«انتهای خیابان پاستور» بهعنوان سندی ثبتشده از یک دوره انتخابات ارزشمند است، اما…
سینماسینما، ساسان گلفر:
حفظ بیطرفی و بدون جانبداری به مسائل نگاه کردن، یکی از اصولی است که تهیهکنندگان اخبار و گزارشهای خبری حتما باید رعایت کنند و سفت و سخت به آن پایبند بمانند. اما اگر جنس مطلب همان افراد در همان رسانه، تصویری یا صوتی یا مکتوب، تغییر کند، شاید همین بیطرف ماندن نامطلوب یا آزاردهنده شود. نمیتوان یادداشتی نوشت یا برنامهای تفسیری و تشریحی ساخت که نظر نویسنده یا سازنده یا کارشناس برنامه در آن ابراز نشده باشد و اگر پدیدآورنده بر بیطرف ماندن اصرار ورزد، احتمالا به اثر خود و ارتباطش با مخاطب لطمه خواهد زد. این مسئله که در مورد برنامههای رسانهای و صرفا اطلاعرسان صادق است، وقتی وارد حوزه فیلم مستند میشود، اهمیتی صدچندان پیدا میکند.
فیلم مستند حتی اگر فقط بهعنوان رسانه در نظر گرفته شود، نمیتواند و نباید اثری فارغ از جهتگیری باشد، چه برسد به آنکه یک اثر هنری تلقی شود، که باید هم چنین باشد. مستند بلند «انتهای خیابان پاستور» از قرار معلوم دقیقا از همینجا لطمه دیده است.
فیلم «انتهای خیابان پاستور» ساخته جعفر محمدی و محسن خانجهانی که در بهار ۱۳۹۶ و در تبوتاب انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری در ایران در گروه هنر و تجربه اکران گرفته، نگاهی انداخته است به انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ و حاشیههای آن. دوربین مستندسازان در مراحل مختلف این رقابت با نامزدهای ریاست جمهوری آن دوره یعنی حسن روحانی، علیاکبر ولایتی، محسن رضایی، سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، محمد غرضی، غلامعلی حدادعادل و محمدرضا عارف همراه شده و سعی کرده است تصاویر متفاوتی از آنها ثبت کند.
فیلم با تصاویر و نمادهای آشنای نوروز در ایران آغاز میشود و لحظاتی بعد با صدای گوینده رادیو پی میبریم که زمان به نمایش درآمده، نوروز سال ۱۳۹۲ خورشیدی است و حدود دو ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم. دقایقی بعد خود را با تصاویر آشنای شخصیتهایی که در آن دوره نامزد انتخابات شده بودند، روبهرو میبینیم و بعد، همراه دوربین مستند به ستادهای انتخابی و سخنرانیهای نامزدهای تایید صلاحیت شده سرک میکشیم. از زبان نامزدی میشنویم که بدون آنکه احتمال پیروزی بدهد، برای قبول مسئولیت آمده است و لحظاتی بعد، لطیفههایی و خندههای حضار را میشنویم. دیگری در شهرستانی از آن میگوید که سیاست و زندگی مثل دو بال یک پرنده لازم هستند و بعد وعدههای رفع مشکلات را میشنویم. یکی را سرگرم بحث داغ انرژی هستهای آن سالها مییابیم و دیگری را در فاصله کلاس درس و ستاد انتخاباتی و همراه همسرش میبینیم. یکی دیگر از زمستان فرهنگ و اقتصاد و سیاست میگوید و از اینکه «هوا بس ناجوانمردانه سرد است». از زبان مردم حاضر در ستادها میشنویم که به چه دلیلی قصد رأی دادن به نامزد مورد نظر خود دارند و از زبان نامزدها میشنویم که همه با اسراف مخالفاند و بعد، تصاویر آشنای تلی از کاغذهای پاره و تراکتهای انتخاباتی را میبینیم که کف خیابانها را پوشانده است… و روال آشنایی را که هر چهار سال یک بار، کمابیش تکرار میشود، میبینیم تا میرسیم به جشن خیابانی پیروزی حسن روحانی در دور اول و مراسم سوگند خوردن و تشکیل کابینه.
فیلم بهعنوان سندی ثبتشده از یک دوره انتخابات بهمثابه نموداری از روندی تکرارشونده ارزشمند است، اما تماشاگر آشنا با روال سیاست در این کشور، پس از تماشای فیلم تا به آخر متوجه میشود که تقریبا چیزی به دانستههایش از این روند و فضا و شخصیتها افزوده نشده است. البته وظیفه هر مستندی نیست که اطلاعی تازه در اختیار تماشاگر بگذارد، اما به این شرط میتوان از آن جنبه صرفنظر کرد که مخاطب، مانند آنچه در یک مستند شاعرانه اتفاق میافتد، به لحاظ حسی یا زیباییشناختی درگیر بافت تصویری و صوتی فیلم شود. وقتی چنین اتفاقی نمیافتد، تماشاگر بهناچار نظر فیلمساز و تفکر او را در مورد موضوع خاص مستند، جستوجو میکند و متاسفانه چیزی دستگیرش نمیشود.
محسن خانجهانی درباره «انتهای خیابان پاستور» نوشته است: «مستند «انتهای خیابان پاستور» را در سال ۹۲ و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ساختم تا یکی از مهمترین انتخابات ریاست جمهوری را در تاریخ سیاسی ایران، ثبت تاریخی کنم. البته بدون جانبداری؛ چون قرار نبود مستند تبلیغاتی بسازم. من یک مستندساز هستم و خودم را یک سیاستمدار نمیدانم، بنابراین این فیلمم هم مانند مستند قبلی «صندلی ۲۵۷» به نظرم سیاسی نیست و یک مستند اجتماعی است. این اتفاق؛ انتخابات، بخشی از جامعه ماست که در آن مقطع زمانی اتفاق افتاده است و من سعی کردم علاوه بر ثبت تاریخی، بدون قضاوت با چهار نامزد ریاست جمهوری همراه شوم و قضاوت و نتیجه آن را به مخاطب واگذار کنم. حالا در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، علاقهمندان سینمای مستند را دعوت میکنم به تماشای مستندی بنشینند که چهار سال قبل در تبوتاب انتخاباتی مهم ساخته شد.» (خبرگزاری ایسنا-یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶)
بهنظر میرسد که فیلم دقیقا از همین نقطه آسیب دیده و در ارتباط با مخاطب دچار کاستی شده است. مستند بهعنوان یک اثر هنری باید لااقل در یکی از سطوح فکری، زیباییشناختی، حسی، یا حتی دراماتیک که بیشتر عرصه جولان سینمای داستانی است، مخاطب را درگیر کند و تحت تاثیر قرار بدهد. شاهکارها وقتی پا به عرصه میگذارند که اثر در بیشترین سطوح یا در هر چهار سطح عمل کند. تاکید بر «جانبداری نکردن» و «سیاستمدار نبودن» به هر مصلحتی که پیش آمده باشد، مخاطب را از یک وجه مهم محروم میکند که در غیاب سایر وجوه، کاملا ضروری است.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مشق شب کیارستمی در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران
- گزارشی از نشست بررسی مستند بر سر خاک ساخته محسن خانجهانی در خانه اردیبهشت عودلاجان
- آغاز نمایش مستند «بر سر خاک»/ فیلمی با موضوع محیط زیست
- نامه سرگشاده محسن خانجهانی به وزیر ارشاد/ آقای وزیر! توقع «رپرتاژ» که ندارید؟/ اما و اگرهای یک «مستندنگاری»
- در نشست «تجربههای عینی مستندسازان از کار در دوران کرونا» عنوان شد/ کرونا الفبای زندگی را تغییر داده است
- فیلمبرداری “ABCD” با محوریت کرونا به پایان رسید
- اگر قرار باشد جشنوارهای ملاحظات سیاسی را رعایت کند به جشنوارهای معمولی تبدیل میشود
- گفتوگو با محسن خانجهانی، کارگردان مستند «انتهای خیابان پاستور»/ پله پله تا پاستور
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت





