علی مصفا، معمولا کمتر گفتوگو میکند. اگر هم گفتوگو کند، آنقدر موجز حرف میزند که خبرنگار در مقام گفتوگوکننده علاقهمند است سؤالات بیشتری از او بپرسد.
به گزارش سینماسینما، علی مصفا در خانواده ادیبپروری رشدکرده. او فرزند مظاهر مصفا و امیربانو کریمی است و همسر لیلا حاتمی، یکی از بهترین بازیگران زن سینمای ایران. جدا از آن، در رشته عمران از دانشکده فنی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده. مصفا همراه دو دوست هنرمندش دفتر تولید فیلم دارد و تاکنون دو فیلم بلند را با نامهای «سیمای زنی در دوردست» و «پله آخر» کارگردانی کرده است. به بهانه بازیاش در فیلم «وارونگی» (بهنام بهزادی) با او گفتوگویی انجام شده، که میخوانید:
به نظر شما چه در مقام بازیگر و چه در جایگاه تماشاگر این فیلم «وارونگی» چه ویژگیهایی دارد؟
اظهارنظر و قضاوت درباره فیلمی که من خودم یکی از عواملش هستم همیشه برایم سخت بوده چون این کار نیاز به فاصلهای دارد و دیدی خارج از گود؛ بنابراین صحبت درباره ویژگیهای فیلمنامه و آنچه مرا ترغیب به حضور در این کار کرد درستتر به نظر میرسد. اولینبار که فیلمنامه را خواندم تفاوتش با فیلمنامههای متداول این سالها برایم جذاب بود. موضوع خارقالعادهای در کار نبود. موقعیت ابتدایی فیلم برای همه آشناست؛ جماعتی در حال فرورفتن در باتلاقی که به گلویشان رسیده. اعتراضی در کار نیست و همه میدانند غرق خواهند شد و تنها هشدار حکیمانه برای گروهی که هنوز دستوپا میزنند یک جمله است «موج ننداز!». دستوپازدن فقط موجی ایجاد میکند که پیامدش فرورفتن این کثافت به حلقمان خواهد بود و حداقل کاری که میتوان کرد پرهیز از به تلاطمدرآوردن این مرداب است. این تصویری خارقالعاده است که برای همه عادی شده. وضعیت آنقدر برای همه آشنا و روزمره است که دیگر نیازی نیست به زور بیننده را با خود همراه کنیم.
در جایی گفته بودید «فیلمنامههایی که شخصیت متضاد با خودم باشد را قبول نمیکنم». با این نگاه نقش «فرهاد» چقدر به خودِ شما نزدیک بود؟
به گمانم اصلا بعید نیست متضاد شخصیت شناختهشده هرکسی در شرایطی خاص یا با توجیهی خاص ظاهر شود و مثلا رفیق یا حتی برادر جونجونی شما یکدفعه به اهریمن زندگیتان تبدیل شود و حتما فرهاد این فیلم هم زمانی برادری دوستداشتنی برای نیلوفر بوده. درباره من هم این جنبه از شخصیتم در فیلمها کمتر امکان بروز داشته ولی انگار با گذشت سالها بالاخره دستم رو شده. اما واقعا این شخصیت متضاد خودم نیست من میتوانستم در مسیر دیگری از زندگی اینشکلی باشم. چهبسا الان هم همینشکلی باشم.
هنوز خاطره بازیتان در فیلم «پری» در ذهن ما نقش پررنگی دارد؛ شخصیتی طناز و درعینحال رها از تعلقات و… . اما فرهادِ «وارونگی» عبوس، خسته و دلزده است. در فاصله این دو نقش، فیلمهای زیادی بازی کردید منتها همچنان این سؤال مطرح میشود که بالاخره شما خودتان را به این نقشها نزدیک کردهاید، یا نقشها خودشان را به شما نزدیک کردهاند؟ جدا از خاصیتِ فیلمنامهها، تغییر و تحولات جامعه، مسائل پیچیده زندگی و… چقدر در انتخابهای شما تأثیرگذار بودهاند؟
هنوز هم ملاکم برای انتخاب نقش دوری و نزدیکی من به آن است. اینکه مجبور نباشم ادای کس دیگری را دربیاورم و زور بزنم. اینکه بتوانم در صورت نیاز مشخصهای از خودم را جایگزین چیزی کنم که در نقش نوشته شده. چیزی که از من دور است یا خیلی وقتها به نظرم منطقی نیست. اتفاقا این را از آقای مهرجویی سر فیلم «پری» یاد گرفتم. البته این کارها که گفتم نباید چارچوب اصلی نقش و فیلمنامه را به هم بریزد و باید مطابق سلیقه کارگردان هم باشد و قبل از همه اینها کارگردان باید پذیرش چنین اتفاقی را داشته باشد. کم نیستند نویسندهها و کارگردانهایی که برایشان فیلمنامه یا دیالوگها وحی منزل است و شخصیتی که خلق کردهاند را همسنگ شخصیتهای شکسپیر میدانند. هیچ ایرادی ندارد و میتواند ادعای گزافی هم نباشد اما باید بتوانند مرا بهعنوان خواننده یا بازیگر مجاب کنند که این شخصیت که مثلا حداکثر در شش ماه از روی فلان آدم واقعی در زندگی نوشته شده پذیرفتنیتر از شخصیتی است که خودت ۵۰ سال است میشناسی یا مثلا خیلی جالبتر یا پیچیدهتر از شخصیت خودت است؛ اما باور کنید بیشتر اوقات شخصیت نوشتهشده حتی به کسلکنندگی شخصیت خودم هم نمیرسد. شخصا اعتقاد دارم خیلی وقتها سبک کار آدم بیشتر از ضعفهایش شکل میگیرد تا نقاط قوتش. من برای بازیگری خودم سبک خاصی قائل نیستم اما رویکرد مشخصی برای این کار دارم. کار بازیگری من چیزی نیست جز جنگ و درگیریام با نقشِ نوشتهشده و راههایی که برای فرار از فروافتادن در قالب او پیدا میکنم. درواقع سعی میکنم در نبرد با شخصیت نوشتهشده فیلمنامه تا حد امکان خودم را جایگزین نقش کنم چون آن کار دیگر را بلد نیستم.
منبع: شرق
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- «لیلا» در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- یادداشتی بر کتاب «سینماگر متفکر: گفتوگو با داریوش مهرجویی»/ فراتر از تصویر؛ از جهان فلسفه تا زبان سینما
- محسن امیریوسفی: روزی در این مملکت دادگاه رسیدگی به جنایات فرهنگی تشکیل میشود
- به یاد دو استاد موج نو سینمای ایران؛ آرامش در درود بیکران
- از خانه تا شهر؛ تداوم فلسفهی زیستن در سینمای مهرجویی
- اولیای دم مرحوم مهرجویی و محمدیفر از حکم قصاص گذشت کردند
- نمایش آثار مهرجویی، بیضایی و فرهادی در جشنواره مطرح ایتالیایی
- همصدایی چهرههای مهم فرهنگی و اجتماعی با فرزندان مهرجویی
- پیوستن علی مصفا، صابر ابر و شمس لنگرودی به «چشمهایش»
- واکنش مونا مهرجویی به حکم پرونده قتل والدینش؛ ما درخواست اعدام نداریم
- رییس کل دادگستری استان البرز اعلام کرد: تایید حکم قصاص برای قاتل مهرجویی و محمدیفر
- درنگی بر خارج از متنِ «هامون»/ مهم است این چیزها را بدانیم؟
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی





