تاریخ انتشار:1404/07/10 - 12:41 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 211952

روزنامه سازندگی نوشت :

این روزها آثار نمایش خانگی در ضعیف‌ترین حالت خود قرار دارد و پلتفرم‌ها دیگر به جای رقابت کردن با یکدیگر درجا می‌زنند. در این مدت مخاطب با دو سریال ضعیف که بسیار شبیه فیلمفارسی و سریال‌های ترکی است، روبه‌روست که یکی از آنها به نام «شغال» از ۱۰ مرداد به جای سریال «تاسیان» از فیلیمو پخش می‌شود. «بهرنگ توفیقی» در مقام کارگردان و «زامیاد سعدوندیان» به عنوان نویسنده با هم همکاری کردند تا سریالی ضعیف را روانه شبکه خانگی کنند. این در حالی است که «توفیقی» با سریال جنجالی «آقازاده» توانسته بود، مخاطبانی را جذب ساخته خود کند اما با کارگردانی سریال «شغال» مجموعه‌ای از روایت‌های کلیشه‌ای و سطحی را به نمایش گذاشته است. داستان پیرامون خانواده «کاویان» می‌گذرد که درگیر ماجراهای مختلفی می‌شوند.«فرهاد » با بازی «مهدی سلطانی» و «سیمین » با بازی«شبنم مقدمی» که هرکدام از ازدواج قبلی خود پسر‌های بزرگی دارند روبه‌روی هم قرار می‌گیرند. این سوژه‌ای تکراری است که سال‌ها در آثار نمایشی دیده می‌شود. «سعدوندیان» پیش از این نویسنده سریال ضعیف «گردن‌زنی» بود‌ که سال گذشته از «فیلم نت» پخش می‌شد و حالا با فیلمنامه‌ای کم‌رمق، موضوعی چون تجاوز، خیانت و انتقام را سرلوحه داستانش قرار داده است. تجاوز به یک ‌دختر پیشخدمت از سوی پسری که برادر خوانده‌اش، می‌خواهد با او عروسی کند، از نکاتی است که در این سریال روی آن تکیه می‌شود. این بخش کاملا کپی‌برداری شده از سریال ترکی «گناه فاطما گل چه بود؟» است اما متاسفانه برای مخاطب، تجاوز در این مجموعه دراماتیزه نمی‌شود. در کل تجاوز در سریال کارکردی ندارد و تنها برای پیشبرد داستان شکل گرفته است. در قسمت اول و دوم از آنجا که قربانی به دنبال شکایت کردن از معترض بود و به کلانتری و پزشکی قانونی رجوع کرده بود به نوعی دری به سوی فرهنگ‌سازی در این زمینه باز شده بود تا قربانیان سکوت نکنند اما ناگهان در یک چرخش ناگهانی، دختر شکایت خود را پس می‌گیرد. با این اتفاق، تعرض که از مسائل مهم جامعه و تلخ‌ترین و تاثیرگذارترین لحظات سریال است و باید فیلمساز با نکته‌سنجی به آن بپردازد در نهایت با ساده‌سازی، داستان یادآور انبوهی فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب شده و به شعور مخاطب توهین می‌کند. گویا نه خانی آمده و ‌نه خانی رفته است. این در حالی است که خود قربانی هر زمان متجاوز را می‌بیند یا اسمش را می‌شنود به او حالت ترس (‌پنیک) به‌دست می‌دهد!
بازی پوکر(قمار) استعمال موادمخدر و مصرف الکل و ارجاعات به موسیقی رپ به همراه خشونت از دیگر موتیف‌های سریال است که به تازگی در سریال‌های نمایش خانگی باب شده است. در واقع می‌توان گفت، چنین اعمال مذمومی تبدیل به موضوعات اصلی شده و «توفیقی» هم برای آن‌ که از قافله عقب نماند در «شغال» به صورت اغراق‌آمیزی به آنها پرداخته است. در واقع می‌توان گفت این کلیشه‌ها، منطق داستان را زیر سوال برده و از سوی دیگر خرده‌پیرنگ‌هایی که در هر قسمت به آن اضافه می‌شود، در سریال شکلی غیرواقع‌گرایانه به خود می‌گیرد. کارگردان که در پایلوت سعی کرده بود به هر قلابی برای جذب بیننده، چنگ بزند در قسمت دوم درجا زد و هر آنچه چاشنی به سریال اضافه کرده، باعث شد «شغال» بیشتر به لبه پرتگاه نزدیک‌تر شود. ابتدا مخاطب فکر می‌کند «شغال» از سریال‌های دغدغه‌مند است اما به سرعت متوجه می‌شود، قصد کارگردان فقط چیدمانی از موتیف‌های تکراری است که از ابتدا سست و بی‌رمق روی هم انباشته شده است. اینکه کارگردان‌ها در ذات باید خلاقیت داشته باشند، گویا در میان سازندگانی که آثار نمایشی برای پلتفرم‌ها عرضه می‌کنند، بی‌معناست. از سوی دیگر شخصیت‌پردازی در این سریال، تبدیل به پاشنه آشیل شده است. تماشاگر نمی‌تواند با هیچ‌کدام از کاراکترها همذات‌پنداری کند در صورتی که «شبنم مقدمی» و «مهدی سلطانی» از بازیگران توانایی هستند که اکت‌های مناسب و به جایی دارند اما «توفیقی» نه تنها از این دو ‌نفر نتواسته، بازی‌های قابل قبولی بگیرد بلکه شخصیت‌پردازی این دو به گونه‌ای پیش می‌رود که شیمی آنها هم با هم متناسب نیست. بازیگران جوان‌تر چون «کامبیز دیرباز»، «امیرحسن فتحی»، «سجاد بابایی» و‌ «نورا محقق» در شکل تیپ فرو رفته‌اند و عمق ندارند. هیچ‌کدام کنترلی روی زبان بدن خود ندارند. فن بیان و ریتم جمله‌ها مشکل‌دار است، دیالوگ‌ها رباتیک‌وار ادا می‌شود و رفتارهای اغراق شده و ‌ناباورانه از آنها دیده می‌شود. «کامبیز دیرباز» در نقش «آزاد» شخصیتی غیرد‌وست‌داشتنی دارد در صورتی که برای یک ‌مثلث عشقی و ‌در نهایت گرفتن انتقام، مخاطب نیاز دارد با هنرمند همذات‌پنداری کند اما با ویژگی‌های لمپنی و با استفاده از دیالوگ‌های معروف فیلم‌های «سوته‌دلان» و «گوزن‌ها» مخاطب امروز بیشتر از سریال دافعه پیدا می‌کند. دوران فیلمفارسی گذشته اما سازنده از «دیرباز» می‌خواهد در شکل و شمایل قهرمانان آن فیلم‌ها فرو برود که در این زمینه ناکام می‌ماند. او بیشتر به یک ضد قهرمان در سریال تبدیل شده است.
«شغال» سریالی است که به دلیل تم غالب یعنی تجاوز، پتانسیل آن را داشت که به لایه‌های درونی و عمق روان‌شناختی این مساله پرداخته شود اما کارگردان، این وجه از سریال را هم تبدیلی به ویترینی از موضوعات سطحی دلخواه خود کرده که بیش از هر چیز در دام شعارزدگی افتاده است.
اینکه گفته می‌شود، ورود سریال «شغال» به شبکه نمایش خانگی را می‌توان به عنوان نقطه عطفی در رشد و بلوغ این صنعت داخلی قلمدا‌د کرد، مضحک و شوخی محسوب می‌شود. «شغال» به دلیل روایت‌های تکراری فقط یک سریال سرگرم‌کننده و نازل محسوب می‌شود که می‌توان به آن لقب فصل دوم «گردن‌زنی» داد و نویسنده اگر بخواهد همین ‌مسیر را پیش بگیرد مانند بسیاری از سریال‌های نمایش خانگی به زودی فراموش می‌شود.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها