سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی
واقعیت این است که در عرصه فیلمسازی مستند، همیشه ساخت مستندهای چهرهنگار یا مستند پرتره در زمان زندگی و حیات یک شخصیت ادبی، هنری یا سیاسی و… بسیار سادهتر از زمانی است که مستندساز بخواهد پس از مرگ یک چهره یا شخصیت با استفاده از برخی تصاویر یا تکه فیلمهای موجود در بایگانیها، دست به کار شود و اثری تازه و متفاوت پدید آورد.
مستند «چشمه زاون» به کارگردانی زهرا نیازی (یکی از شاگردان سالهای دورِ زاون) از فیلمهای گروه هنر و تجربه، از دو چشمانداز میتواند تماشایی باشد. نخست از این منظر که اشارهای هرچند گذرا به یکی از نخستین فیلمهای ایرانی، یعنی فیلم «چشمه» (۱۳۴۸) ساخته آربی آوانسیان دارد که در رده فیلمسازان پیشگام در جریان پیدایش سینمای حرفهای در ایران است و از چشماندازی دیگر، اثری است از یک فیلمساز ارمنیتبار ایرانی که از قضا زاون قوکاسیان (منتقد و مدرس و پژوهشگر سینما) نیز پس از آشنایی با همین فیلم است که دلشیفتگی بیشتری به سینما پیدا میکند و چه بسا، تازه بعد از آن است که به پدیده پرشگفت فیلم و سینما دلباختگی نشان میدهد.
مرگ زودهنگام زاون فرصت نداد تا مستندسازی بتواند برای ساخت و تولید یک مستند چهرهنگار از پیش طراحیشده و جذاب و پرکشش، کار چشمگیری انجام دهد. با این همه، سازنده مستند «چشمه زاون» به عنوان کسی که چند سالی در جرگه سینمادوستان نزدیک به زاون در همان فضایی نفس کشیده است که زاون و دوستدارانش در کارگاههای آموزشی و تحلیل فیلم و تاریخ سینما در دانشگاه سوره اصفهان حضور داشتهاند، تا حدود زیادی توانسته است به فضای ارتباط زاون با دوستان و هنرجویان حاضر در کلاسهای او نزدیک شود و با نمایش دوباره تصاویری آشنا از همان فضاها، بهویژه برای کسانی که در آن کارگاهها بودهاند، تداعی لحظههای خوشایند و شیرینی را رقم میزند.
سازنده فیلم مستند «چشمه زاون» میکوشد مستندی درباره یک مقطع زمانی از زندگی زندهیاد زاون قوکاسیان و تاثیرش بر سینما و بهویژه سینمادوستان جوان اصفهانی را به تصویر بکشد. صدالبته دامنه تاثیرگذاری کار زاون در مسیر آموزش و آشنا کردن هنرجویان با هنر- صنعت سینما، تنها به شهر اصفهان محدود نمیشد و همچنانکه در فیلم نیز دیده میشود، بسیاری از سینمادوستان جوان از دیگر شهرها و استانهای کشور، با هدف حضور در فضای مناسبی که در اصفهان وجود داشت، در این شهر ماندگار شده بودند.
سازنده این فیلم مستند با استفاده از برخی تکه فیلمهای مستند رنگورخباخته که بیشتر به فیلمهای شخصی و خانوادگی شباهت دارد، درست مثل تصاویر ضبطشده با دوربینهای خانگی، مخاطب خود را به پشت صحنه کلاسهای زاون و ارتباط نزدیک و دوستانه او با شاگردانش میبرد و بهخوبی نشان میدهد که زاون با وفاداری به مفهوم نام خودش در زبان ارمنی که به معنای «یاور» و «یاریگر» است، برای یکایک هنرجویانش بهراستی یار و یاور بوده است.
در همراهی با راوی اصلی این مستند و روایتی شاعرانه که بیشتر به بازگویی خاطرههای شخصی وی شباهت دارد، با عبور از کشتارگاه ، به گذر سعدی میرسیم و کمی بعد در فضایی واقع در پشت محوطه عالیقاپو به جایی میرسیم که به عنوان یک فضای آموزشی و دانشکده سینمایی در دهههای گذشته استادان بیشماری همچون شاهرخ مسکوب، فرشید مثقالی، نورالدین زرینکلک، جعفر مدرس صادقی و… در آنجا حضور مییافتند.
کارگردان با ارائه برشهایی کوتاه، هر چند با تصاویری رنگپریده، از کلاس درس تاریخ سینما و اشاره به نخستین رویکردهای ژرژ ملییس فرانسوی با استفاده از عنصر داستانگویی در فیلم، میکوشد با نمایش تصاویری تازه و مربوط به زمان حال از برخی دانشجویان– از جمله داریوش غزبانی، امیر صفایی، الهام رویایی، معین عشاقی، مریم محمدی، بیتا نیازی و… که در همان کلاسها حضور داشتهاند- مخاطب فیلم را از نگاه این آدمها که امروز برخی از آنها فیلم میسازند و بعضی دیگر نیز از فضای سینما بهکلی دور شدهاند و به کارهای دیگری سرگرم شدهاند، با زاون بیشتر آشنا سازد.
در این فیلم مستند، چیزی که بیشتر از همه ما را با سویه کمتر دیدهشده شخصیت زاون و برخی ویژگیهای اخلاقی او آشنا میسازد، استفاده از خاطرههای کوتاه کسانی است که طی سالهای گذشته با زاون حشر و نشر و دوستی نزدیک داشتهاند. به گواهی همین آدمها، زاون فراتر از یک مدرس، همواره جویای حال و روز هنرجویان خود بود و از حال و روزشان بیخبر نبود.
دانشگاه سوره، در اصفهان با محوریت زاون که مدیریت بخش سینمایی و برنامهریزیهای مربوط به دعوت از استادان پروازی رشته سینما را برعهده داشت، برای بسیاری از هنرجویان و سینمادوستان جوان به مرکزی بدل شده بود که در آنجا، با رایزنیهای زاون و با پشتوانه اعتبار فردی او، امکان برخورداری از دانش و راهنمایی و مشاوره بسیاری از استادان دور از دسترس و مقیم مرکز وجود داشت. به همین دلیل، در برشهایی از فیلمهای مستند قدیمیتر، تصاویری از حضور کسانی چون دکتر الستی، عباس گنجوی و… در سوره اصفهان نیز در فیلم گنجانده شده است.
در فیلم با تصاویری هرچند کوتاه، بعد از نمای «بنبست بامداد» به خانه مادری زاون وارد میشویم؛ جایی که هنوز حضور زاون را در میان انبوه کتابها و فیلمها و دورههای صحافیشده ماهنامه فیلم میتوان بهخوبی دید. با مادر او آشنا میشویم که به گواهی خود زاون نخستین فیلمها را با او به تماشا نشسته و از اولین کسانی بوده است که پای زاون را به سینما باز کرده بود و او را دلشیفته جادویی کرده بود که بیش از هر چیزی جذابیت فانتزی آن، وی را به خود جلب کرده بود و بعدها، در آستانه جوانیاش بود که با تماشای فیلم «چشمه» (آربی آوانسیان/ ۱۳۴۸ ) شیفتگیاش به سینما بیشتر شد و با ساختن چند فیلم هشت میلیمتری و از جمله پس از ساختن فیلم «نقش خیال» با گفتار متن شاعرانه احمدرضا احمدی و تدوین هایده صفییاری بود که زاون خود را در شیرینیها و شگفتیهای جادوی سینما غرق کرد.
در بخشهای دیگری از این مستند که پس از نمایش گوشههایی از مراسم تشییع و خاکسپاری زاون و برشهایی از تصاویر آخرین روزهای حیاتش در وین (اتریش) میگذرد، انگار داریم به وصیتنامه او گوش میدهیم و گویی هنوز دارد از آرزوهای دور و دراز و کارهای ناتمام خود حرف میزند؛ درست مثل حرف زدن از خوابهایی که شبیه بیداری است.
سازنده مستند «چشمه زاون»، که کارهای مهم پژوهش و تدوین این فیلم را نیز برعهده داشته است، با تلفیق مناسب برخی شواهد تصویری موجود در بایگانیهای شخصی برخی از هنرجویان و دوستان زاون و تصویربرداریهای تازه (کار بهروز ملبوسباف) مستندی قابل قبول ارائه میدهد که صدالبته اگر در اختیار میداشت تصاویری یکدست (به لحاظ کیفیت رنگ و نور) را که با سازوکار حرفهای مناسبتری تهیه شده بود، با کاری بسیار خوشآبورنگتر و شستهورفتهتر روبهرو میشدیم.
منیع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مهدی شامحمدی: اکران آنلاین تاثیری بر تعداد مخاطبان مستند نداشت/ مستند اجتماعی همیشه پر مخاطب است
- بازخوانی یک قتل از پیش طراحی شده/ نگاهی به مستند «ترور سرچشمه»
- گفت آن گلیم خویش بدر میبرد ز موج/ وین جهد میکند که بگیرد غریق را/ نگاهی به مستند «صبیه»
- آبشخورِ آهوانِ تشنه!/ نگاهی به مستند «مُغیسُف»
- نمایش ۶ فیلم مستند ایرانی در برنامه انجمن آسیایی نیویورک
- نگاهی به مستند «زیر این چتر باران میبارد»/ چیزی خزنده و مرموز راه پیدا کرده به دفتر مدیری مسئول
- «کاغذپارهها» از اول بهمن اکران عمومی میشود
- خبرهای تازه از «اکران حقیقت»/ نمایش چهار مستند در بهمن ماه
- صنوبرهایِ شیرین، در همنوازیِ عشق
- مستندهای بخش مسابقه اصلی «ایدفا» معرفی شد
- شهرت یا آرامش / مستند «مزرعه کلارکسون»؛ پیچوخمهای مزرعهداری
- یک هشدار زیبا / مستند «سالی که جهان تغییر کرد»؛ حال خوش طبیعت وقتی انسان در قرنطینه بود
- قدیمیترین تصاویر عزاداریها و مجالس آذری زبانها در مستند «صادق الوعد»
- نه فرشتهام، نه شیطان
- مردی که نمیخندید ولی میخنداند! / «باستر بزرگ»؛ مستندی درباره مرد صورت سنگی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان





