تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۲/۱۱ - ۱۲:۴۹ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 131962

سینماسینما، سیدرضا صائمی

قطعا یکی از هولناک‌ترین تجربه‌های بشری، تجربه مرگ با اعدام است. اگرچه نمی‌توان آن را یک تجربه همگانی دانست، اما ترس از این شکل مرگ به شکل غریزی در همه انسان‌ها وجود دارد. از پس این ترس و دلهره، پرسش‌هایی زایش می‌کند که یکی از آن‌ها این است که چگونه می‌توان حکم مرگ یک انسان را صادر کرد و حکم اعدام را چه نوع انسان‌هایی و چگونه صادر می‌کنند! حتی شاید در پس ضمیر ناخودآگاه این پرسش، نوعی ذهنیت درباره قاضی احکام اعدامی وجود داشته باشد. ذهنیتی مثل این‌که باید یک آدم قسی‌القلبی در کسوت قضاوت بنشیند تا بتواند حکم اعدام را صادر کند. این ذهنیت و پرسش‌هایی از این دست در کنار ترس و دلهره‌ای که همواره از مرگ با اعدام وجود دارد، می‌تواند تعلیق‌های برون‌متنی باشد که پیش از تماشای مستند «قاضی و مرگ» در مخاطب وجود داشته و حسن خادمی مبتنی بر آن به سراغ این سوژه رفته. البته او فارغ‌التحصیل جامعه‌شناسی است و همین کمک کرده با رویکرد آسیب‌شناسی اجتماعی به این موضوع بپردازد. مستند «قاضی و مرگ» به نوعی یک نوع از مستند پرتره است که محور اصلی آن عزیزمحمدی، قاضی پیش‌کسوتی است که تا کنون بیشترین حکم‌های اعدام را صادر کرده؛ ۴۰۰۰ حکم! بدیهی است سخت‌ترین جلوه قضاوت، قضاوت درباره مجرم محکوم به اعدام است و همین کافی است تا احتمالا پیش‌فرض‌هایی منفی درباره این قاضی در ذهن مخاطب شکل بگیرد. اما هر چه فیلم جلوتر می‌رود و با ابعاد بیشتری از شخصیت عزیزمحمدی آشنا می‌شویم که هویت حرفه‌ای و فردی‌اش را به موازات هم برای ما آشکار می‌کند، این ذهنیت‌ها اصلاح شده و با یک منطق اخلاقی همراه می‌شود. به عبارت دیگر، آشنایی تدریجی با سوژه به آشنایی‌زدایی هم منجر شده و به‌تدریج آن موضع‌گیری پیش‌فرضانه به قضاوت عادلانه نزدیک می‌شود. پارادوکس جالبی در تماشا و خوانش این مستند وجود دارد که برساخته از سوژه آن است. به این معنا که مستند «قاضی و مرگ» در عین این‌که خود درباره یک قضاوت ویژه است (قضاوت درباره مرگ و زندگی یک انسان)، سوژه را هم در معرض قضاوت مخاطب قرار می‌دهد. ضمن این‌که خودش نیز به نوعی در حال قضاوت است. قضاوتی گزارش‌گر که از طریق روایت زندگی و شخصیت یک قاضیِ قصاص صورت می‌گیرد. در واقع کسی که درباره جرم دیگران قضاوت و تصمیم‌گیری کرده، حالا به سوژه قضاوت مخاطب بدل شده؛ این‌که آیا احکامی که درباره اعدام مجرمان صادر کرده، عادلانه بوده یا نه. به عبارتی دیگر، مستند «قاضی و مرگ» قضاوت کردن یک قاضی از سوی کارگردان و مخاطب است. ضمن این‌که دشواری موقعیت او و تهدیدهایی که برای قاضی پرونده‌های اعدامی وجود دارد نیز به تصویر کشیده می‌شود، با یک پایان‌بندی تراژیک و البته اخلاقی. این‌که پدر این قاضی خود به قتل می‌رسد و حالا او به جای درخواست قصاص، مقتول را می‌بخشد؛ پایانی که نشان می‌دهد صدور احکام اعدام از سوی او به حکم قانون و اجرای عدالت بوده و حالا که نوبت به خودش رسیده، اخلاق را بر احکام و لذت عفو را بر عدل انتقام ترجیح داده! در واقع او گزاره «بخشش لازم نیست، اعدامش کنید» را به «بخشش، لازم نیست اعدامش کنید» بدل می‌کند. گاهی با جابه‌جایی یک ویرگول می‌توان به ویراستاری اخلاقی دست زد و این حاصل یک عمر قضاوت یک قاضیِ مرگ بود.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها