گروه حوادث/ پسر شیاد خود را بازیگر معروف سینما معرفی می کرد تا دختران ساده لوح را قربانی طمع ورزی های خود کند. اما با پیگیری های پلیسی سرانجام دستش رو شد.
زن میانسال کنار دخترش ایستاده بود و زیر لب حرف هایی می زد انگار در حال سرزنش کردن دختر جوان بود. دخترک سر به زیر انداخته و آرام گریه می کرد. سرانجام نوبت رسیدگی به پرونده او شد. دستانش بشدت می لرزید. لیوان آب را برداشت و جرعه ای نوشید. با صدایی لرزان داستان فریب خوردنش را چنین تعریف کرد: «چند ماه قبل پیام ناشناسی در یکی از شبکه های اجتماعی برایم آمد. عکس یکی از بازیگران معروف مرد روی پروفایل بود. اول فکر کردم مزاحم است و توجهی به آن نکردم اما پیام ها پی در پی می آمد. او مدعی بود عکس مرا روی حساب کاربری ام دیده و از آنجا که چهره زیبایی دارم پیشنهاد داد اگر دوست داشته باشم می تواند زمینه فعالیتم در سینما را فراهم کند. حرف هایش وسوسه برانگیز بود اما نمی دانستم چطور باید به او اعتماد کنم. با ساده لوحی همین سوال را از او پرسیدم دقایقی بعد یک پیام صوتی برایم فرستاد. صدایش با آن بازیگر معروف مو نمی زد. با خودم گفتم مگر می شود صدای دو نفر تا این حد شبیه هم باشد. هر روز که می گذشت بیشتر به هویت او مطمئن می شدم. دو ماهی از آشنایی ما گذشته بود که به من ابراز علاقه کرد و از من خواست به محض بازگشت او از سفر کاری اش، با یکدیگر ملاقات کنیم. با شنیدن این حرف ها داشتم بال درمی آوردم و برای آن وعده دیدار رویایی لحظه شماری می کردم.
از آن روز به بعد تم پیام ها عاشقانه شده بود و ابراز علاقه کردن هایش تمامی نداشت. هر روز در ساعت های خاصی آنلاین می شد و من طوری برنامه ریزی می کردم که در آن ساعت ها هیچ کار دیگری غیر از حرف زدن با مرد رویاهایم نداشته باشم. آنقدر با او احساس صمیمیت می کردم که همه اسرار زندگی ام را به او می گفتم و او قول داد که مرا به همه آرزوهایم برساند و زندگی آرامی برایم بسازد. در همین شرایط بود که یک هفته ای از او خبری نشد. پیام هایم بی جواب مانده بود. کلافه و عصبی بودم. به هر راهی فکر کردم تا از او خبر بگیرم. اما هیچ آشنایی نداشتم. سرانجام پس از یک هفته پیامی از او روی گوشی ام آمد. با دیدن اسم او مانند دیوانه ها به سمت گوشی رفتم و پیامش را گوش دادم. پس از کلی عذرخواهی، از مشکل مالی گفت که برایش پیش آمده است. او ادعا می کرد که تجارتی را راه انداخته و پولش را خورده اند و بدهی اش می تواند شهرت و آینده حرفه ای اش را به خطر بیندازد و…. دیگر تحمل شنیدن این حرف ها و ناراحتی او را نداشتم و قول دادم هر طور می توانم کمکش کنم. به هر دری زدم. هر چه طلا و پول داشتم جمع کردم و حدود ۵ میلیونی می شد. آن موقع فقط به این فکر می کردم که او را خوشحال کنم.
قرار شد با توجه به مسدود شدن حساب های بانکی اش، پیک موتوری بیاید و پول و طلاها را از من تحویل بگیرد. از اینکه می توانستم با این کار کمکی به او بکنم خوشحال بودم. اما بعد از تحویل پول و طلاها دیگر خبری از آن بازیگر عاشق پیشه نشد. خانواده ام متوجه ماجرا شدند و به دادسرا شکایت کردیم اما آنجا بود که فهمیدیم دختران زیادی به این شیوه هدف کلاهبرداری قرار گرفته اند. بازیگر معروف به دادسرا احضار شد اما روحش هم از ماجرا خبر نداشت و ناخواسته در وسط یک معرکه قرار گرفته بود.
آن روز به خاطر حماقت و ساده لوحی خودم خشمگین بودم. به خاطر هیچ و پوچ همه سرمایه ام را به باد دادم. دوست داشتم زودتر آن مرد شیاد پیدا شود و از اینکه این گونه احساسات من و دختران دیگر را به بازی گرفته بود تا به منافع خودش برسد سیلی محکمی به صورتش بزنم. پرونده در اختیار کارآگاهان پلیس فتا قرار گرفت و پس از چند هفته به ما خبر دادند که آن کلاهبردار در مخفیگاهش دستگیر شده است. تا رسیدن به اداره آگاهی هر تصویری از آن شیاد در ذهنم ساختم اما وقتی به اتاق افسر نگهبان رفتم از تعجب شوکه شدم و جلوی در خشکم زد.باور کردنی نبود همان پسر جوان پیک موتوری را مقابل خودم دیدم یعنی در تمام این ماه ها او خودش را جای بازیگر معروف جا زده و من با دست خودم بسته طلا و پول ها را به او داده بودم…
افسر پرونده که متوجه حال من شده بود از من خواست بنشینم بعد گفت: متهم «فرزاد» نام دارد و ۳۳ ساله است. او در پیک موتوری کار می کند اما بواسطه آشنایی که با نرم افزارهای رایانه ای و اینترنت داشته از طریق برنامه تقلید صدا، صدای یکی از بازیگران معروف سینما را تقلید کرده و از این راه دختران و زنان بسیاری را فریب داده و با وعده موقعیت شغلی و ازدواج، میلیون ها تومان پول و طلا از آنها اخاذی کرده است.»
نگاه کارشناس
سرهنگ دوم رامین پاشایی، رئیس اداره اجتماعی پلیس فتا گفت: «جعل هویت یکی از جرایم شایع در فضای مجازی است و افراد سودجو و کلاهبردار ضمن سوء استفاده از شهرت و تصاویر افراد سرشناس مانند بازیگران سینما و تلویزیون و چهره های ورزشی نسبت به راه اندازی کانال و صفحات مجازی در شبکه های اجتماعی مبادرت کرده و از قربانیان به عناوین مختلف نظیر دریافت وجه، فروش پوشاک، زیور آلات، محصولات بهداشتی و دارویی کلاهبرداری می کنند. در این شرایط لازم است کاربران فضای مجازی ضمن هوشیاری کافی، به شخصیت های ساخته شده در فضای مجازی اعتماد نکرده و از برقراری ارتباط با افراد غریبه و ارسال اطلاعات شخصی نظیر «مشخصات هویتی، آدرس محل سکونت، اطلاعات حساب های بانکی و ارسال تصاویر خصوصی» خودداری کنند. همچنین شهروندان موارد مشکوک را از طریق سایت رسمی پلیس فتا به نشانی www.cyberpolice.ir در بخش فوریت های سایبری گزارش کنند.»
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «مثل یک بهمن»؛ روایت خنیاگری که صدای یک قوم اصیل شد
آخرین ها
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان
- سینما ایران در آتش سوخت
- ۲۶ هزار پاترهد دست دوستی دادند/ پیش به سوی فیلم-کنسرت «بازی تاج و تخت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- «سگ سیاه»؛ بازمانده در شهر مردگان
- پیوند نوستالژی و نقد اجتماعی در «سینما شهر قصه»
- سیویکمین دوره جوایز سینمایی لومیر فرانسه؛ نامزدی ۲ سینماگر ایرانی/ «بیگانه» نامزد ۶ جایزه شد





