سینماسینما، عباس اقلامی
مفاهیم مرگ و زندگی همواره مورد توجه فیلمسازانی بوده است که جایگاهی محوری برای مسائل انسانی در سینما قائل هستند. اندیشمندان مطالعات فرهنگی در هنگام طرح مباحثی از مطالعات سینمایی اذعان دارند نمی توان از سینما صحبت کرد و انسان مسأله دار در بستر اجتماع را در فیلمهای این فیلمسازان نادیده گرفت. با در نظر داشتن این رویکرد فرهنگی – اجتماعی به سینما، یکی از مهمترین فیلمسازانی که فیلم هایش با محوریت انسان معاصر، تجربه ای منحصر به فرد پیش روی تماشاگرش می گذارد که می توان هم خودش و هم آثارش را جدی گرفت، عباس کیارستمی است.
در مطالعات سینمایی، فیلم به مثابه اثر هنری از منظرهای گوناگونی قابل مطالعه است. از منظر زیباشناسی و فلسفی تا جامعه شناختی. آثار سینمایی عباس کیارستمی با این طرز نگاه، واجد این ویژگی است که به مثابه فیلم هایی با زیباشناسی فلسفی مورد مطالعه قرار گیرند که از محوری ترین مفاهیم قابل بحث در آثارش زندگی و مرگ است. دو مفهومی که چنان در فیلم های کیارستمی در هم تنیده شده اند که بدون درک یکی نمی توان دیگری را دریافت.
در نگاه نخست شاید به نظر رسد تنها فیلم های زندگی و دیگر هیچ، زیر درختان زیتون، باد ما را خواهم برد و طعم گیلاس واجد این ویژگی باشند. اما با مرور مجموعه آثار این فیلمساز این در هم تنیدگی را می توان در بسیاری از ساخته هایش مشاهده کرد. به نحویکه در آخرین فیلمش، ۲۴ فریم، که در فرم و محتوا با سایر آثار او تفاوت های اساسی دارد، نزدیک بودن مرگ به عنوان امری قطعی و ناگهانی و از سوی دیگر تمنای زندگی و نمایش جلوه های زیبایی زندگی که آن را خواستنی تر از هر چیزی می کند، قابل مشاهده و دریافت است.
زندگی و دیگر هیچ تلاشی است برای بیرون کشیدن زندگی از زیر آوار مرگ پس از زلزله ویرانگر رودبار. در میان آوار و کشاکش جمع کردن بازمانده های زندگی، فیلم که با نمایش ویرانی زلزله شروع می شود، در همان سکانس های اولیه نوزادی را در حال گریه روی ننویی کنار جاده نشان می دهد. گریه ای که یادآور نخستین گریه انسان در لحظه تولد است. جلوه ای ققنوس وار که نشان از بلندشدن از بستر خاکستر مرگ دارد. زندگی و دیگر هیچ سکانس به سکانس تلاشی است برای بیرون کشیدن زندگی از دلِ مرگ. تلاش فیلمساز است در یافتن تنها خانه سالم مانده در میان انبوه خانه های ویران، برای بیان اهمیت زندگی برای آن ها که زنده مانده اند و برای بیان قدر و منزلت زندگی برای آن ها که زنده نماندند و زیر آوار مدفون شدند.
زیر درختان زیتون، نمایش ادامه زندگی است. با محور قرار دادن قصه ازدواج حسین در همان منطقه ای که زلزله زده بوده است و از پس تلفات و خرابی های مرگبار زلزله، دو مفهوم مرگ و زندگی را نزدیکترین مفاهیم در کنار هم نشان می دهد که اساسا تداوم یکدیگرند و بدون یکی، دیگری معنایی ندارد. زیر درختان زیتون از لزوم شروع زندگی تازه برای زندگان و رستگان از یک ویرانی مرگبار می گوید. ادامه مسیری که در زندگی و دیگر هیچ با زلزله شاید دچار وقفه شده بود، در زیر درختان زیتون پیموده می شود.
در باد ما را خواهد برد، از ابتدا مرگ است که در ظاهر دست بالا را دارد. پیرزنی قرار است ظرف دو سه روز بمیرد تا گروهی تلویزیونی که منتظر تهیه گزارش مرگ او هستند، با دست پُر از روستا بروند. اما درهم تنیدگی مرگ و زندگی در فیلم های کیارستمی اینجا هم نمود بارزی دارد و فیلمی که انتظار می رفت، گزارش مرگ باشد، به گزارش بی پروای زندگی بدل می شود. تا آنجا که در سکانس پایانی بهزاد نا امید از رسیدن مرگ، با پرتاب کردن تکه استخوانی که از گوری درگورستان به دست آورده بود در رودخانه جاری، به جاری زندگی باز می گردد و با نشان دادن گوسفندان که در علف ها می چرند، نشانه های زندگی و زایش در طبیعت را به تصویر می کشد. که نمایش فریم هایی از زندگی است.
دو سکانس، یکی در زندگی و دیگر هیچ و دیگری در باد ما را خواهد برد، نزدیکترین و شاید صریح ترین سکانس ها در میان آثار سینمایی عباس کیارستمی باشد که نشان از اهمیت حفظ زندگی، زنده ماندن و زندگی کردن در جهان فلسفی – سینمایی این فیلمساز جهانی دارند.
در زندگی و دیگر هیچ، پیرمردی سنگ توالتی در دست دارد که آن را سنگی قیمتی برای زندگان می داند. او مرگ را به گرگی گرسنه شبیه می داند که حمله کرده و هر که را رسیده پاره کرده و هر که را نرسیده رها کرده است. پیرمرد روستایی معتقد است انسان تا نمیرد، قدر زندگی را نمی داند. اگر می شد که می مُرد و دوباره زنده می شد، حتما بهتر زندگی می کرد.
و در باد ما را خواهد برد، پیرمردی که دکتر روستاست از زیبایی طبیعت و جلوه های زندگی می گوید و مرگ را از پیری و رنجوری بدتر می داند که دوایی هم ندارد. پیرمرد معتقد است مرگ پدیده حسرت باری است که در آن انسان چشم از این دنیای قشنگ می بندد، می رود و دیگر بر نمی گردد. انتخاب گندمزاری زیبا با جلوه های بصری چشم نواز که بدون تردید قدرت تصویری آن به آشنایی کیارستمی با عکاسی و نقاشی باز می گردد، تأثیری غیر قابل انکار در نفوذ کلام پیرمرد در بیان قدر و زیبایی زندگی دارد. شعر خیام نیز که حسن ختام این سکانس است و پیرمرد آن را می خواند، شاید شیواترین واژه ها باشد در بیان یگانگی اهمیت زندگی.
گویند کسان بهشت با حور خوش است… من می گویم که آب انگور خوش است… این نقد بگیر و آن نسیه بدار… کاواز دهل شنیدن از دور خوش است.
عباس کیارستمی در جهان فیلمسازی اش با گذر از مفهوم مرگ، و با حضوری به چشم آمدنی در میان معرکه مرگ، قصه خود را از زندگی و برای زیبایی های زندگی می سازد و زندگی را از نمای کلوزآپ به ما نشان می دهد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- داوران ایرانی معرفی شدند؛ افتتاح جشنواره جهانی فیلم فجر با فیلمی از عباس کیارستمی
- فوت بازیگر فیلم عباس کیارستمی/ احمد احمدپور درگذشت
- نگاهی به «پیرپسر» و تطابق آن با جهان سینمای کیارستمی/ اول به پیرامون، بعد به دوردستها
- «خانه دوست کجاست؟» یک فیلم صلح طلب است
- پرونده جنجالی عباس کیارستمی در «طعم عباس»
- «خانه دوست کجاست» در تازهترین قسمت سینماماجرا
- نمایش «طعم گیلاس» در قزاقستان
- در بخش ۱۰ فیلم برتر؛ «کلوزآپ» عباس کیارستمی در جشنواره ایدفا اکران میشود
- کیارستمی در آثار خود بیشتر به دنبال راه حل بود/ فرم برای کیارستمی همیشه اهمیت داشت
- معرفی نامزدهای دریافت گیلاس طلای جشنواره فیلم عباس کیارستمی
- افسون «کلوزآپ»/ یادداشت محمد حقیقت به مناسبت زادروز عباس کیارستمی
- در مراسم نکوداشت «عباس کیارستمی» مطرح شد: کیارستمی آبرودار واژه کار بود/ فیلمسازی کیارستمی در مسیر عکاسی او است
- رونمایی از پوستر اولین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی
- باشگاه سینمایی «جاده ابریشم» برگزار میکند؛ بزرگداشت عباس کیارستمی در پاریس
- معرفی هیات داوران اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد





