تاریخ انتشار:1400/09/19 - 14:12 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 165881

سینماسینما، علیرضا نراقی

«ایستوود» ساخته علیرضا رسولی‌نژاد که در پانزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت در بخش مسابقه بلند بین‌الملل به نمایش در می‌آید از جمله آثاری است که می‌تواند دستمایه خوبی برای ورودی دوباره به بحث بی‌پایان، اما بااهمیت مرزهای متزلزل سینمای داستانی و مستند باشد. سینما همواره بر اثر تنش میان تعاریف و مرزهای این دو گونه کلی، شکل‌های تازه پیدا کرده است. اینجا تزلزل مرزها، شکاف‌ها و مبناهایی را خلق می‌کند که برای سینمای تجربی و متفاوت فضای تنفس و زایش ایده‌های تازه است. کاری که البته رسولی‌نژاد با آثار تجربه‌گرای پیشین خود همچون «صحنه‌های خارجی» و «صحنه‌هایی از زندگی یک کارآگاه» نیز انجام داده بود. او همواره تلاش می‌کند فیلم را با بازتعریف خودِ مدیوم سینما شکل بدهد و به همین دلیل همواره پرسش ضمنی و هدف درونی روایت پرسش درباره ماهیت سینماست.

«ایستوود» به نوعی با ایده‌ای ذهنی، فردی و بیشتر عشق سینمایی به سمت واقعیت هجوم می‌برد، گویی داستان، واقعیت- اعم از انسان، رخداد و جغرافیا- را به استخدام در می‌آورد تا به خود شکل و روند ببخشد.

واقعی کردن سینما به جای نزدیک کردن سینما به واقعیت
فیلمساز در جستجوی مردی شبیه به کلینت ایستوود که در عکسی دیده است، با کلاه‌کاسکت راه می‌افتد و سعی می‌کند ایستوود سیرجانی را با کمک مردم پیدا کند. او در این مسیر هم داستان کلینت ایستوود، شمایل او و آثارش را بازتعریف می‌کند و هم به این واسطه منظری به روی سیرجان و مردم آنجا باز می‌کند و این همنشینی داستان قهرمانی مقاوم، اخلاق‌گرا و در عین حال سرد، خشن و زیبا در سینمای کلاسیک با داستان مردمی آسیب‌پذیر و زحمت‌کش در یک جغرافیای محروم، نمادهای قابل توجهی را به وجود آورده و به فیلم رسولی‌نژاد عمقی جامعه‌شناختی بخشیده است.

همواره سینما -خاصه و به شکلی رسالت‌گونه سینمای مستند- در نسبت با واقعیت تلاش می‌کند به سیال بودن و حقیقت امر واقع نزدیک شود؛ واقعیت آرمانی است که ابزار سینما مدام برای رسیدن به آن مشغول یافتن ابتکار است؛ واقعیت رازی است که دوربین در پی کشف و بیان‌پذیر کردن آن است؛ لذا تاریخ سینما به نوعی تاریخ  فرم دهی و در نتیجه بیان پذیر کردن واقعیت است. حال در «ایستوود» رسولی‌نژاد تلاش کرده به‌جای نزدیک کردن سینما به واقعیت، واقعیت را سینمایی کند. جستجوی فیلمساز «آماتور»- عنوانی که به شکلی آیرونیک رسولی نژاد روی شخصیت خود (راوی) در فیلم گذاشته- برای یافتن ایستوود سیرجانی، جستجوی رؤیا و تمام آنچه شمایل ایستوود سینمایی هست، در واقعیت است. به همین علت در نهایت همه آدم‌هایی که تصویر می‌کند به ایستوود یا به بیانی دیگر، به قهرمان تبدیل می‌شوند. این جستجو سبب شده که در فیلم «ایستوود» جامعه و کمبودهای آن تصویر شود، طبیعت در خطر و خشکسالی جغرافیایی که فیلم به آن وارد شده بازنمایی شود و در نهایت فیلم از جستجوی بازیگوشانه خود فراتر رود.

«ایستوود» به مانند آثار پیشین فیلمساز از ایده و فرایند آغاز می‌شود و آن را در یک سفر و جستجوی دیوانه‌وار ادامه می‌دهد. فیلم در این ساختار، گویی از اتاق فیلمساز و از لحظه درخشش ایده شروع شده و فرآیند شکل گرفتن آن همان فرآورده و نتیجه نهایی است… و این یعنی لذت تجربه‌گرایی در سینما؛ سفری که مسیرش بیش از مقصد اهمیت دارد.

منبع: مجله نماوا

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها