تاریخ انتشار:1395/08/24 - 15:42 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 32278
بهتاش صناعی ها بهتاش صناعی‌ها اعتقاد دارد که روند تولید یک فیلم سینمایی باید شبیه به کار دراماتورژی در تئاتر باشد. یعنی فیلمنامه و کارگردانی فیلم باید در یک مسیر مشترک گام بردارند.

به گزارش سینما سینما ، برای بسیاری نکته جالب فیلم «احتمال باران اسیدی» بازی شمس لنگرودی شاعر در نقش منوچهر۶۰ ساله کارمند شرکت دخانیات در شمال کشور است. این کاراکتر بازنشسته و تنها، همچنان هر روز به اداره می‌رود. زمانی مادرش آرزوی ازدواج او را داشته در حالی که منوچهر حتی دوست زیادی در زندگی‌اش نداشته به جز شخصی به نام خسرو که او تصمیم می‌گیرد به تهران بیاید تا او را بیابد.

اکران این فیلم از آبان سال ۱۳۹۴ در گروه هنر و تجربه آغاز شده و به دلیل استقبال از آن تا امروز ادامه داشته است. فیلمنامه این فیلم توانست در جشنواره سی‌وسوم فیلم فجر در بخش نگاه نو جایزه اول را از رقبا برباید. بهتاش صناعی‌ها ۳۸ ساله در شیراز به دنیا آمده و در رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد اسلامی تحصیل کرده است. او نویسندگی و کارگردانی دو سریال انیمیشنی و یک تله فیلم را پیش از این در کارنامه‌اش داشته است. این گفت‌وگو در حاشیه جشن رونمایی از کتاب فیلمنامه «احتمال باران اسیدی» در شهر کتاب تجریش انجام شده که در زیر می‌خوانید.

این فیلم مدت زمان طولانی در گروه هنر و تجربه در حال اکران است. بازخورد‌هایی که داشته‌اید چگونه بوده است؟

بازخوردهای بسیار خوبی از سوی تماشاگران داشتیم. همچنین نشر «نگاه» هم از چاپ فیلمنامه استقبال کرد. طبیعتا برای هر فیلمنامه‌نویس بهترین چیز این است که اثر او علاوه‌بر روی پرده سینما رفتن، چاپ هم بشود. عکس‌هایی از این فیلم نیز در دل کتاب فیلمنامه قرار داده شده است. عادت چاپ و نشر فیلمنامه کم‌رنگ شده است. مثلا زمانی آثار بهرام بیضایی به سرعت چاپ می‌شد؛ حتی فیلمنامه‌های ساخته نشده هم منتشر می‌شد و مورد استقبال قرار می‌‌گرفت. فیلمنامه‌های داریوش مهرجویی در دسترس بود؛ ولی حالا کمتر فیلمنامه‌ای به طبع و نشر نمی‌رسد. جالب است که مخاطب بداند یک فیلمنامه در روند تولید آن چه تغییراتی را به خود دیده و چه بخش‌هایی به آن اضافه و حتی کم شده است. فیلمنامه «احتمال باران اسیدی» بدون ممیزی‌ها و همان نسخه اورجینال اصلی چاپ شده است.
شیوه کارگردانی شما چگونه بود؟

من سال‌ها کار تئاتر کرده‌ام. در تئاتر ما چیزی داریم به نام «دراماتورژی» (ورزیدن متن نمایشی برای اجرا) که در آن یک کارگردان بر مبنای «زمان»، «مکان» و «شرایط محیطی» آن متن را روی صحنه می‌برد. در سینما هم چیزی شبیه به همین موضوع وجود دارد. کارگردان وقتی فیلمنامه‌ای به دستش می‌رسد آن را بر مبنای بودجه و امکانات تبدیل به فیلم می‌کند. شاید در سینمای ایران از این امر غافل شده‌ایم. برای بسیاری از هنرمندان پروژه کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی مستقل شده است. به این نکته توجه داشته باشیم که در دهه‌های۶۰ و۷۰ فیلمنامه‌های فراوانی در دست ما بود. خود من زمانی که کار تئاتر می‌کردم هفته‌ای یک فیلمنامه می‌خواندم. الان بهترین فیلمنامه‌های سینمای ایران در دسترس نیست. ما باید پلی نزدیک بین فیلمنامه و کارگردانی بزنیم.

 

هدف اصلی و اساسی چاپ فیلمنامه چه چیزی می‌تواند باشد؟

شاید خواندن فیلمنامه به آدم پخته‌ای که عاشق سینماست و در سینما تجربه فراوانی دارد کمک زیادی نکند. از نظر من هدف اصلی چاپ فیلمنامه مختص به هنرجوها و دانشجویانی است که علاقه دارند در سینما فعالیت حرفه‌ای کنند. واقعا به خود من کمک شایان توجهی کرده است. شاید در بازار نشر طرفدار فیلمنامه کم باشد. چند فیلمنامه معروف چاپ شده و استقبال  کمی از آنها شده با اینکه همان فیلم‌ها روی پرده، فروش چشم‌گیری داشته‌اند. حالا چند سالی می‌شود که استقبال از فیلمنامه‌ها کاهش پیدا کرده است. من به خاطر دارم که فیلمنامه‌های «مسافران» و «فیلم در فیلم» بهرام بیضایی و «هامون» و «بانو» از داریوش مهرجویی در همان زمان منتشر شدند. البته بنیاد فارابی چون خودش تولید‌کننده فیلم است؛ بعضی از فیلمنامه‌ها را چاپ می‌کرد. نشر «نی» در این زمینه نیز کارهای مورد توجهی انجام داده است. حالا بسیاری از دوستان در نشریات تنها با عشق و علاقه فعالیت می‌کنند. به قول بعضی از کارشناسان، تیراژ نشریه‌های سینمایی مشهور که تا دهه پیش حدود۸۰ هزار نسخه بوده، الان به حدود پنج هزار نسخه رسیده است. در واقع اکثر مردم در گوشی‌های همراه خود فرو رفته‌اند و از کتاب غافل شده‌اند و من نمی‌دانم چه کار مفیدی در این زمینه می‌توان انجام داد. اگر حضور فیزیکی کتاب و فیلمنامه باشد احتمال دارد که دوباره در آینده فرهنگ تغییر کند. مخصوصا اگر فیلمنامه‌های برنده در جشنواره‌های مختلف چاپ بشوند برای علاقه‌مندان سینما مفید خواهد بود.

منبع : فرهیختگان

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها