سینماسینما، یزدان سلحشور:
همهی ما فیلمهای بد دریادماندنیای در حافظه داریم! لطفاً با تعجب نپرسید: «مگر فیلم بد هم دریادماندنی میشود؟!» گاهی فیلمهای بد هم بنا به دلایلی[تقارن با وقایع زمانه-سفر سنگ-، حضور یک بازیگر محبوب-گنج قارون-، ایدهی خوبی که به اجرای خوب نینجامیده-غزل-، جلوههای ویژه تازه-افعی-، موسیقی خاطرهانگیز-سلطان قلبها- یا حتی طراحی صحنه فوقالعاده-شبنشینی در جهنم-یا…] در حافظه میمانند؛ مختص سینمای ما هم نیست در هالیوود هم هست در سینمای اروپا هم هست؛ با خودمان روراست باشیم چند فیلم از بالیوود، سینمای مصر، سینمای ترکیه و سینمای هنگکنگ پیش از ظهور «موج نو»اَش در حافظه داریم؟
روز سوم، روز فیلمهای بد در یادماندنی بود! فیلمهایی که یا فیلمنامهی بدی داشتند یا اساساً چیزی به اسم فیلمنامه با رویکرد «سیدفیلد»یاش، نداشتند؛ فیلمهای تکلایه یا حتی بیلایه! فیلمهایی که نه تنها در حافظه میمانند که احتمالاً با تمام این نقصها، مورد استقبال گیشه هم قرار میگیرند.
«معکوس» پولاد کیمیایی اولین فیلم اوست که به روایت نمایه آغازین فیلم، تهیهکنندهاش پدرش است و طبیعتاً انتظار میرود که متأثر از آثار مسعود کیمیایی هم باشد که هست. دیالوگنویسی به شیوه کیمیایی و شخصیتپردازی به شیوه کیمیایی و رفاقت و کُرکُری خواندن و حضور پدرخواندهها و از قلم انداختن چند نکته ضروری در گذشته و انگیزه و رویکرد شخصیتها که همیشه میشود آن را به گردن ممیزی انداخت! این بار، ماشین مسابقه جای چاقو نشسته! فیلم، مثل تمام فیلمهای ناموفق مسعود کیمیایی[نه فیلمهای محشرش مثل رضا موتوری و گوزنها] خیلی دیر سراغ اصلِ موضوع میرود آن قدر دیر که تماشاگر به خودش بگوید: «واقعاً؟! همین مضمون اصلی بود؟!» با این همه، آدمهای فیلم، اتمسفر فیلم و روابط، خوشایندند همچنانکه بازیها؛ مخصوصاً حقیقتدوست که سنگِ تمام میگذارد یا زنجانپور که درخشان است.
مسخرهباز؛ همایون غنیزاده هم فیلم اولیست و از تئاتر آمده اما دستِ پر آمده! هم کارهای مشترک بینالمللی داشته هم اجراهایی که رکورد فروش را شکسته و بنابراین با چراغ سبز کامل وارد سینمایی شده که باید بفروشد! فیلم گرچه تقریباً فیلمنامه ندارد اما یک حکایت دارد: آرایشگری که میخواهد بازیگر شود و در نهایت بدل به قاتل میشود! فریب این حکایت را لطفاً نخورید! فیلم، ربطی به آن ندارد و کارگردان خواسته با تسلط مثالزدنی روی صحنهاش که تقریباً از آرایشگاه بیرون نمیرود و با طراحی صحنه و جلوههای ویژه خیلی خوب، یک پارودی بسازد از همهی فیلمهای در یادماندنی که در ذهن دارید از پاپیون گرفته تا کازابلانکا و حتی سریال هزاردستان. شکل روایی کار و شیوه طراحی بازیها و نوع اجرای صحنه و حتی گریم، کاملاً متأثر است از «هتل بزرگ بوداپست» ساخته ۲۰۱۴ وس اندرسن؛ ایده اصلی فیلم هم تلفیقیست از ایدههای «سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت» ساخته ۲۰۰۷ تیم برتون و «عطر: قصه یک آدمکش» ساخته ۲۰۰۶ تام تیکور؛ البته همهی اینها در ساخت «پارودیها» واقعاً مهم نیستند اما «عشق و مرگ» وودی آلن پارودیست و فیلمهای چیچو و فرانکو هم پارودی هستند! فیلم اگر فیلمنامه خوبی داشت، این همه ارجاع به تاریخ سینمایش، میتوانست از آن فیلمی فوقالعاده بسازد که نساخته! حتی برخلاف اکثر پارودیهای مل بروکس، یک ذهن عصیانگر و جهانبینی ویرانگر هم در کار نیست تا خلاء فیلمنامه را پر کند. بازیهای فیلم، یکدست و واقعاً خوباند و بازی نصیریان، متفاوتتر از قبل. پوشش و شخصیت هدیه تهرانی در فیلم، از شخصیتهای زن دو فیلم «کاپیتان اسکای و دنیای فردا» و «شبی در موزه ۲» الگوبرداری شده.
برای دیدن بعضی از فیلمها باید به خانوادهها و حتی مخاطبان خاص هشدار بدهند. فیلم «شبی که ماه کامل شد» از نرگس آبیار که به عنوان فیلمی عاشقانه معرفی شده بود پر بود از سربریدن و شلیک به مغز و… در شبی که بخش قابل توجهی از تماشاگران چارسو را خانوادهها تشکیل میدادند و کودکان هم بودند؛ وضعیت، واقعاً نگرانکننده بود. فیلم برخلاف فیلمهای پیشین آبیار، نه از لطافت اثری داشت نه از شاعرانگی. یک «بدون دخترم هرگز» ایرانی، که این بار زنی ایرانی وسط القاعده در پاکستان گیر افتاده بود. آبیار از این فیلم به عنوان فیلمی مردانه یاد کرده که درست است؛ اصلاً اثری از کارگردان زن، در فیلم نیست اثری از آبیاری هم که میشناسیم در فیلم نیست؛ فیلمی تکلایه و دارای حفرههای قابل ملاحظه در فیلمنامه که میخواهد با استناد به جمله آغازیناش که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، همه چیز را توجیه کند. فیلمی شعاری-سیاسی در ایدههایش نه در اجرای صحنهاش درست مثل «بدون دخترم هرگز» و از همان جنس اما با خشونتی خیلی بیشتر روی پرده و با بازیهای قابل قبول و اجرای خوب صحنههای درگیری. نویسندگان فیلمنامه، در توجیه تغییر ناگهانی شخصیت هوتن شکیبا ناتوان بودهاند همچنان که آگهی چندانی از تفاوتهای دیدگاهی القاعده با طالبان و همچنین با داعش نداشتهاند. از دیدگاه رزمی، ممکن است که دشمن، دشمن باشد اما در طراحی حمله، باید به شناخت دقیق از دشمن رسید؛ حتی فیلم ایدئولوژیک با بُرد سیاسی هم قواعد خودش را دارد. نرگس آبیار، وارد آزمون سختی شده؛ آزمونی که بسیاری از استعدادهای سینمایی پیش از او، در آن مردود شدند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نمایش «شبی که ماه کامل شد» در یک جشنواره سوئدی
- نرگس آبیار در گفتگو با سایت گلدن گلوب: جهان از افراطگرایی دینی رنج میبرد
- توضیحات تهیهکننده «شبی که ماه کامل شد» درباره منابع مالی این فیلم
- سیزدهمین جشنواره فیلم بلغارستان میزبان ۱۳ فیلم ایرانی
- اعلام فهرست فیلمهای بلند نهمین جشنواره جهانی فیلم پارسی
- راهیابی سه فیلم از ایران به جشنواره ترانسیلوانیا
- پاسخ فیلیمو به ادعاهای روابطعمومی یک فیلم
- توضیحاتی درباره حاشیه نمایش «مسخرهباز» در فضای مجازی
- برترین کارگردانان سال ۹۸ (۴)/ نرگس آبیار، همایون غنیزاده
- برترین بازیگران زن سال ۹۸ (۵)/ پانتهآ پناهیها، الناز شاکردوست
- برترین بازیگر مرد سال ۹۸ (۴)/ بابک حمیدیان، علی شادمان
- برترین بازیگران زن سال ۹۸ (۴)/ فرشته صدرعرفایی، سارا بهرامی
- برترین بازیگران مرد سال ۹۸ (۲)/ پیمان معادی، هوتن شکیبا
- برترین بازیگران مرد سال ۹۸ (۱)/ شهاب حسینی، علی نصیریان
- پیشنهادهایی لذتبخش
نظر شما
پربازدیدترین ها
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر/ از دست دادن رضا بابک با مرضیه برومند تا سوءاستفاده از صدا و تصویر شکیبایی
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
آخرین ها
- در پی جنجالها در شبکه اجتماعی ایکس؛ بازیگر شخصیت «امیلیا پرز» از اسکار حذف شد
- چرا فیلم «اسفند» به بدی فیلم «اشکِ هور» نیست؟
- ششمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- بخش زیادی از انتقاداتی که در برنامه هفت مطرح می شود به خود افخمی بر می گردد
- برخی نهادهای حاکمیتی و ارزشی ، از برند سازی برای مسعود فراستی چه هدفی را دنبال می کنند ؟
- چهارگانه صدرعاملی کامل شد/ عاشقانه آرام میان دو غریبه آشنا
- «توقیف»؛ روایتی صریح از ممیزی در آثار هنری
- پنجمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- افتتاح دومین دوره بورسیه نخبگان علمی توسط همراه اول
- «یوزفکا» روی صحنه عمارت نوفل لوشاتو میرود
- رونمایی از پوستر «ژن زامبی» همزمان با معرفی بازیگران و عوامل
- برنده اسکار در داوری نخل طلا؛ ژولیت بینوش رئیس هیات داوران جشنواره کن ۲۰۲۵ شد
- درباره «شمال از جنوب غربی» و «چشم بادومی»/ غلبه نگاه سادهانگاره و طرح مساله با راهحلی نشدنی
- ادب مرد به ز دولت اوست
- «آبستن» و آیندهای درخشان برای کارگردانان فیلم
- یادداشتی بر دو فیلم «رها» و «آبستن»/ زخمهای ماندگار و ماندگاری زخمها
- «بچه مردم»؛ فیلمی که به دیگران جوالدوز میزند، اما از زدن سوزن به خودی باز میماند
- حرفهای تازه رییس اسبق سازمان سینمایی؛ ایوبی: پشتم را خالی کردند/ دولت باید پایش را عقب بکشد
- چهارمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- حاشیههای سومین روز جشنواره فیلم فجر؛ از مشکل حل نشدنی صدای برج میلاد تا حضور نوزادان در سینمای رسانه
- آموختههایی از پشت صحنه «صد سال تنهایی»/ آیا مارکز از نتیجه اقتباس راضی میشد؟
- پروانه نمایش برای فجر صادر شد؛ «قاتل و وحشی» در جشنواره اکران میشود
- یادداشتی بر «بچه مردم» و «اسفند»/ از روایت دلنشین و شیرین تلخیها تا فیلمنامه چشم اسفندیار
- سومین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- اندر احوالات هوش مصنوعی
- در سومین روز جشنواره فیلم فجر؛ بهرام رادان از هیات داوران جشنواره خارج شد
- آغاز دور جدید حراج شمارههای رند همراه اول
- تنور سرد روز دوم جشنواره فیلم فجر/ چرا باید هر فیلمی سر از جشنواره دربیاورد؟
- نقد «صنم» و «آنتیک»/ از چرایی حضور یک فیلم در جشنواره تا اثری که محترم ماند
- «رگهای آبی»؛ با فروغ، رزومهای برای باران