جواد محرمی در جوان نوشت :
برای آنها که تماشاچی حرفهای تلویزیون هستند و معمولاً کنترل به دست نشستهاند و شبکههای داخلی را جابهجا میکنند، شب سوم شعبان تماشای تلویزیون اعجابآور بود. مدیران رسانه ملی این روزها آنقدر سرشان شلوغ است که یادشان رفته نگاهی هم به تقویم بیندازند.
پرداختن به روز پاسدار پیشکش، لااقل مثل سالهای پیش در شب سوم شعبان یک گلی چیزی نشان میدادند. یک آهنگ ریتمیکی پخش میکردند که مردم خدایی نکرده به اینکه دارند رسانه ملی تماشا میکنند یا اشتباهی زدهاند کانالی دیگر شک نکنند.
پرداختن به روز پاسدار پیشکش، لااقل مثل سالهای پیش در شب سوم شعبان یک گلی چیزی نشان میدادند. یک آهنگ ریتمیکی پخش میکردند که مردم خدایی نکرده به اینکه دارند رسانه ملی تماشا میکنند یا اشتباهی زدهاند کانالی دیگر شک نکنند.
البته اینکه الان موسم انتخابات است و سیاست حرف اول را میزند و فرهنگ مثل همیشه اولویت ندارد مورد خیلی عجیبی نیست. از صداوسیما هم دیگر خیلی انتظار نمیرود، ولی نه در این حد که امام حسین(ع) را هم قلم بگیرند.
به طور طبیعی انتظار میرفت تلویزیون حداقل از آرشیو سالهای گذشته چیزی بیرون بکشد و روی آنتن ببرد. حتی آنهایی که قدری ضعف قوه بینایی داشتند چشمها را به عینک مصلح کردند و مردمک چشمها را گردتر نمودند و دورتادور کادر تلویزیون را وارسی کردند تا ببینند گلی، نوشتهای چیزی پیدا میکنند، ولی خب انرژی بیخود صرف میکردند، چون ظاهراً مسئولان رسانه ملی سرشان جای دیگری مشغول بوده است. بالاخره پوشش برنامهها و مراسمهای دولت حواس برای آدم نمیگذارد، به خصوص اینکه تحرک دولت این روزها خیلی زیاد شده و رئیسجمهور مدام سفر استانی میرود تا در این روزهای پایانی هر طور شده مشکلات مردم را حل کند و خدایی نکرده مدیون آنهایی که نسیم خدمت کمتر به صورتشان وزیده، نشود.
از این جهت باید قدری هم به مسئولان رسانه ملی حق داد که گلی چیزی به گوشه کادر الصاق نکردهاند. بله فرهنگ مهم است، رهبری معظم انقلاب هم بسیار بر آن تأکید کردهاند و مدیران سیما هم در ولایتمداری از همه جلوتر ایستادهاند.
فقط مشکل این است که ایستادهاند، اگر هم از آنها بخواهید درباره اهمیت فرهنگ حرف بزنند معمولاً خوب سخنرانی میکنند، الان هم بالاخره انتخابات است و نباید خیلی انتظار داشت، اصولاً هیچ وقت نباید از رسانه ملی زیاد توقع داشت. واقعاً چه معنی دارد که آدم زیاد از کسی یا جایی توقع داشته باشد. الان خودشان میگویند بودجه ندارند. تازه دولت هم مدام تهدید میکند که اگر رپرتاژ نروند و از آنها دعوت نکنند همان را هم که میدهند دیگر نمیدهند تا حسابی حالشان جا بیاید.
مخلص کلام اینکه توی این هیری ویری شاید خیلی درست نباشد مردم عزیز انتظار داشته باشند مدیران و کارکنان زحمتکش رسانه ملی یادشان نرود نگاهی هم به تقویم بیندازند و برای روز پاسدار و میلاد امام حسین(ع) برنامهای، میان برنامهای چیزی روی آنتن ببرند. اصلاً مگر با پول تبلیغات قابلمه، شامپو و برنج خارجی میشود برنامه تولید کرد؟ آن هم برای امام حسین(ع). مردم یادشان نمیرود که همین سال گذشته فیلم رستاخیز را با آن هزینه میلیاردی به اسم امام حسین(ع) تولید کردند و تازه کلی هم کمک مردمی جذب شد و آخرش هم علی آقای جنتی کذایی به خاطر لطمه نخوردن به جشن هستهای! آن را از پرده پایین کشید. این نشان میدهد که تولید اصولاً کار پردردسری است. چه توقعی از تلویزیون میرود که برای روز سوم شعبان دست به کار تولید شود یا ویژهبرنامه تدارک ببیند. قدیمترها بعضی شبکهها برای این مناسبتها چند کارشناس دعوت میکردند، ولی حالا همین هم زیاد صرف نمیکند چون وسط اینجور برنامهها نمیشود زیاد تبلیغ شامپو و خمیردندان کرد.
با اینحال شب که گذشت و صبح شد و یواشیواش که به ظهر روز سوم شعبان رسید رسانه ملی مثل کسی که از خواب بیدارش میکنند رجوعی به آرشیوش کرد و چندتا آهنگ شاد پیدا کرد و فرستاد روی آنتن، چند مجری و اخبارگو هم عید را تبریک گفتند و چندبار مولودیخوانی حاج محمود کریمی هم پخش شد تا اینگونه رسانه ملی دین خود را به امام سوم مسلمین ادا کرده باشد.
برچسبها: امام حسین (ع), رستاخیز
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- موزه سینما برگزار میکند؛ برپایی نمایشگاه عکس «سینما و محرم» به همراه اکران ده فیلم
- سینماسینما/ معرفی ۲۰ فیلم برتر جشنوارهی ساندنس از نگاه منتقدان هالیوود ریپورتر/ پیشنهاد تماشای فیلم در ایام نوروز
- تفاوت میان دنیای مجازی و دنیای حقیقی در سینما!
- مصائب «رستاخیز»/ به بهانه اکران برخط فیلمی که باز هم پرده سینما را نخواهد دید
- تصویر کمتر دیده شده از حرم امام حسین (ع) در قرن ۱۹ میلادی
- تهیهکننده رستاخیز قصد دارد این فیلم را در نتفلیکس عرضه کند
- تابناک: انتشار نسخه با زیرنویس فارسی «رستاخیز» در فضای مجازی/ ۱۷٫۳ میلیارد دود شد!
- احمدرضا درویش: منتظر نسخه قانونی «رستاخیز» باشید/جهانیشدن سینمای ایران توهم است
- کواکبیان در تذکر شفاهی در صحن علنی : وزیر ارشاد به موضوع انتشار فیلم رستاخیز ورود کند
- ابراز تأسف کانون کارگردانان از قاچاق «رستاخیز»
- یادداشت اختصاصی دانش اقباشاوی درباره فیلم رستاخیز/ بیعت با نور
- گفت وگوی سید رضا میرکریمی وهادی خانیکی درباره قصر شیرین
- گپی با پوریا پورسرخ/ این بازیگر، از بزرگترین حسرت زندگیاش میگوید
- اکران «رستاخیر» برای خانواده فرماندههان شهید
- «رستاخیز»؛ پروندهای که هنوز باز است
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود





