تاریخ انتشار:1398/04/16 - 23:16 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 116161

جواد محرمی در جوان نوشت :مسعود فراستی دارای چند ویژگی است که همواره سبب شده جبهه فرهنگی انقلاب در برهه‌های مختلف او را به عنوان یک منتقد سینمایی بر صدر بنشاند که از جمله مهم‌ترین آن‌ها معاشرت چندساله او با شهید سیدمرتضی آوینی و همکاری در مجله سوره آن هم در زمانی است که بسیاری از به اصطلاح خودی‌ها آوینی را طرد کرده بودند، اما غیر از همنشینی و همنفسی با سیدمرتضی آنچه سبب می‌شود فراستی همواره منتقد محبوب جبهه انقلاب باشد شخصیت جذاب، صریح‌اللهجه و بی‌پروای اوست.
وقتی این صراحت لهجه چاشنی سواد بالای سینمایی او شده و به این معجون غیرت و وطن‌پرستی مثال‌زدنی‌اش اضافه می‌شود، از او شخصیتی دوست‌داشتنی برای انقلابی‌ها می‌سازد؛ شخصیتی که یک تنه آثاری را که به انگیزه منافع شخصی روی وجهه ایران یا انقلاب خط کشیده‌اند رسوا می‌کند و زیر تیغ نقد جدی می‌برد. همین باعث می‌شود وجود او زینت‌المجالس محافل سینمایی جبهه فرهنگی انقلاب باشد، اما فراستی مثل همه آدم‌ها یک پاشنه آشیل یا نقطه ضعف جدی هم دارد که خیلی وقت‌ها اگرچه سبب می‌شود نام او بیش از سایرین بر سر زبان‌ها باشد، اما تاثیر نقد او را به شدت کاهش می‌دهد.
این دیگر مسئله محرمانه‌ای تلقی نمی‌شود که فراستی زمانی به شدت سمپات گروه‌های چپ مارکسیستی بوده است. خود او دو سه سال پیش تمام ماجرا را در گفتگو با یک رسانه مطرح کرده است. چپ بودن البته در مقطعی از تاریخ سیاسی ایران و جهان اصلاً غیرعادی نبوده است و رسوخ آن حتی در میان برخی جریان‌های مذهبی جامعه ما نیز در آن دوران مسئله‌ای عادی تلقی می‌شده تا آنجا که علی شریعتی از ابوذر، صحابه پیامبر (ص) به عنوان یک سوسیالیست یاد می‌کند، اما این پدیده به طور عادی روی خلق و خوی مسعود فراستی اثر گذاشته و قدری ته‌نشین شده و همین سبب می‌شود که روحیه‌ای تند و بی‌پروا داشته باشد. این تند بودن همان انگی است که همه انقلابی‌ها همواره از سوی دلدادگان غرب‌گرایی بحق یا ناحق متهم به آن شده‌اند. فراستی جمعه شب در حال نقد فیلم «شبی که ماه کامل شد» آنقدر تند می‌شود که از یک خاندان بزرگ که در فیلم به آن اشاره شده با لفظی تند و به دور از ادب یاد می‌کند.
اینجاست که حتی اگر او بهترین نقد سینمایی را هم به فیلم داشته باشد مسموع نخواهد بود و تحت‌الشعاع ادبیات تند و زننده به حاشیه می‌رود. اینکه او به فیلم چه ایراداتی وارد و چه نکاتی مطرح کرد همه به کنار می‌رود و دیگر کسی به این گوش نخواهد داد که فراستی چه حرف‌هایی درباره فیلم مطرح کرد، فارغ از اینکه سخنان او درباره فیلم «شبی که ماه کامل شد» درست باشد یا غلط همه درباره شخصیت عصبی و تند او سخن خواهند گفت.
هر چند اکثر منتقدان در جبهه فرهنگی انقلاب نقد او به فیلم نرگس آبیار را قبول ندارند ولی آنچه اهمیت دارد این است که عده‌ای از جوانان جویای نام عرصه نقد ممکن است از این ادبیات بی‌پروا و تند خوششان بیاید و همین مشی را برای خود انتخاب کنند آنچه در این میان ذبح می‌شود، نقد منصفانه و حکیمانه و علمی است؛ نقدی که فراستی نشان داده سواد و تبحر ورود به آن را دارد و می‌تواند در مقابل بهترین منتقدان با استدلال و منطق علمی سربلند بیرون بیاید و‌ای کاش مسعود فراستی کمی تندمزاجی‌اش را کنترل می‌کرد تا دیگر کسی نتواند او را به این بهانه تخطئه کند. فراستی نشان داده که نسبتاً در وادی سینما و در میان منتقدان آدم آزاده‌ای است.
او برخلاف بسیاری از منتقدان سینمایی هیچ گاه قلم خود را به هیچ مرام و مسلک و جریانی نفروخته و خیلی وقت‌ها یکه و تنها در مقابل هجوم سیل‌آسای سینمای جشنواره‌ای ایستاده است. او اگر کمی ادبیات خود را ارتقا دهد، بی‌تردید تاثیرگذارترین منتقد سینمایی ایران خواهد بود، اما وقتی روی همین ادبیات تأکید دارد اثر نقدهایش به شدت کاسته می‌شود. آنچه جریان ضدسینمایی می‌خواهد این است که فراستی همین ادبیات تند را ادامه دهد، اما او می‌تواند تصمیم بگیرد که در زمین چه کسی بازی کند.

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها