمند مطالعه و بررسی میدانی و همان اندازه در پیوند با غربت و بیالتفاتی سیاستگذاران سینمایی این چند ساله با سینمای اجتماعی است. سینمایی که در گذشته دور و نزدیک همواره خالق بهترین آثار سینمای بعد از ۵۷ بوده و به کسب آبرو و اعتبار برای سینمای ایران منجر شده است. «پیرپسر» از این منظر هم میتواند به احیای سینمای اجتماعی در دنیا منجر شود. آنچه هم در هجمه و هتاکی و بدزبانی و حتی خودزنی منتقد ارزشی شاهد بودیم، در ارتباط مستقیم با اهمیت فیلمی بود که مورد استقبال عام و خاص قرار گرفت. آن هم فیلمی تلخ و حتی هولناک و با پایانی تلخ و مثل زهر که میتواند تا ساعتها و روزها روح و روان آدمی را به تعبیر هدایت از درون بخورد.
آنچه درباره طولانی بودن فیلم باید اشاره کنم، اگر چه غیرمنتظره اما در حافظه سینمایی نسل من تداعیکننده نسخه جشنوارهای فیلم «شاید وقتی دیگر» بهرام بیضایی است. «پیرپسر» از این نظر چه در مقایسه با نسخه جشنوارهای و چه اکران عمومی زمانی قریب ۴۰ دقیقه طولانیتر است. با این احتساب «پیرپسر» را میتوان بلندترین اثر سینمایی تاریخ سینمای انقلاب قلمداد کرد. نکته قابل اشاره در خصوص فیلمهای بلند و تایمهای غیرمعمول اینکه به تجربه دیده شده تماشاگران بدنه و عادی تاب تحمل و دیدن تا پایان چنین فیلمهایی را ندارند. آنچه میتوان به عامل بازدارندگی برای دنبال کردن فیلم تا پایان اشاره کرد، یکی به حال و هوا و حوصله و مهمتر به کشش و بار دراماتیکی فیلم مربوط میشود. منظورم در اینجا فیلمهای ایرانی است. برای تماشاگر ایرانی این قاعده در خصوص تایم فیلمهای خارجی که اغلب در منزل تماشا میکنند، صادق نیست. به این دلیل که اساسا فیلمی مثل «پیرپسر» هیچ سنخیت و قرابتی با اکشنهای طولانی مثل «او. جی» با تایم ۷ ساعت و ۴۷ دقیقه، «تانگوی شیطان» ساخته بلا تار با تایم ۷ ساعت و سی دقیقه، «کلوپاترا» با تایم ۴ ساعت و اندی، «مرد ایرلندی» اسکورسیزی با زمان قریب ۴ ساعت، «ارباب حلقهها» با زمان ۴ و نیم ساعت، «قاتلان ماه کامل» اسکورسیزی با زمان سه ساعت و نیم، و فراتر فیلم های اقتباسی چون «جنگ و صلح» با زمان قریب ۸ ساعت، ندارد و مهمتر انتظاری که مخاطب ایرانی از اکشنهای خارجی دارد، قابل مقایسه با «پیرپسر» نیست.
بهعلاوه اینکه تماشاگر عادی و حتی خاص سینما در مقایسه با تماشاگر آمریکایی و اروپایی به جهات مختلف روانشناختی و اجتماعی و فرهنگی اساسن تاب و توان و حوصله تماشای فیلمهای با تایمهای غیرمتعارف را ندارد، حتی اگر کشش و جذابیتهای لازم را دارا باشد. این تفاوت و ظرفیت و میزان تحملپذیری در سالن سینما البته به نوع نگرش و انگیزه مخاطب و فرهنگسازی ایرانی برای رفتن به سینما و تماشای فیلم بستگی دارد. آنچه به تماشاگر حرفهای سینما تعبیر میشود ناظر بر همین فاکتورها و تفاوتهایی است که مخاطب عادی سینما را از مخاطب حرفهای متمایز میکند. آنچه در خصوص تماشاگر «پیرپسر» قابل تامل بود، تحملپذیری تماشاگر عام و خاص بود و نکته جالبتر و براساس برداشت میدانی اینکه تماشاگر همچنان ظرفیت قابل اعتنایی برای تماشای ادامه فیلم از خود نشان میداد. این که راز و رمز این میزان صبوری و تحملپذیری و حتی آمادگی برای تماشای زمان بیشتر در گرو چه جذابیتهای پنهان و آشکاری بوده، میتواند موضوع مستقل و قابل مطالعهای باشد. البته در این میان یک احتمال را نمیتوان و نباید نادیده گرفت و آن عدم اطلاع قبلی از تایم طولانی فیلم است. حتی با در نطر گرفتن این احتمال اما طرح این سوال که چه جذابیتهایی باعث تحمل و تماشای فیلم تا پایان میشود، همچنان به قوت خود باقی میماند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- در حسرت آن سینمای شریف
- به بهانه مرگ درمندرا بازیگر فیلم «شعله»؛ شعلهای که هرگز خاموش نشد
- متفاوتترین بدمن تاریخ سینمای ایران
- «پیرپسر» در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- «پیرپسر»؛ پیرمرد پرحاشیه
- درباره فیلم «پیر پسر»؛ پدر خانه را ویران کرد
- مطالبهگری، میراث تقوایی برای هنرمندان
- «پیر پسر» قاچاق شد/ پرداخت خسارت سنگین در انتظار منتشرکننده فیلم
- آرامش تقوایی در حضور دیگران
- «پیرپسر»؛ سفری وارونه در اساطیر و روان انسان
- «شغال» ایرانیزه «فاطماگل»
- مقایسه غلام باستانی در «پیرپسر» با هری لایم در «مرد سوم»
- «زعفرانیه ۱۴ تیر»؛ روایتی ساده از چالشهای اخلاقی
- «پیرپسر»؛ شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند





