فرزانه متین در روزنامه سازندگی نوشت :
سریال «اجل معلق» به کارگردانی «عادل تبریزی» و نویسندگی «حمزه صالحی» بر اساس طرحی از «بهرام افشاری» از دوم خردادماه، از پلتفرم فیلمنت و شیدا پخش شد و در همان قسمت اول یا بهاصطلاح «پایلوت»، تکلیف خود را با مخاطبان روشن کرد. «پایلوت» در همه جای دنیا مهم است چراکه مشخصکننده جهان سریال و قوانین آن است و بهنوعی تعیینکننده است که بیننده به ادامه تماشای بقیه قسمتهای اثر بنشیند یا انصراف دهد. مخاطب از همان ابتدای سریال با تیتراژ آغازین که گویا توسط سادهترین نرمافزارهای گوشی همراه ساخته شده است، درمییابد با یک اثر دمدستی روبهرو است. سریال «اجل معلق» بهمثابه یک تختهسیاه با نوشتههایی شلخته است که در آن شوخی با یک طبقه خاص از اجتماع، فقر، بیکاری، دزدی و مرگ به مبتذلترین شکل ارائه شده است؛ نه میتوان آن را در دسته کمدی تاریک قرار داد، نه طنز فلسفی. «اجل معلق» در یک عبارت کوتاه خلاصه میشود؛ «سریالی مبتذل».
مشکل اصلی «اجل معلق» ابتدا در کارگردانی آن است. عادل تبریزی که پیش از این با دو فیلم «گیجگاه» و «مفتبر» خود را در سینما معرفی کرده و نتواسته بود مخاطب را راضی نگه دارد، قدم در راه جدیدی گذاشت و شانس خود را در نمایش خانگی امتحان کرد اما میتوان گفت حتی نمره قابلقبولی هم در سریالسازی نمیگیرد چراکه حضور برند «رضا عطاران»، پادشاه کمدینها، اثر را به قهقرا برده است. عطاران این روزها در فیلم سینمایی «صد دام» به کارگردانی «پدرام پورامیری» حضور دارد؛ او نقش بدل صدام را بازی کرده و روی پرده سینماهاست اما به موفقیت این فیلم کمک نکرده است؛ البته این نارضایتی بیش از هر عاملی، ناشی از ضعف محتواست و کارگردان ناپخته هم نتوانسته است بازی تروتمیز و جانداری از عطاران بگیرد.
حالا او با ایفای نقش اصلی در سریال «اجل معلق» در راه پیش گرفتن همین مسیر است. تبریزی، سریالی ساخته است که دغدغههای اجتماعیای که این روزها بیش از هر زمانی در جامعه پررنگتر شدهاند را بهشکل لوثی در آن بهنمایش میگذارد؛ گریمهای بد، چرک و کثیف نیز مزید بر علت شدهاند که «اجل معلق» مبتذل و از همان سکانسهای ابتدایی، تکهتکه شود؛ هرچند که فیلمنامه نیز به دلیل عدم انسجام به ضعیفتر شدن مجموعه کمک کرده است اما نباید منکر روند تولید شد. تا زمانی که تهیهکننده قبل از اکران و ارائه نمایش اثر خود، دستمزد خود را جلوتر بگیرد، دیگر رضایت مخاطب برای او اهمیتی نخواهد داشت؛ «اجل معلق» نیز از این قاعده مستثنا نیست. این مجموعه که بهرهای از محتوا نبرده است در اجرای بازیگرانش نیز بسیار بد عمل کرده و کارگردان در بازی گرفتن از بازیگرانش ناموفق بوده است. رضا عطاران که کلاه سروری نقشهای کمدی در دستش بود، هم در سریال «اجل معلق» و هم در فیلم «صد دام» بهوضوح نشان داده که دیگر بازیگری باانگیزه و باانرژی نیست که بداهههایاش باعث خندیدن شوند. او هماکنون با حرکات و میمیکهای تکراری میخواهد موقعیتهای طنز بیافریند. عطاران در مقام مشاور کارگردان و بازیگر اصلی سریال مذکور، تنها تصویر یک کاراکتر سردرگم را نشان میدهد.
این بازیگر در نقش «داوود» یک کارگر بیکار با بدترین نوع چهرهپردازی برای خنداندن تماشاگرانش دست به فحاشی میزند، لگدپراکنی میکند، دزدی میکند اما خلاقیتی از خود نشان نمیدهد؛ گویا خودش هم از نقشهای تکراری خسته شده است. دیالوگهای بیربط داوود هیچ موقعیت طنزی را در دوقسمتی که تاکنون پخش شدهاند، فراهم نکردهاند؛ او حتی در قسمت دوم، تصویر یک فرد فاقد هوش را از خود نشان میدهد که فرق میان جبرئیل و عزرائیل را نمیداند؛ حضرت اسماعیل را همان حضرت ابراهیم میپندارد از تفاوت میان دوزخ و بهشت اطلاع ندارد و از تماشاگر میخواهد با این ارائه این اطلاعات اشتباه، بخندد؛ این در حالی است که علاقهمندان «رضا عطاران» همچنان او را با نقشهای مانند «رحیم» در سریال «متهم گریخت»، موسی در سریال «ترش و شیرین»، آرش در فیلم «ردکارپت» و مسعود در فیلم «نهنگ عنبر ۱ و ۲» بهیاد دارند که با بداههگوییهایش، بدون آنکه در چرخه تکرار بیفتد، باعث خندهای از ته دل میشد اما داوود نمیخنداند بلکه نوعی حقارت را بهنمایش میگذارد و از تحقیر شدن خوشش میآید.
عطاران در چرخه تکرار افتاده است؛ او نمیتواند با شوخیهای از مد افتاده، باعث طنز شدن یک اثر در فقدان یک فیلمنامه خوب و درست شود. «اجل معلق» بیشتر از آنکه اثری کمدی باشد، یک سریال هجو است که فقر را ابزاری برای تحقیر و بیاحترامی به شعور مخاطبان کرده است.
تکرار بیسوادی و کمهوشی در اجرای داوود به دل تماشاگر نمینشیند و دوره این قبیل چیزها به سر آمده است. مخاطب، رضا عطارانی را میخواهد که در کلیشه تکرار نیفتاده باشد و همچنان باعث ذوق و شور شود. هنرنمایی او در دو اثری که یکی را در پرده سینما و دیگری را در شبکه خانگی میتوان دید، ناامیدکننده است. در حال حاضر نیز «صد دام» با افت فروش روبهرو شده است.
باید اذعان کرد «اجل معلق» با پخش همان قسمت اول، نشان داد یکی از ضعیفترین و بیمحتواترین سریالهای نمایش خانگی است که میخواهد در ژانر کمدی، خود را خاص و ویژه نشان دهد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟





