سینما به ما امکان تخیل می دهد و به عبارت بهتر به تخیل ما دامن می زند. ما با دیدن فیلم می توانیم خود را به جای شخصیت های داستان بگذاریم و با آنها شادی و اندوه و هیجان و… را تجربه کنیم. سینما و فیلم به ما این امکان را می دهد که برای ساعاتی از زندگی واقعی خود دور شده و غرق در شخصیت های فیلم شویم؛ تجربه ای که گاهی حتی می تواند فانتزی یا کودکانه هم باشد. تماشای یک فیلم کمدی می تواند مانند مسکنی قوی، برای ساعاتی ما را بخنداند و شادی برایمان به ارمغان بیاورد.
گاهی یک فیلم غم انگیز به تخلیه روانی فرد کمک می کند یا برای بیننده آموزنده است. خیلی وقت ها ممکن است فرد با تماشای یک فیلم درام با خودش بگوید تجربه تلخ من می توانست خیلی بدتر باشد، پس خدا را شکر. بنابراین حتما برای تجربه حال خوب لازم نیست یک فیلم کمدی ببینیم بلکه اثری که ما را به فکر وادار کند یا به تخلیه هیجان های ما کمک کند هم می تواند حال بهتری را برایمان به ارمغان بیاورد. حال بد ناشی از هیجان هایی است که اگرچه ما آن را تجربه کرده ایم اما کلمه ای برای بیانش نداریم و به نوعی موفق نشده ایم آن را به درستی درک و هضم کنیم. هنگامی که یک فیلم را تحلیل می کنیم با خودمان می گوییم تجربه فلان شخصیت فیلم هم مشابه تجربه من بود و در اینجاست که گویی دلیل حال بدمان را متوجه می شویم. واقعیت این است که حال بد ما از نخندیدن نیست بلکه به خاطر وجود هیجان هایی است که بدرستی درکشان نکرده ایم؛ هیجان های تجربه نشده و معنا نشده ای که حال ما را بد می کند و گاهی می توان از فیلم برای معنا کردن این تجربه ها کمک گرفت.
یکی از ویژگی های سلامت روان این است که ما بتوانیم از تجربه دیگران درس بگیریم و کسانی که از این توانایی برخوردارند اغلب سلامت روانی بیشتری هم دارند. سینما به ما این امکان را می دهد که حتی کارهای خطرناکی را که در دنیای واقعی نمی توانیم و نباید انجام دهیم ، تجربه کنیم و گاه آنقدر با شخصیت های فیلم همراه می شویم که بعد از تماشای فیلم به تحلیل عملکرد شخصیت های داستان می پردازیم و در مورد عملکرد آنها قضاوت می کنیم. در این هنگام ما با تحلیل فیلم در واقع تجربه های تازه تری به دست می آوریم که ارزشمند است؛ تجربه ای که شاید بتواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد. پس در این دوران خانه نشینی فیلم ببینید آن هم فیلم های خوب از فیلمسازان خوب.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد






