سینماسینما، محمد حقیقت
بخشی از کتاب «رازها و دروغهای جشنواره کن» نوشته محمد حقیقت که به زودی منتشرمی شود
در فوریه ۱۹۹۰ برابر با بهمن ۱۳۶۸ برای جشنواره فجر، از سوی بنیاد سینمائی فارابی، محمد بهشتی، علیرضا شجاع نوری، بهرام ری پور وغیره تصمیم گرفته شده بود که برای بهتر معرفی کردن سینمای ایران به غرب، افراد سینمائی مهم از اروپا و غیره را به تهران دعوت کنند تا این سینما را به آنها بهتر بشناسانند. ازجمله این افراد، سرژدانی، سردبیر هنری روزنامه لیبراسیون و سردبیر قبلی کایه دوسینما، برادران ژالادو، از فستیوال سه قاره، پییرهانری دولو، رئیس بخش ۱۵ روز کارگردانان، داوید اشترایف مدیر جشنواره لوکارنو، هلن مشیری مسئول خرید فیلم برای تلویزیون فرهنگی فرانسه و غیره بودند. از من هم به عنوان مهمان خارجی/ایرانی که جشنواره فیلمهای ایرانی در پاریس را برپا می کردم دعوت کردند. همگی با یک پرواز ایران-ایر، از پاریس به تهران رفتیم.
من که درست ۲ سال قبل از انقلاب، برای دیدن فیلم های مهم تاریخ سینما در سینماتک فرانسه راهی پاریس شده بودم و با خودم عهد کرده بودم بعد از هفت، هشت ماهی که فیلم ها را دیدم به اصفهان برگشته و به کار فیلمسازی ادامه دهم، نتوانستم به عهد خود وفا کنم و این کارنشد، که نشد!
خاک سینماتک مرا گرفتار کرده بود. حالا در برگشت به ایران برایم جالب بود که ببینم در طول این سالها که هم انقلاب شده بود و هم ایران هشت سال جنگ با عراق را به خود دیده و دوسالی هم از پایان جنگ گذشته، کشور به چه شکل درآمده است. در هواپیما ئی که ما را به تهران می برد، یک ساعتی قبل از اینکه به فرودگاه مهرآباد برسیم، ناگهان از بلندگوهای آن، اسم مرا صدا کردند و گفتند به قسمت اتاق خلبان بروم! بند دلم پاره شد. ماجرا چیست؟! از صندلی ام تکان نخوردم و جواب ندادم. اما دوباره اسم مرا با صدای بلندتری اعلام کردند. دوستان فرانسوی که همراهم بودند، چپ چپ به من نگاه کردند، مجبور شدم بلند شده پیش کمک خلبان بروم. در راه هزار جور فکر کردم، شما هم جای من بودید همین حالت را داشتید، مگر نه؟
مسافرانی که فارسی و فرانسه می دانستند با کنجکاوی به من نگاه می کردند. یکی از مسئولین هواپیما از من خواست با بلندگو به مهمانان خارجی جشنواره فجر خوشآمد بگویم! حیرت زده، خیالم راحت شد.
جالب است که وقتی این کار را کردم خیلی از مسافران ایرانی هواپیمای ملی هما که سورپرایز هم شده بودند، کف زدند!
از یک روز قبل به خانواده در اصفهان خبر داده بودم که لازم نیست به فرودگاه مهرآباد بیائید، من خودم به اصفهان خواهم آمد. اما مادرم این حرف را نشنیده گرفته بود و بدون اینکه من در جریان باشم به فرودگاه رفته بود و چون مهمانان جشنواره را از در خروجی پاویون به هتل استقلال بردند ما همدیگر را ندیدیم. وقتی نیمه شب به منزل در اصفهان زنگ زدم که رسیده ام با حیرت متوجه شدم که مادر کار خودش را کرده و به تنهایی به فرودگاه رفته و پسرش را نیافته. آن موقع امکان دسترسی به او نمی توانستم داشته باشم. سال ۱۹۹۰ بود و موبایل راه اندازی نشده بود.
همان شب از هتل به خانواده خبر دادم که در یکی دو روز آینده پیش شما می آیم و اضافه کردم: «ما برای فیلم دیدن آمدهایم.»
در شبی که دراصفهان بودم، چیزی دیدم که اگر برای کسی بگویم، باورش نمیشود. نیمه های شب از رختخواب بلند شدم که کمی آب بخورم، مادرم را دیدم، چهار زانو کنار رختخواب من نشسته و چهار چشمی مرا نگاه میکند. پرسیدم چرا نمیری بخوابی؟ گفت: من این همه سال است تو را ندیده ام، فردا هم که به تهران برمیگردی… من تا صیح از اینجا تکان نمی خورم و تو را نگاه می کنم. تو راحت بخواب.
صبح که بیدارشدم دیدم هنوز چهار زانو نشسته با چشمان کاملا باز مرا نگاه می کند! آفتاب زده بود. دیگر سئوال نکردم آیا که نمازش را خوانده بود یا نه. چون او خیلی مومن بود.
در همین دوره جشنواره فجر بود که در نمایشی برای مهمانان خارجی، کلوزآپ، اثر بی همتای عباس کیارستمی را دیدیم و حیرت کردیم. در پایان نمایش نتوانستم جلو گریه کردن خود که تحت تاثیر و دلسوزی برای حسین سبزیان بودم را بگیرم. به دستشوئی رفتم تا صورت اشک آلودم را تمیز کنم. همان شب با سرژدانی بسیار درباره فیلم صحبت کردیم. اومیگفت: «در این کشور (ایران) که به نظر می آید همه ایمان واعتقاد دارند، اما به نظر من فقط یک نفر ایمان راسخ دارد، آن هم عباس کیارستمی است.» گفتم که فکر نمی کنم. وی ادامه داد: «منظورم ایمان به سینماست، این فیلم نشان می داد که کیارستمی واقعا به سینما ایمان دارد.»
این فیلم تا پایان جشنواره و حتی سالها بعد یقه ما را رها نکرد که نکرد! روز بعد با پییر هانری دولو درباره کلوزآپ صحبت می کردیم که بهرام ریپور هم آنجا بود. اگرچه پییر هانری از فیلم خوشش آمده بود، اما به بهرام ریپورمی گفت باید مونتاژ فیلم کمی عوض شود و دوباره آنرا برایش به پاریس بفرستند، تا احتمالا آنرا برای ۱۵ روز کارگردانان بگیرد. این اتفاق نیفتاد و او شاهکاری را از دست داد! این طور شد که کشف عباس کیارستمی در جشنواره کن دو سال به تاخیر افتاد وگرنه، زودتر راهش به جشنواره کن باز شده بود. و چه حیف!

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- پوستر بخش ۱۵ روز کارگردانان جشنواره کن منتشر شد
- برای دومین دوره؛ ایریس نوبلوخ رئیس جشنواره کن شد
- نمایش «مرسی آقای لانگلوا» در شب فرهنگی ایران و فرانسه
- نمایش فیلمهایی به مناسبت ۸ مارس در فرانسه
- نمایش «مرسی آقای لانگلوا» در شب فرهنگی ایران و فرانسه
- دشواریهای سینمای مستقل از دید کارگردان «آنورا»
- با رونمایی احتمالی فیلم در جشنواره کن؛ تام کروز با «ماموریت غیرممکن» خداحافظی میکند
- مشکلات و رویاهای فیلمسازان خارجی در هالیوود!
- کدام زنان رهبری ارکستر داوری کن را بهدست گرفتهاند؟
- درباره دو فیلم حاضر در جشنواره فجر/ استعدادهای تازه در سینما
- «علت مرگ: نامعلوم»؛ اثری با ارزش و کمیاب در سینمای امروز ایران
- آرای یک منتقد به برترینهای سینما در سال ۲۰۲۴
- موقعیت فیلمهای ایران و سینماگران فراملی در فرانسه
- فیلمهای بینالمللی نامزد گلدن گلوب و گمانهزنی درباره خوششانسترینها
- نمایش «طعم گیلاس» در قزاقستان
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نگاهی به «عروج» به بهانه زادروز لاریسا شپیتکو/ لحظه روبرو شدن با «خود»
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- حقایقی درباره فیلم یک تکه نان به بهانه پخش آن از شبکه نمایش
آخرین ها
- پرفروشهای سینما در هفته اول نوروز/ هیچ کدام از فیلمهای نوروزی، یک میلیون تماشاگر نداشتند
- آکادمی اسکار عذرخواهی کرد
- «میراث» در جشنواره هاتداکس رقابت میکند
- تازهترین ساخته هادی محقق به چین میرود/ اولین حضور جهانی «دِرنو» در جشنواره پکن
- یک جایزه برای آیدا پناهنده؛ جشنواره فرانسوی به «در انتهای شب» جایزه داد
- یک واکنش دیرهنگام؛ بیانیه آکادمی داوری در پی خشونت علیه برنده اسکار
- پس از ۴ دهه برگزاری در یوتا؛ جشنواره ساندنس به کلرادو میرود
- فرشته سقوط کرده/ نگاهی به فیلمنامه «هیات منصفه شماره ۲» با بررسی عناصر مشترک درامهای دادگاهی
- «داستان سلیمان»؛ یک داستان واقعی از هزاران پناهجوی جهان
- «یک نبرد پس از دیگریِ» دیکاپریو کوتاهتر شد!
- یک عشق بی رحم،مجازات اعدام را در بریتانیا لغو کرد
- اکران آنلاین «زودپز» در شبکه نمایش خانگی
- نتفلیکس با «صد سال تنهایی» به یک رمان کلاسیک «غیرقابلاقتباس» جان میبخشد
- «ذهن زیبا»؛ اتفاقی زیبا در تلویزیون
- اسرائیل، کارگردان برنده اسکار را بازداشت کرد
- یک جایزه برای مجری اسکار؛ کونان اوبراین، جایزه مارک تواین را گرفت
- برای دستاوردهای یک دهه فعالیت حرفهای؛ بالاترین تجلیل سینمایی بریتانیا از تام کروز
- داوری فیلمساز ایرانی در جشنواره مورد تایید اسکار
- نگاهی به «اکنون»/ هنرِ شنیدن
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- «روایت ناتمام سیما» قاچاق شد/ علیرضا صمدی: خواهش میکنم نسخه غیرقانونی را نبینید
- نقدچیست؟ منتقدکیست؟
- نوروز موسیقایی با فیدیبو؛ برنامه فستیوال موسیقی «گوشه» اعلام شد
- دارن آرونوفسکی میسازد؛ اقتباس سینمایی از رمان «کوجو»
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- «سلب مسئولیت»؛ کابوسی پنهانشده پشت نور
- خبرهای اختصاصی سینماسینما از جشنواره کن؛ مجیدی و فرهادی نمیرسند/ در انتظارِ روستایی، پناهی، مکری، کاهانی و اصلانی
- اختصاصی سینماسینما- کنفرانس خبری؛ ۱۰ آوریل/ احتمال حضور جارموش، لینکلیتر، اندرسن، مالیک و برادران داردن در جشنواره کن
- تبعات کرونا و اختلافات حقوقی با برادران وارنر؛ اعلام ورشکستگی شرکت تولیدکننده فیلمهای «ماتریکس» و «جوکر»
- به هر سازی رقصیدیم غیر از ساز دل خویش/ این بهاریه نیست، نامهای است برای امیروی امیر نادری